unitarianism

/ˌjuːnɪˈteərɪənɪzəm//ˌjuːnɪˈteərɪənɪzəm/

معنی: یکتا پرستی، توحید گرایی، وحدت گرایی، اعتقاد بوحدت وجود
معانی دیگر: توحید گرایی، وحدت گرایی، اعتقاد بوحدت وجود، یکتاپرستی

جمله های نمونه

1. Unitarianism is often the stepping-stone to a rampant deism.
[ترجمه گوگل]وحدت گرایی اغلب پله ای برای یک دئیسم افسارگسیخته است
[ترجمه ترگمان]اونیتاریانیسم اغلب همان سنگی است که بر خداپرستی شایع استوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Unitarianism, a tolerant and loosely-defined system of belief, had attracted Coleridge since his Cambridge years.
[ترجمه گوگل]وحدت گرایی، یک نظام اعتقادی بردبار و بدون تعریف، از سال های کمبریج کولریج را به خود جذب کرده بود
[ترجمه ترگمان]اونیتاریانیسم، که یک نظام باور tolerant و loosely بود، کولریج را از زمان کیمبریج به خود جذب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Unitarianism – a sect that, perhaps more than any other, embodies the spirit of Enlightenment religiosity – saw its membership decline by 20 percent during the last quarter of the 20th century.
[ترجمه گوگل]وحدت گرایی - فرقه ای که شاید بیش از هر فرقه دیگری روح دینداری روشنگری را تجسم بخشد - شاهد کاهش 20 درصدی اعضای آن در ربع آخر قرن بیستم بود
[ترجمه ترگمان]اونیتاریانیسم - یک فرقه که شاید بیش از هر چیز دیگر، روح تعصب مذهبی را تجسم می کند - کاهش عضویت آن را تا ۲۰ درصد در طول ربع آخر قرن بیستم دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Planning procedures follow unitarianism from up to down.
[ترجمه گوگل]رویه های برنامه ریزی از یکپارچگی از بالا به پایین پیروی می کنند
[ترجمه ترگمان]روش های برنامه ریزی از بالا تا پایین دنبال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The liberals were dabbling with the novelties that in the next century produced Unitarianism.
[ترجمه گوگل]لیبرال‌ها با نوآوری‌هایی که در قرن بعد وحدت‌گرایی را به وجود آورد، سروکار داشتند
[ترجمه ترگمان]لیبرال ها نیز با چیزهای جدیدی که در قرن بعد اونیتاریانیسم را به وجود آوردند بازی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Although his formal break with Anglicanism came in 178 by 177the shift to Unitarianism had already taken place.
[ترجمه گوگل]اگرچه جدایی رسمی او از آنگلیکانیسم در سال 178 در سال 177 اتفاق افتاد، تغییر به وحدت گرایی قبلاً رخ داده بود
[ترجمه ترگمان]اگرچه break رسمی او با Anglicanism تا ۱۷۷ به ۱۷۸ رسید، اما این تغییر به سمت اونیتاریانیسم در حال حاضر رخ داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That the currents of European thought reached the shores of the New World can be proved by the appearance of Unitarianism .
[ترجمه گوگل]اینکه جریان های فکری اروپایی به سواحل دنیای جدید رسیدند، با ظهور وحدت گرایی قابل اثبات است
[ترجمه ترگمان]این که جریان های اندیشه اروپایی به سواحل جهان جدید رسیده را می توان با ظهور اونیتاریانیسم از نو به اثبات رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We will modify this model and use it into China's unitarianism and explore the relative effects of local government competition on changes of central authority's policies and citizen participation.
[ترجمه گوگل]ما این مدل را اصلاح خواهیم کرد و از آن در وحدت گرایی چین استفاده خواهیم کرد و اثرات نسبی رقابت دولت های محلی بر تغییر سیاست های مقامات مرکزی و مشارکت شهروندان را بررسی خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما این مدل را اصلاح خواهیم کرد و از آن در unitarianism چین استفاده خواهیم کرد و اثرات نسبی رقابت دولت محلی بر تغییرات سیاست های حکومت مرکزی و مشارکت شهروندان را بررسی خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I hear of Yan Cong from an interesting loose group—Green School. He restores painting to be a natural behavior without professional restrictions, and a private expression with less unitarianism.
[ترجمه گوگل]من در مورد یان کونگ از یک گروه آزاد جالب - مدرسه سبز - می شنوم او نقاشی را به یک رفتار طبیعی بدون محدودیت های حرفه ای و بیان خصوصی با وحدت گرایی کمتر باز می گرداند
[ترجمه ترگمان]من اسم یان Cong را از مدرسه گروه گرین که خیلی جالب بود شنیدم او نقاشی را به عنوان یک رفتار طبیعی بدون محدودیت های حرفه ای و یک بیان خصوصی با unitarianism کم تر باز می گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یکتا پرستی (اسم)
monotheism, unitarianism

توحید گرایی (اسم)
unitarianism

وحدت گرایی (اسم)
unitarianism

اعتقاد به وحدت وجود (اسم)
unitarianism

انگلیسی به انگلیسی

• unitarian doctrine, doctrine which states that god is one being and rejects trinitarianism
advocation of centralized government

پیشنهاد کاربران

توحید گرایی، وحدت گرایی
circuit family خانواده مداری

بپرس