unearned income

جمله های نمونه

1. Reduction in the tax on unearned income could be a boost for small businesses.
[ترجمه گوگل]کاهش مالیات بر درآمد غیرحضوری می تواند برای کسب و کارهای کوچک تقویت شود
[ترجمه ترگمان]کاهش مالیات بر درآمد کسب نشده می تواند برای کسب و کاره ای کوچک افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Capital gains, dividends and other unearned income would not be taxed.
[ترجمه گوگل]عایدی سرمایه، سود سهام و سایر درآمدهای به دست نیامده مشمول مالیات نمی شوند
[ترجمه ترگمان]سود سرمایه، سود سهام و دیگر درآمد کسب نشده، مشمول مالیات نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Raising taxes on unearned income would be a major disincentive to saving and investment.
[ترجمه گوگل]افزایش مالیات بر درآمدهای غیرحضوری یک مانع بزرگ برای پس‌انداز و سرمایه‌گذاری خواهد بود
[ترجمه ترگمان]افزایش مالیات بر درآمد unearned برای پس انداز و سرمایه گذاری بخش عمده ای از درآمد شما خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. No cash, just credit cards, and a guaranteed unearned income.
[ترجمه گوگل]بدون پول نقد، فقط کارت های اعتباری، و درآمد غیر قابل کسب تضمین شده
[ترجمه ترگمان]هیچ وجه نقد، فقط کارت های اعتباری و یک درآمد کسب نشده برای جبران مالی کسب نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Private productive property provides massive unearned income, and also frequently forms the basis of economic power.
[ترجمه گوگل]مالکیت مولد خصوصی درآمد انبوهی را فراهم می کند که به دست نیامده است و همچنین غالباً اساس قدرت اقتصادی را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]مالکیت خصوصی درآمد هنگفتی را فراهم می کند و به طور مکرر اساس قدرت اقتصادی را شکل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Declare all unearned income .
[ترجمه گوگل]تمام درآمدهای غیرقابل کسب را اعلام کنید
[ترجمه ترگمان]تمام درآمد شما را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The kiddie tax is a tax on unearned income paid to minors.
[ترجمه گوگل]مالیات بچه مالیاتی است بر درآمد غیرقابل دریافت که به خردسالان پرداخت می شود
[ترجمه ترگمان]مالیات کودکان یک مالیات بر درآمد غیر قانونی است که به افراد زیر سن قانونی داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The more unearned income, the higher the tax burden.
[ترجمه گوگل]هرچه درآمدهای غیرقابل کسب بیشتر باشد، بار مالیاتی نیز بیشتر می شود
[ترجمه ترگمان]هرچه کسب و unearned بیشتر باشد، بار مالیاتی بیشتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Unearned income is an important respect in our present income distribution system.
[ترجمه گوگل]درآمد کسب نشده یک احترام مهم در سیستم توزیع درآمد کنونی ما است
[ترجمه ترگمان]درآمد unearned در نظام توزیع درآمد فعلی ما اهمیت زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But the most striking anomaly of Labour's plans is the way it treats millionaires living off unearned income.
[ترجمه گوگل]اما بارزترین ناهنجاری برنامه‌های حزب کارگر، نحوه برخورد آن با میلیونرهایی است که از درآمدهای غیرقابل کسب درآمد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]اما مهم ترین ناهنجاری طرح های کار، روشی است که با میلیونرها زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is in line with the fairness principle of levying on unearned income to change proportional tax rate to progressive tax rate in excess of specific amount.
[ترجمه گوگل]تغییر نرخ مالیات متناسب به نرخ مالیات تصاعدی بیش از مقدار معین، مطابق با اصل انصاف در وضع مالیات بر درآمد غیرحضوری است
[ترجمه ترگمان]این در راستای اصل عادلانه وصول بر درآمد unearned برای تغییر نرخ مالیات متناسب با نرخ مالیات پیشرو در مقدار ویژه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They want to include a reduction of the income tax rate on unearned income from 70 per cent to the 50 per cent top rate on earned income.
[ترجمه گوگل]آنها می‌خواهند نرخ مالیات بر درآمد را از 70 درصد به نرخ بالای 50 درصد بر درآمد کسب شده کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند کاهش نرخ مالیات بر پرداخت نشده از ۷۰ درصد به میزان ۵۰ درصد درآمد کسب شده را در بر داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] سود کسب نشده
[ریاضیات] پیش دریافت

انگلیسی به انگلیسی

• income that does not result from work but from other activities

پیشنهاد کاربران

بپرس