under someone's nose

پیشنهاد کاربران

�جلوی چشم� یا �پیش چشم� یا �بغل گوش� یا �بیخ گوش�.
در ادامه، چند نمونه از سامانۀ دادگان وبگاه فرهنگستان آورده ام:
🔹اما در زیرِ ظاهر آرام و تنبل شهر و درست بیخ گوش جناب حاکم، یک اتفاق طبیعی و در عینِ حال عجیب رخ می دهد ( محمود دولت آبادی، روزگار سپری شدۀ مردم سالخورده، ج۱، ص۹۴ ) .
...
[مشاهده متن کامل]

🔸باورم نمی شد. . . بغل گوش من، توی شهر و کشور من، پدری تا سرحد مرگ پسرش را بزند و مادر من نگران این باشد که نکند به من زیاد خوش نگذرد ( مینو کریم زاده، گوجه فرنگی های سبز، ص۳۴۵ ) .
🔹نوئمی. . . نیم خیز شد و زوزه کشان گفت: �آره، توی کوچۀ ما، دمِ در خانۀ من، روز روشن، پیش چشم همۀ اهلِ محل� ( خانوادۀ تیبو، ترجمۀ ابوالحسن نجفی، ج۱، ص۳۹ ) .
🔸پیش چشم دخترم، مردکه با آن زن چغ چغ می کند. پیش چشم های دخترم آن ها با هم می زنند و می خورند و در کارند ( محمود دولت آبادی، کلیدر، ج۷، ص۱۸۴۷ ) .
🔹سران توده. . . نمی خواستند جلو چشم مردم به صرف وقت در وجهی که قدری رنگ بطالت داشت، شناخته گردند ( محمدعلی اسلامی ندوشن، روزها، ج۳، ص۸۲ ) .
🔸آن ها که پارسال جلوی چشم خودم او را زدند و برایش چاقو کشیدند ( بهنام دیانی، هیچکاک و آغاباجی، ص۱۳۱ ) .
منبع: سیدحمید حیدری ثانی

بیخ گوش کسی کاری رو انجام دادن ( بدون اینکه طرف متوجه بشه )
جلوی چشم کسی

بپرس