undeniably

/ˌʌndɪˈnaɪəbli//ˌʌndɪˈnaɪəbli/

جمله های نمونه

1. It was undeniably a revolt by ordinary people against their leaders.
[ترجمه حافظه کدخدایی] بی شک این شورش مرم عادی علیه رهبرانشان بود.
|
[ترجمه گوگل]غیرقابل انکار این یک شورش مردم عادی علیه رهبرانشان بود
[ترجمه ترگمان]بدون شک این شورش مردم عادی علیه رهبران آن ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bringing up a baby is undeniably hard work.
[ترجمه گوگل]بزرگ کردن نوزاد کار انکارناپذیر سختی است
[ترجمه ترگمان]آوردن یک نوزاد بدون شک کار سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. in the fact that altruistic acts undeniably occur in any society and that moral codes universally advocate altruism or benevolence and condemn selfishness.
[ترجمه گوگل]در این حقیقت که اعمال نوع دوستانه غیرقابل انکار در هر جامعه ای رخ می دهد و قوانین اخلاقی به طور جهانی از نوع دوستی یا خیرخواهی حمایت می کند و خودخواهی را محکوم می کند
[ترجمه ترگمان]در این حقیقت که عمل نوع دوستی در هر جامعه ای رخ می دهد و کده ای اخلاقی به طور جهانی از نوع دوستی یا خیرخواهی حمایت می کنند و خودخواهی را محکوم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is, undeniably, an excellent player.
[ترجمه گوگل]او بدون شک بازیکن فوق العاده ای است
[ترجمه ترگمان]شکی نیست که او بازیکن ماهری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was opinionated and selfish(Sentence dictionary), but undeniably clever.
[ترجمه گوگل]او متفکر و خودخواه بود (فرهنگ جملات)، اما غیرقابل انکار باهوش بود
[ترجمه ترگمان]او خودرای و خودخواه بود (فرهنگ لغت جملات)، اما به طور غیرقابل باوری ماهرانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was undeniably a strong theoretical dimension to his thinking.
[ترجمه گوگل]بدون شک یک بعد نظری قوی در تفکر او وجود داشت
[ترجمه ترگمان]بی تردید یک بعد نظری قوی برای تفکر او وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She is undeniably good at her job.
[ترجمه گوگل]او بدون شک در کار خود خوب است
[ترجمه ترگمان] اون به طور undeniably توی کارش خوبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Undeniably, the final stage is crucial.
[ترجمه گوگل]بدون شک، مرحله نهایی بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]مرحله آخر بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pentecostalism and jazz are undeniably siblings, with all the consanguinity and rivalry such a blood link always brings with it.
[ترجمه گوگل]پنطیکاستالیسم و ​​جاز بدون شک خواهر و برادر هستند، با تمام همبستگی و رقابتی که چنین پیوند خونی همیشه با خود به همراه دارد
[ترجمه ترگمان]Pentecostalism و جاز، خواهر و برادرهای undeniably هستند، همراه با همه خویشاوندی و رقابت چنین پیوند خونی همیشه با آن همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yet these are undeniably contemporary works.
[ترجمه گوگل]با این حال، اینها آثار غیرقابل انکاری معاصر هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال، اینها آثار undeniably معاصر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The whole place was undeniably fouled; but there was another plain truth which was worse than this: she was home.
[ترجمه گوگل]کل مکان به طور غیرقابل انکار آلوده بود اما حقیقت آشکار دیگری وجود داشت که بدتر از این بود: او در خانه بود
[ترجمه ترگمان]همه جا به طور باورنکردنی کثیف شده بود؛ اما حقیقت دیگری هم وجود داشت که بدتر از این بود: خانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The disease in question is undeniably very dangerous, although rare.
[ترجمه گوگل]بیماری مورد بحث بدون شک بسیار خطرناک است، اگرچه نادر است
[ترجمه ترگمان]این بیماری در مورد سوال بسیار خطرناک است، هر چند نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lee is a working attorney undeniably in the mainstream of that community.
[ترجمه گوگل]لی یک وکیل کار غیرقابل انکار در جریان اصلی آن جامعه است
[ترجمه ترگمان]لی یک دادستان شاغل در جریان اصلی جامعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was undeniably dead. perhaps it had been stunned by a penalty kick from a crack centre-forward.
[ترجمه گوگل]غیرقابل انکار مرده بود شاید با یک ضربه پنالتی از یک مهاجم مرکزی متحیر شده بود
[ترجمه ترگمان]بدون شک مرده بود شاید براثر ضربه پنالتی از مرکز ترک برداشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The woman who cuts her body asserts undeniably and emphatically that there is a self that has power over that body.
[ترجمه گوگل]زنی که بدنش را می‌برد، به‌طور غیرقابل انکار و با تأکید می‌گوید که خودی وجود دارد که بر آن بدن قدرت دارد
[ترجمه ترگمان]زنی که بدن او را قطع می کند قاطعانه و موکدا تاکید می کند که یک نفس وجود دارد که قدرت روی آن بدن را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an undeniable manner, unquestionably, indisputably

پیشنهاد کاربران

غیر قابل انکار، ، قطعی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : _
✅️ صفت ( adjective ) : undeniable / undenied
✅️ قید ( adverb ) : undeniably
پایدار
قطعی
بی هیچ تردیدی
قطعاً
بی تردید، بدون تردید، بی شک، به شکلی غیر قابل انکار
بدون تردید
غیر قابل انکار
بی شک
به طور غیر قابل انکار - مسلما
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس