unreachable

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of reachable.

جمله های نمونه

1. But soon after that he descended to an unreachable level.
[ترجمه گوگل]اما بلافاصله پس از آن به سطحی دست نیافتنی سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]اما طولی نکشید که او به یک سطح دسترسی پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An unreachable object may become reachable again.
[ترجمه گوگل]یک شی غیر قابل دسترس ممکن است دوباره قابل دسترسی شود
[ترجمه ترگمان]یک شی غیرقابل دسترس ممکن است دوباره قابل دسترسی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The server may be down or unreachable. Try connecting again later.
[ترجمه گوگل]سرور ممکن است خراب یا غیر قابل دسترس باشد بعداً دوباره وصل شوید
[ترجمه ترگمان]کارگزار ممکن است پایین یا دور از دسترس باشد دوباره سعی کنید بعدا ارتباط برقرار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If an object's reference count is zero, it is garbage (unreachable from the user program) and can be recycled.
[ترجمه گوگل]اگر تعداد مرجع یک شی صفر باشد، زباله است (غیرقابل دسترسی از برنامه کاربر) و قابل بازیافت است
[ترجمه ترگمان]اگر تعداد مرجع یک شی صفر باشد، زباله (غیرقابل دسترس از برنامه کاربر)است و می تواند بازیافت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So, if you try to put a case _ clause before any other case clauses, the compiler will throw an "unreachable code" error on the next clause, because nothing will get past the default clause!
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر سعی کنید یک case _ clause را قبل از هر عبارت case دیگر قرار دهید، کامپایلر یک خطای "unreachable code" را در عبارت بعدی پرتاب می کند، زیرا هیچ چیز از بند پیش فرض عبور نمی کند!
[ترجمه ترگمان]بنابراین اگر شما سعی کنید یک شرط را پیش از هر بنده ای مورد دیگر قرار دهید، کامپایلر یک خطای \"غیرقابل دسترسی\" را در بند بعدی ارسال خواهد کرد، زیرا هیچ چیز از شرط پیش فرض رد نخواهد شد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The server may be down or unreachable.
[ترجمه گوگل]سرور ممکن است خراب یا غیر قابل دسترس باشد
[ترجمه ترگمان]کارگزار ممکن است پایین یا دور از دسترس باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Unreachable code is obviously dead, but JVMs often have more aggressive DCE policies.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که کد غیرقابل دسترسی مرده است، اما JVM ها اغلب سیاست های DCE تهاجمی تری دارند
[ترجمه ترگمان]واضح است که کد unreachable مرده است، اما JVMs اغلب دارای سیاست های DCE تهاجمی تری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A socket operation was attempted to an unreachable host.
[ترجمه گوگل]یک عملیات سوکت به یک میزبان غیرقابل دسترسی انجام شد
[ترجمه ترگمان]عملیات سوکت یک میزبان دور از دسترس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They a goal is identified as unreachable and lead to a decline in motivation.
[ترجمه گوگل]هدف آنها دست نیافتنی شناخته می شود و منجر به کاهش انگیزه می شود
[ترجمه ترگمان]هدف آن ها این است که به عنوان غیرقابل دسترس شناخته شوند و منجر به کاهش انگیزه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objects that are not in the graph are unreachable from the application's roots.
[ترجمه گوگل]اشیایی که در نمودار نیستند از ریشه برنامه غیرقابل دسترسی هستند
[ترجمه ترگمان]اشیایی که در گراف نیستند از ریشه برنامه دور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Signals that an ICMP Port Unreachable message has been received a connected datagram.
[ترجمه گوگل]سیگنال می دهد که یک پیام ICMP Port Unreachable یک دیتاگرام متصل دریافت شده است
[ترجمه ترگمان]سیگنال های دریافتی یک پیغام سری آی سی ام پی برای یک برنامه اطلاعاتی متصل دریافت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A gateway timeout occurred. The server is unreachable. Retry the request.
[ترجمه گوگل]مهلت زمانی دروازه رخ داد سرور غیر قابل دسترسی است درخواست را دوباره امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]انقضای مدت دروازه رخ داد کارگزار غیرقابل دسترس است درخواست را مجددا امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A socket operation was attempted to an unreachable network.
[ترجمه گوگل]یک عملیات سوکت به یک شبکه غیرقابل دسترسی انجام شد
[ترجمه ترگمان]یک عملیات سوکت برای یک شبکه غیرقابل دسترس آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. How can one accept villages hidden deep and unreachable?
[ترجمه گوگل]چگونه می توان روستاهایی را که در اعماق و دست نیافتنی پنهان شده اند، پذیرفت؟
[ترجمه ترگمان]چطور ممکن است یک روستا مخفی و دور از دسترس را بپذیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cannot be reached

پیشنهاد کاربران

سلام لغات ماندگار جاودانگی خود رااز کوتاه بودن وراحت بیان شدن ومتفاوت بودن خود گرفته اند.
کمدست
دستکل ( کل بمعنی دست کوتاه )
چلاغ
لنگ
لنگدست
لسم
بیدست
لَت ( دربختیاری بمعنی بریده وقطع )
...
[مشاهده متن کامل]

کُت ( درلرستانی بمعنی قطع وبریده )
لَت وکُت در لهجه درودی ونیم لرسانی ونیم بختیاری معنی تکه تکه وچرخ گوشت شده وله شده ( لتِکُت ) نابود
قروچ ( دربختیاری بمعنی گیاهی که باید ازریشه خارج میشد اما ازسطح زمین تلف شده باشدمثل کنگر. )
کمرو ( فاقدصورت ووجهه )

محدثه ok
دست نیافتنی خیلی ترجمه ی خوبیه برای این کلمه
با دسترس ناپذیر
دسترس ناپذیر
خارج از دسترس . درمورد خطوط موبایل
غیر قابل دسترسی
دست نیافتنی

بپرس