unpolished

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of polished.
مشابه: amateur, rugged

جمله های نمونه

1. Nature is an outcry, unpolished truth; the art-a euphemism-tamed wilderness. Dejan Stojanovic
[ترجمه گوگل]طبیعت فریاد و حقیقتی است که صیقل نیافته است هنر - یک بیابان رام شده با تعبیر دژان استویانوویچ
[ترجمه ترگمان]طبیعت، این طبیعت بکر، outcry است \" Dejan Stojanovic \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This should be smeared over all unpolished areas as well, to give extra protection against future infestation.
[ترجمه گوگل]برای محافظت بیشتر در برابر هجوم آینده، این باید روی تمام مناطق صیقل‌نشده نیز آغشته شود
[ترجمه ترگمان]این باید بیش از همه مناطق unpolished شده باشد تا حفاظت بیشتری در برابر هجوم احتمالی آینده داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is also likely to be unpolished and you need to judge how well it will travel.
[ترجمه گوگل]همچنین به احتمال زیاد صیقل نشده است و باید قضاوت کنید که چقدر خوب سفر می کند
[ترجمه ترگمان]همچنین به احتمال زیاد دیده نشده است و شما باید قضاوت کنید که چقدر خوب سفر خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is unpolished walkthrough so expect another refined version coming later.
[ترجمه گوگل]این یک راهپیمایی صیقل‌نشده است، بنابراین منتظر نسخه اصلاح‌شده دیگری باشید که بعداً ارائه می‌شود
[ترجمه ترگمان]این walkthrough unpolished نشده است، پس از آن یک نسخه اصلاح شده دیگر نیز انتظار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sweet and juicy, slightly unpolished and brambly, this rich, old-fashioned shiraz says less about its region and more about its variety.
[ترجمه گوگل]شیرین و آبدار، کمی صیقل نخورده و سبوس دار، این شیراز غنی و قدیمی از منطقه خود کمتر می گوید و بیشتر از تنوع آن
[ترجمه ترگمان]این شهر غنی و آبدار، با طراوت و brambly، این شهر قدیمی و قدیمی، کم تر در مورد منطقه خود و چیزهای بیشتری در مورد تنوع آن سخن می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Production craft of microporous starch prepared with unpolished rice as raw material were studied.
[ترجمه گوگل]صنایع تولیدی نشاسته ریز متخلخل تهیه شده با برنج صیقل نخورده به عنوان ماده اولیه مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]صنعت تولید نشاسته microporous با برنج unpolished به عنوان ماده خام مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unpolished rice withholds the complete rice of rice bran, have rich thread, also have bibulous, action suction fat and sufficient satiated feeling, can know alvine interest.
[ترجمه گوگل]برنج صیقل نخورده حاوی برنج کامل سبوس برنج است، دارای نخ غنی است، همچنین دارای دوقلو، چربی مکش عمل و احساس سیری کافی است، می تواند علاقه آلوین را بشناسد
[ترجمه ترگمان]برنج Unpolished که برنج کامل سبوس برنج را از بین می برد، نخ غنی دارند، هم چنین چاق هستند، مکش عمل، چربی مکش و سیر کافی برای سیر کردن، می تواند سود alvine را بداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The invention discloses a method for preparing unpolished rice modified nutritious powder and a nutritious drink.
[ترجمه گوگل]این اختراع روشی را برای تهیه پودر مغذی اصلاح‌شده برنج صیقل‌نشده و یک نوشیدنی مغذی نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این اختراع روشی را برای تهیه پودر مواد مغذی اصلاح شده و یک نوشیدنی مغذی را آشکار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Even in this unpolished form the content of the letter is clear.
[ترجمه گوگل]حتی در این شکل صیقل نشده، محتوای نامه مشخص است
[ترجمه ترگمان]حتی در این شکل unpolished، محتوای نامه روشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unpolished rice, oats and other kinds of millets are considered to be the basis of a balanced diet.
[ترجمه گوگل]برنج صیقل نیافته، جو و انواع دیگر ارزن اساس یک رژیم غذایی متعادل محسوب می شوند
[ترجمه ترگمان]برنج، جو و انواع دیگر of اساس یک رژیم غذایی متعادل در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Also because such, want to have unpolished rice only, can adjust splanchnic function inside short time.
[ترجمه گوگل]همچنین به این دلیل که می‌خواهند فقط برنج صیقل‌نشده داشته باشند، می‌توانند عملکرد splanchnic را در مدت زمان کوتاهی تنظیم کنند
[ترجمه ترگمان]هم چنین به این دلیل که شما می خواهید فقط برنج پولیش دار داشته باشید، می توانید عملکرد splanchnic را در زمان کوتاهی تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Unpolished buttons glinted dully.
[ترجمه گوگل]دکمه‌های صیقل‌نشده به شدت برق می‌زدند
[ترجمه ترگمان]دکمه های unpolished از هم باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Because the rice amylose content NIR model abroad is not suitable for rice at home, an amylose content NIR model for unpolished rice powder is constructed to measure the actual samples in China.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که مدل NIR محتوای آمیلوز برنج در خارج از کشور برای برنج خانگی مناسب نیست، یک مدل NIR محتوای آمیلوز برای پودر برنج صیقل‌نشده برای اندازه‌گیری نمونه‌های واقعی در چین ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که مدل NIR محتوی برنج در خارج از کشور برای برنج در خانه مناسب نیست، یک مدل amylose برای پودر برنج unpolished برای اندازه گیری نمونه های واقعی در چین ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In this experiment, after the application of the silicon fertilizer, the Cd contents in unpolished rice and rice straw are decreased respectively by 92% and 94%.
[ترجمه گوگل]در این آزمایش، پس از استفاده از کود سیلیکون، محتوای کادمیوم در برنج صیقل نیافته و کاه برنج به ترتیب 92 درصد و 94 درصد کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]در این آزمایش پس از کاربرد کود سیلیکون، مقدار C [ d ] در برنج unpolished و برنج به ترتیب به ترتیب ۹۲ % و ۹۴ % کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not shined, not polished; unfinished, uncultured

پیشنهاد کاربران

بی کلاس و پُشت کوهی،
عقب افتاده
ناشیانه
صیقل نیافته، پرداخت نشده، جلانیافته، نپخته، خام

بپرس