underling

/ˈəndərlɪŋ//ˈʌndəlɪŋ/

معنی: ادم پست و حقیر، دون پایه، ادم زیر دست
معانی دیگر: (تحقیر آمیز) دون پایه، زیر دست، توسری خور، خرده پا، هیچ کاره، پژوم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a subordinate, esp. one in an insignificant position.
متضاد: boss
مشابه: appendage, secondary

جمله های نمونه

1. She surrounded herself with underlings who were too afraid of her to ever answer back.
[ترجمه زینب سرآمد] او خود را با افراد دون پایه احاطه کرده بودکسانی که آنقدر از او می ترسیدند که حتی نمی توانستند حاضر جوابی کنند.
|
[ترجمه گوگل]او اطراف خود را با افراد زیردستی احاطه کرد که آنقدر از او می ترسیدند که نمی توانستند پاسخ دهند
[ترجمه ترگمان]او خود را با underlings که بیش از آن از او بیم داشتند، احاطه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Obedience depended on respect, and how would an underling respect you if he thought you were no different from him?
[ترجمه گوگل]اطاعت در گرو احترام بود، و اگر یک زیر دستی فکر می کرد شما با او تفاوتی ندارید، چگونه به شما احترام می گذارد؟
[ترجمه ترگمان]اطاعت از احترام به احترام، و اگر فکر می کرد که تو با او فرق داری، چطور یک آدم پست به تو احترام می گذاشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He seemed to be master, not underling, now.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که او اکنون استاد است، نه زیردست
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که او استاد است، نه زیر دست آدم پست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's an underling of the gang leader.
[ترجمه گوگل]او زیر دست رهبر باند است
[ترجمه ترگمان]اون یه زیردست رئیس گروه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The underling mechanism of species diversity on primary production and ecosystem stability was different.
[ترجمه گوگل]مکانیسم اساسی تنوع گونه‌ای بر تولید اولیه و پایداری اکوسیستم متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]مکانیزم underling تنوع گونه ای در تولید اولیه و پایداری اکو سیستم متفاوت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The professor smiles sagely at the underling.
[ترجمه گوگل]استاد لبخند عاقلانه ای به زیردست می زند
[ترجمه ترگمان]استاد سرش را حکیمانه جنباند و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Oneluckless underling who had been given a frosty bollocking said to the camera: "I am going to kill myself. "
[ترجمه گوگل]یکی از زیر دستان بخت برگشته که بولوکینگ یخ زده به او داده شده بود رو به دوربین گفت: "خودم را می کشم "
[ترجمه ترگمان]Oneluckless underling، که یک bollocking یخ زده به دوربین داده بود، به دوربین گفت: \" من می خواهم خودم را بکشم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A duplicitious underling, the human collaborator Viqi Shesh, suggested an intriguing and unsettling possibility.
[ترجمه گوگل]یک زیردست دوگانه، همکار انسانی ویقی شش، احتمال جالب و ناراحت کننده ای را پیشنهاد کرد
[ترجمه ترگمان]A underling، هم کار انسانی Viqi Shesh، یک احتمال جالب و نگران کننده را مطرح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Regulate the Underling people job grade according to HR policy.
[ترجمه گوگل]درجه شغلی افراد زیر دست را طبق خط مشی منابع انسانی تنظیم کنید
[ترجمه ترگمان]با توجه به سیاست منابع انسانی کلاس کار underling را مشخص کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. God rules the universe and Satan is an underling in the scheme of things.
[ترجمه گوگل]خداوند بر جهان هستی حکومت می کند و شیطان در نقشه اشیاء زیر دست است
[ترجمه ترگمان]خداوند بر جهان حکومت می کند و شیطان صفتی است که در طرح اشیا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Every underling feared him.
[ترجمه گوگل]هر زیردستی از او می ترسید
[ترجمه ترگمان]همه underling از او می ترسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Even in terms of his own quite awesome power he was nothing but an underling in relation to his superior.
[ترجمه گوگل]حتی از نظر قدرت بسیار عالی خود، او چیزی جز یک زیردست در رابطه با مافوق خود نبود
[ترجمه ترگمان]حتی در شرایط خاص خودش هم جز یک آدم پست در ارتباط با مافوق خود چیزی جز یک آدم پست نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Everything that can be dragged up as a skeleton on Mugabe and his underlings must be dragged up.
[ترجمه گوگل]هر چیزی را که می توان به عنوان اسکلت روی موگابه و زیر دستانش کشید، باید به سمت بالا کشیده شود
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که می تواند به صورت اسکلتی در Mugabe و his کشیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Until the opening of the Marlborough galleries had tended to treat artists in a patronising way, as underlings.
[ترجمه گوگل]تا قبل از افتتاح گالری‌های مارلبرو، با هنرمندان به‌عنوان افراد زیردست رفتار می‌کردند
[ترجمه ترگمان]تا پیش از افتتاح گالری های Marlborough، هنرمندان به نحو قابل تحسینی از هنرمندان پذیرایی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم پست و حقیر (اسم)
underling

دون پایه (اسم)
underling, understrapper

ادم زیر دست (اسم)
underling

انگلیسی به انگلیسی

• subordinate
you refer to someone as an underling when they are inferior in rank or status to someone else and take orders from them.

پیشنهاد کاربران

اشتباه شده بود
نوچه
a person lower in status or rank
one who is under the orders of another: subordinate, inferior
زیر دست، مرئوس
She surrounded herself with underlings who were too afraid of her to answer back.
...
[مشاهده متن کامل]

The downfall of the chiefs was followed by loss of prestige among their underlings, the village headmen.
Synonym;
subordinate

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/underling
زیر مجموعه، وابسته
Underlying technologies
مادون، کسی که رتبه ی پایین تری دارد، متضاد ارشد
پایین مرتبه ( به خصوص از نظر موقعیت شغلی )

بپرس