unbreakable

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of breakable.

جمله های نمونه

1. This unbreakable bond that unites as one,Is as strong as the ascent of the morning sun. Infinite days and nights of joy stream by,And even beyond the day we die.
[ترجمه گوگل]این پیوند ناگسستنی که یکی می شود، به قدر طلوع خورشید صبح استوار است روزها و شب‌های بی‌نهایت شادی در جریان است، و حتی فراتر از روزی که می‌میریم
[ترجمه ترگمان]این پیوند ناگسستنی که ما را به هم پیوند می دهد، به اندازه صعود خورشید صبح قوی است روزها و شبه ای لایتناهی، و حتی بعد از آن روزی که بمیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tableware for outdoor use should ideally be unbreakable.
[ترجمه گوگل]ظروف غذاخوری برای استفاده در فضای باز در حالت ایده آل باید نشکن باشند
[ترجمه ترگمان]tableware برای استفاده در فضای باز باید غیرقابل شکستن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This new material is virtually unbreakable.
[ترجمه گوگل]این ماده جدید عملاً نشکن است
[ترجمه ترگمان]این ماده جدید غیرقابل شکستن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One unbreakable rule in our school is that no child can be tested without written parental permission.
[ترجمه گوگل]یک قانون شکست ناپذیر در مدرسه ما این است که هیچ کودکی را نمی توان بدون اجازه کتبی والدین آزمایش کرد
[ترجمه ترگمان]یک قاعده غیرقابل شکستن در مدرسه ما این است که بدون اجازه والدین، هیچ کودکی نمی تواند تست شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The net is almost unbreakable.
[ترجمه گوگل]تور تقریباً نشکن است
[ترجمه ترگمان]این تور تقریبا غیرقابل شکستن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It shares the conventions of ancient drama: unbreakable vows, divided kingdoms, miraculous births, meddlesome and slippery gods.
[ترجمه گوگل]این فیلم با قراردادهای درام باستانی مشترک است: عهد شکست ناپذیر، پادشاهی های تقسیم شده، تولدهای معجزه آسا، خدایان مزاحم و لغزنده
[ترجمه ترگمان]این عهدنامه رسوم و رسوم باستانی را به اشتراک می گذارد: پیمان ناگسستنی، قلمروهای پراکنده، تولد معجزه آسا، meddlesome فضول و خدایان لغزنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. None of these unbreakable records succeeded in displacing shellac.
[ترجمه گوگل]هیچ یک از این رکوردهای شکست ناپذیر موفق به جابجایی شلاک نشدند
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این مدارک غیرقابل شکستن موفق نشده بود که displacing را shellac
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Even the unbreakable confidence of the band turned into surprise.
[ترجمه گوگل]حتی اعتماد به نفس شکست ناپذیر گروه به شگفتی تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]حتی اعتماد به نفس غیرقابل unbreakable گروه به تعجب تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. UnbreakabLe is a movie partly about comic books.
[ترجمه گوگل]UnbreakableLe یک فیلم تا حدی در مورد کتاب های کمیک است
[ترجمه ترگمان]unbreakable یک فیلمه تا حدودی در مورد کتاب های تخیلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Another wall of the same crystal - unbreakable by any unaided human body - stretched across the chamber close by.
[ترجمه گوگل]دیوار دیگری از همان کریستال - غیرقابل شکستن توسط هر بدن بدون کمک انسان - در سراسر اتاق نزدیک کشیده شده است
[ترجمه ترگمان]یک دیوار دیگر از همان کریستالی که توسط هر انسانی بدون هیچ انسانی غیرقابل شکستن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Make sure your patio doors are made of unbreakable glass.
[ترجمه گوگل]مطمئن شوید که درهای پاسیو شما از شیشه نشکن ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]مطمئن شو که دره ای your از شیشه غیرقابل شکستن ساخته شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Without a doubt, this stuff is unbreakable.
[ترجمه گوگل]بدون شک این ماده نشکن است
[ترجمه ترگمان]بدون شک این ماده غیرقابل شکستن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Deadlock, total and seemingly unbreakable, obtained both at sea and on the Western Front.
[ترجمه گوگل]بن بست کامل و به ظاهر غیرقابل شکست هم در دریا و هم در جبهه غربی به دست آمد
[ترجمه ترگمان]Deadlock، مجموع و به ظاهر غیرقابل شکستن، هم در دریا و هم در جبهه غربی به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He is a mighty champion, an unbreakable shield against the darkness.
[ترجمه گوگل]او یک قهرمان قدرتمند است، سپر نشکن در برابر تاریکی
[ترجمه ترگمان]او یک قهرمان مقتدر و یک سپر غیرقابل شکستن در برابر تاریکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not breakable, not able to be fractured

پیشنهاد کاربران

میشه ناگسستنی یا شکست ناپذیر.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
Love is nothing but a trap. The one truth you speak, the one thing that I agree with entirely only the love of family is unbreakable.
...
[مشاهده متن کامل]

عشق چیزی به جز یه تله نیست. تنها حقیقتی که گفتی و من باهاش موافقم اینه که تنها عشق به خونواده ناگسستنیه.
سریال اورجینالز

شکست ناپذیر ، غیر قابل نفوذ، شکسته نخورده در بعضی از جملات به معنی فراموش نشده هم میباشد
ترک نشدنی
For example : unbereakable habits
عادات ترک نشدنی
شکست ناپذیر
نشکستنی ، ناشکستنی ، شکست ناپذیر
جدانشدنی ، جدا ناشدنی ، جدایی ناپذیر ، ناگسستنی ، گسست ناپذیر
ناشکافتنی ، شکاف ناپذیر
نشکن ( صفت )

بپرس