unspecified

/ənˈspesəˌfaɪd//ʌnˈspesɪfaɪd/

نامعین، نامعلوم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: not named or otherwise indicated explicitly.
متضاد: given, set

- The exact charity she wished to leave her money to was unspecified in her will.
[ترجمه آرمان بدیعی] همان موسسه خیریه ای {که} او میل داشت پولش را در آن بگذارد در وصیت نامه اش مشخص نشده بود.
|
[ترجمه گوگل] خیریه دقیقی که او می خواست پولش را به آن بسپارد در وصیت نامه اش مشخص نشده بود
[ترجمه ترگمان] همان موسسه خیریه که می خواست پولش را در اختیار او بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The government said an unspecified number of bandits were killed.
[ترجمه گوگل]دولت گفت که تعداد نامشخصی از راهزنان کشته شدند
[ترجمه ترگمان]دولت گفته است که تعداد نامشخصی از تبهکاران کشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was arrested on unspecified charges.
[ترجمه گوگل]او به اتهامات نامشخصی دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]او به اتهام نامشخص دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The court awarded her an unspecified amount of money.
[ترجمه گوگل]دادگاه مبلغ نامشخصی به او اعطا کرد
[ترجمه ترگمان]دادگاه مبلغ نامشخصی به او اعطا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The meeting will take place at an unspecified date in the future.
[ترجمه گوگل]این دیدار در تاریخ نامشخصی در آینده برگزار خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این نشست در تاریخ نامشخصی در آینده برگزار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The story takes place at an unspecified date.
[ترجمه گوگل]داستان در تاریخی نامشخص می گذرد
[ترجمه ترگمان]این داستان در تاریخ نامعلوم اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The story takes place at an unspecified date but clearly in the years immediately before the First World War.
[ترجمه گوگل]داستان در تاریخی نامشخص اما به وضوح در سال های قبل از جنگ جهانی اول اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]داستان در تاریخ نامعلوم اما به وضوح در سال های قبل از جنگ جهانی اول اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The terrorists were given an unspecified amount of money to free the hostages.
[ترجمه گوگل]به تروریست ها مبلغ نامشخصی برای آزادی گروگان ها داده شد
[ترجمه ترگمان]تروریست ها مقدار نامشخصی پول به گروگان ها دادند تا گروگان ها را آزاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The company is expected to incur an unspecified restructuring charge during the next fiscal year, which will begin Feb.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود این شرکت در طول سال مالی آینده که از فوریه آغاز می شود، هزینه بازسازی نامشخصی را متحمل شود
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که این شرکت در طول سال مالی آینده که از فوریه آغاز خواهد شد، متحمل یک تغییر شکل نامشخص خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Freeman's received an offer of as-yet unspecified help from Rep.
[ترجمه گوگل]فریمن یک پیشنهاد کمکی هنوز نامشخص از طرف نماینده دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]فریمن پیشنهاد کمک نامشخص از جانب نماینده را دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He proposes unspecified tariffs on imports from Third-World nations that depend on cheap labor.
[ترجمه گوگل]او تعرفه های نامشخصی را برای واردات از کشورهای جهان سومی که به نیروی کار ارزان وابسته هستند، پیشنهاد می کند
[ترجمه ترگمان]او تعرفه های نامشخصی را برای واردات از کشورهای جهان سوم پیشنهاد می کند که به کار ارزان وابسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If found guilty, both executives could face unspecified penalties and other sanctions.
[ترجمه گوگل]اگر مجرم شناخته شوند، هر دوی این مدیران ممکن است با مجازات های نامشخص و سایر تحریم ها روبرو شوند
[ترجمه ترگمان]اگر مجرم شناخته شود، هر دوی این مدیران می توانند با مجازات و مجازات های دیگر مواجه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The suit also seeks unspecified monetary damages.
[ترجمه گوگل]این شکایت همچنین به دنبال خسارت مالی نامشخص است
[ترجمه ترگمان]این دادخواست همچنین به دنبال خسارات مالی نامعلوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Avitus of Vienne associated the campaign with unspecified matters of finance.
[ترجمه گوگل]Avitus of Vienne این کمپین را با مسائل مالی نامشخص مرتبط کرد
[ترجمه ترگمان]Avitus وین رشته انتخاباتی را با امور مالی نامعلوم ربط داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Each company seeks unspecified damages and injunctions that would stop the other from using its patents.
[ترجمه گوگل]هر شرکتی به دنبال خسارات نامشخص و احکامی است که دیگری را از استفاده از پتنت خود باز دارد
[ترجمه ترگمان]هر شرکت به دنبال خسارات و دستورها نامعلوم است که مانع از استفاده از حق اختراع خود می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not detailed, not specified
you say that something is unspecified when you are not told exactly what it is.

پیشنهاد کاربران

not stated clearly or exactly
نامشخص
"an unspecified number of people"
۱. نامشخص. نامعین. نامعلوم ۲. تصریح نشده. مشخص نشده
Not clear
غیر معین، غیر مفروض، نامعلوم
نامشخص

بپرس