unverified

جمله های نمونه

1. All rumours were thoroughly checked and omitted if unverified.
[ترجمه گوگل]همه شایعات به طور کامل بررسی شدند و در صورت تایید نشدن حذف شدند
[ترجمه ترگمان]اگر تایید نشده بود، تمام شایعات به طور کامل مورد بررسی قرار گرفت و از آن حذف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For that which is unverified today may be verified tomorrow.
[ترجمه گوگل]زیرا آنچه امروز تأیید نشده است، ممکن است فردا تأیید شود
[ترجمه ترگمان]برای آن که امروز تایید نشده است، ممکن است فردا تایید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These unverified statements are repeatedly as evidence over a lengthy period of 20 years.
[ترجمه گوگل]این اظهارات تایید نشده به طور مکرر به عنوان مدرک در طول یک دوره طولانی 20 سال است
[ترجمه ترگمان]این اظهارات تایید نشده بارها در طول یک دوره طولانی ۲۰ ساله شهادت می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some unverified reports out of Marquez's camp suggest that the added bulk has slowed him down enough to concern his trainer Nacho Beristain.
[ترجمه گوگل]برخی گزارش‌های تایید نشده از اردوگاه مارکز حاکی از آن است که حجم اضافه شده به قدری سرعت او را کاهش داده است که مربی‌اش ناچو بریستین را نگران کرده است
[ترجمه ترگمان]برخی گزارش ها تایید نشده از اردوگاه Marquez حاکی از آن است که بخش اضافه شده به اندازه کافی کاهش یافته است تا به مربی خود Nacho Beristain توجه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unverified information of uncertain origin usually spread by word of mouth; hearsay.
[ترجمه گوگل]اطلاعات تأیید نشده با منشا نامشخص معمولاً دهان به دهان منتشر می شود شایعه
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مربوط به منشا نامشخص معمولا با استفاده از دهان باز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Science doesn't recognize unverified propositions.
[ترجمه گوگل]علم گزاره های تایید نشده را نمی شناسد
[ترجمه ترگمان]علم پیشنهادها تایید نشده را تشخیص نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is an unverified signature.
[ترجمه گوگل]این یک امضای تایید نشده است
[ترجمه ترگمان]این یک امضای تایید نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The REFRESH TABLE statement returns a warning, a reminder that the "integrity of non-incremental data remains unverified. "
[ترجمه گوگل]عبارت REFRESH TABLE هشداری را برمی‌گرداند، یادآوری می‌کند که "یکپارچگی داده‌های غیر افزایشی تایید نشده باقی می‌ماند "
[ترجمه ترگمان]بیانیه جدول گاه شماری REFRESH هشدار می دهد که \"یکپارچگی داده های غیر افزایشی\" تایید نشده باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No change in feedback score : Feedback is from an unverified eBay member at the time.
[ترجمه گوگل]بدون تغییر در امتیاز بازخورد: بازخورد از یک عضو eBay تایید نشده در آن زمان است
[ترجمه ترگمان]هیچ تغییری در امتیاز بازخورد وجود ندارد: بازخورد از عضو تایید نشده ای بای در آن زمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unproven, unsubstantiated, unchecked

پیشنهاد کاربران

= adj. lacking proof or substantiation
نامستدل
اثبات نشده
تأییدنشده
غیرمستند
پذیرش نشده

بپرس