unilaterally

جمله های نمونه

1. The district unilaterally proclaimed its independence from the national government.
[ترجمه گوگل]این منطقه به طور یکجانبه استقلال خود را از دولت ملی اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]این ناحیه به طور یک جانبه استقلال خود را از دولت ملی اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In international custom, a nation that unilaterally breaks contracts must make good the damage.
[ترجمه گوگل]در عرف بین‌المللی، ملتی که به‌طور یک‌جانبه قراردادها را زیر پا می‌گذارد، باید خسارت را جبران کند
[ترجمه ترگمان]در عرف بین المللی، ملتی که به طور یک جانبه قرارداد می شکند، باید خسارت را خوب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The communists had unilaterally declared a ceasefire.
[ترجمه گوگل]کمونیست ها یک طرفه آتش بس اعلام کرده بودند
[ترجمه ترگمان]کمونیست ها به طور یک جانبه آتش بس اعلام کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The rebels unilaterally declared a ceasefire.
[ترجمه گوگل]شورشیان به طور یکجانبه آتش بس اعلام کردند
[ترجمه ترگمان]شورشیان به طور یک جانبه اعلام آتش بس کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. n international custom,a nation that unilaterally breaks contracts must make good the damage.
[ترجمه گوگل]در عرف بین‌المللی، ملتی که به‌طور یک‌جانبه قراردادها را زیر پا می‌گذارد، باید خسارت را جبران کند
[ترجمه ترگمان]عرف بین المللی، ملتی که به طور یک جانبه قرارداد می شکند، باید خسارت را خوب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The British Government was careful not to act unilaterally.
[ترجمه گوگل]دولت بریتانیا مراقب بود که یکجانبه عمل نکند
[ترجمه ترگمان]دولت بریتانیا مراقب بود که به طور یک جانبه عمل نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Washington appears minded to reduce nuclear arms unilaterally.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد واشنگتن قصد کاهش تسلیحات هسته ای را به صورت یکجانبه دارد
[ترجمه ترگمان]واشنگتن به نظر می رسد که برای کاهش سلاح های هسته ای به طور یک جانبه فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The agency unilaterally extended its deadline for providing the material.
[ترجمه گوگل]آژانس به طور یکجانبه مهلت خود را برای ارائه مطالب تمدید کرد
[ترجمه ترگمان]این آژانس به طور یک جانبه مهلت خود را برای تامین مواد به طور یک جانبه تمدید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods:Anima model of ischemia stroke was made by unilaterally ligature common carotid artery of Mongolian gerbil.
[ترجمه گوگل]روش کار: مدل آنیما سکته مغزی ایسکمی توسط شریان کاروتید مشترک یک طرفه ژربیل مغولی ساخته شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: مدل Anima از کم خونی موضعی به طور یک جانبه به سرخرگ carotid معمولی gerbil مغولی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He unilaterally enlarged life's scope to include a predominantly mechanical apparatus.
[ترجمه گوگل]او به طور یک جانبه دامنه زندگی را به یک دستگاه عمدتاً مکانیکی افزایش داد
[ترجمه ترگمان]او یک طرفه دامنه زندگی را به طور یک جانبه گسترش داد تا یک دستگاه عمدتا مکانیکی را شامل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ever run out of cards before developers can unilaterally cancelling the contract?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال پیش از اینکه توسعه دهندگان بتوانند به طور یکجانبه قرارداد را لغو کنند، کارت های شما تمام شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا تا بحال پیش از اینکه توسعه دهندگان به طور یک جانبه این قرارداد را لغو کنند، از کارت ها استفاده کرده اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I've just unilaterally not addressed it. That's kind of been the fail-safe for me.
[ترجمه گوگل]من فقط یک طرفه به آن نپرداخته ام این به نوعی برای من امن بود
[ترجمه ترگمان]فقط به این موضوع اشاره نکرده بودم این یه جورایی مکانیسم شکست من بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This kind of value, which pursues merchandise unilaterally, caused problems such as the pollution of the environment, the ecosystem depravation and the shortage of resources inevitably.
[ترجمه گوگل]این نوع ارزش که کالا را به صورت یک طرفه دنبال می کند، ناگزیر مشکلاتی از جمله آلودگی محیط زیست، تخریب اکوسیستم و کمبود منابع را به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]این نوع ارزش که کالاها را به طور یک جانبه به دنبال می گیرد، مشکلاتی از قبیل آلودگی محیط زیست، اکوسیستم اکوسیستم و کمبود منابع را به ناچار به دنبال دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At which time Masonite unilaterally terminated the agreement and ordered Dobson to discontinue his operations.
[ترجمه گوگل]در آن زمان ماسونیت به طور یکجانبه قرارداد را فسخ کرد و به دابسون دستور داد تا عملیات خود را متوقف کند
[ترجمه ترگمان]در آن زمان Masonite به طور یک جانبه این توافقنامه را فسخ کرده و به دابسون گفته بود که عملیات خود را متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Grouped vesicles on an erythematous base occurring unilaterally are indicative of herpes zoster. It is a common early or initial manifestation of HIV infection.
[ترجمه گوگل]وزیکول های گروه بندی شده روی یک پایه اریتماتوز که به صورت یک طرفه ایجاد می شوند، نشان دهنده هرپس زوستر هستند این یک تظاهرات اولیه یا اولیه عفونت HIV است
[ترجمه ترگمان]کیسه های جمعی روی یک پایه erythematous که به طور یک جانبه رخ می دهند، نشان دهنده تب خال تناسلی می باشد این یک تجلی عمومی یا اولیه از ابتلا به اچ آی وی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a manner that is one-sided

پیشنهاد کاربران

به طور یک طرفه. به طور یک جانبه
Hamas is insisting on setting the list of hostages to be released unilaterally and demanding Israeli forces withdraw behind pre - determined lines.
حماس بر تنظیم کردن لیستی از گروگانها برای آزاد شدن به طور یک طرفه {و یک جانبه} پافشاری می کند و خواهان عقب نشینی نیروهای اسرائیلی به پشت خطوط از پیش مشخص شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

از صفت Unilateral میاد که تعریف و مثالاش به شکل زیره:
adjective
🔴 involving only one group or country
◀️Our country is prepared to take unilateral action.
◀️a unilateral cease - fire
◀️ Afghanistan refugees experiencing such brutal acts in Iran. Are you Afghan? Nope, I saw them. okay so don't judge unilaterally.
...
[مشاهده متن کامل]

در مقابل این واژه اینارو داریم:
Bilateral - Multilateral - Trilateral

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : unilateralism / unilateralist
✅️ صفت ( adjective ) : unilateral / unilateralist
✅️ قید ( adverb ) : unilaterally
به طور یک جانبه از پیشوند uni laterally
بطور یک جانبه
بطور یک طرفه
بطور یک سویه
به طور یک جانبه

بپرس