unprepossessing

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of prepossessing.

جمله های نمونه

1. Though unprepossessing to look at, he is highly intelligent.
[ترجمه گوگل]اگرچه نگاه کردن به آن غیرمجاز است، اما بسیار باهوش است
[ترجمه ترگمان]اگر چه زیبا و فاقد دلربایی است، بسیار باهوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Despite his unprepossessing appearance, he was very popular with women.
[ترجمه گوگل]علیرغم ظاهر غیرمعمولش، او در بین زنان بسیار محبوب بود
[ترجمه ترگمان]با وجود ظاهر unprepossessing، در مورد زنان بسیار محبوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To top this unprepossessing appearance was a thin, scrawny neck which seemed only just to support the weight of his head.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این ظاهر غیرقابل پیش بینی، گردنی نازک و نازک بود که به نظر می رسید فقط وزن سر او را تحمل می کند
[ترجمه ترگمان]برای بالا آوردن این ظاهر نامطبوع این گردن لاغر و لاغر بود که به نظر می رسید فقط از وزن سرش حمایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In appearance he was singularly unprepossessing.
[ترجمه گوگل]از نظر ظاهری، او به طور منحصر به فردی غیرقابل پیش بینی بود
[ترجمه ترگمان]ظاهر وی بسیار زننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The book contains 58 photographs of this unprepossessing site.
[ترجمه گوگل]این کتاب حاوی 58 عکس از این سایت بی‌معنا است
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل ۵۸ عکس از این مکان زیبا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His writing-room on the first floor contains an unprepossessing table and a sideboard, on which sit his word-processor and printer.
[ترجمه گوگل]اتاق تحریر او در طبقه اول شامل یک میز غیرقابل استفاده و یک بوفه است که واژه پرداز و چاپگر او روی آن نشسته اند
[ترجمه ترگمان]اتاقش در طبقه اول شامل یک میز زیبا و یک بوفه است که روی آن پردازشگر و چاپگر آن قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jim's is an unprepossessing corner cafe-shabby furniture, steamy windows, pine tongue-and-groove walls.
[ترجمه گوگل]جیمز گوشه‌ای بی‌نظیر است، مبلمانی کهنه، پنجره‌های بخار گرفته، دیوارهای کاج با زبانه‌های کاج
[ترجمه ترگمان]جیم یک گوشه دنج و دیدنی است - اثاثیه کثیف، پنجره های بخار، زبان کاج، زبان کاج - و دیواره ای سنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No violinist ever cut a more unprepossessing figure.
[ترجمه گوگل]هیچ ویولونیستی تا به حال شخصیتی بی‌تفاوت‌تر از خود نشان نداده است
[ترجمه ترگمان]هیچ violinist هرگز صورت ظاهری more را از بین نمی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ferry was the most unprepossessing sea vessel I've ever seen.
[ترجمه گوگل]کشتی غیرقابل تحمل ترین کشتی دریایی بود که تا به حال دیده بودم
[ترجمه ترگمان]کشتی the دریایی بود که تا به حال دیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A strange figure is revealed, outwardly unprepossessing, untidy, unkempt, he a yogi of transcendent powers.
[ترجمه گوگل]چهره عجیبی آشکار می شود، ظاهراً بی اختیار، نامرتب، نامرتب، یوگی با قدرت های متعالی
[ترجمه ترگمان]یک چهره عجیب آشکار می شود، ظاهر زیبا، نامرتب، نامرتب، و دارای قدرت متعالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thought unprepossessing to look at, he is a man of immense erudition.
[ترجمه گوگل]او مردی با بصیرت بی‌نظیر است
[ترجمه ترگمان]بی unprepossessing به آن نگاه کند، او مرد بسیار دانشمندی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They were Judith's children, so why were they so damned unprepossessing?
[ترجمه گوگل]آن‌ها فرزندان جودیت بودند، پس چرا آنها این‌قدر بی‌تکلف بودند؟
[ترجمه ترگمان]آن ها بچه ژودیت بودند، پس چرا آن قدر زیبا بودند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When first surveyed, a few years ago, it had rendered outer walls and unprepossessing windows.
[ترجمه گوگل]چند سال پیش، زمانی که برای اولین بار مورد بررسی قرار گرفت، دیوارهای بیرونی و پنجره‌های غیرقابل تطبیق ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]چند سال پیش، پس از آن که چند سال پیش با دقت نگاه کرد، دیواره ای بیرونی و پنجره های کوچک را از هم جدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The fetish objects of ancient or autochthonous religions can be quite unprepossessing, or positively ugly.
[ترجمه گوگل]اشیاء فتیش ادیان باستانی یا خودگردان می توانند کاملاً غیرقابل پیش بینی یا به طور مثبت زشت باشند
[ترجمه ترگمان]خرافات باستانی مذاهب کهن یا autochthonous می تواند بسیار زننده و یا به طور مثبت زشت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unappealing, unimpressive
someone or something that is unprepossessing is not very attractive or appealing in appearance; a formal word.

پیشنهاد کاربران

نچسب، تو دل نرو
ساده، معمولی، بدون جذابیت
نامطبوع، ناخوشایند، عاری از جذابیت، ناشایست، ملال آور، ناجور، رنجش آور

بپرس