voltmeter

/ˈvoʊltmiːtər//ˈvəʊltmiːtə/

معنی: ولتمتر، ولتسنج
معانی دیگر: (برق) دستگاه سنجش ولتاژ، ولتاژسنج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an instrument that measures the potential difference, expressed in volts, between points.

جمله های نمونه

1. Ideally, any alternating voltmeter should possess infinite impedance and any a. c. meter negligible impedance.
[ترجمه گوگل]در حالت ایده آل، هر ولت متر متناوب باید دارای امپدانس بی نهایت و هر الف باشد ج متر امپدانس ناچیز
[ترجمه ترگمان]به طور ایده آل هر voltmeter متناوب باید دارای امپدانس بی نهایت باشد پ امپدانس قابل اغماض سنج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Strictly speaking, the voltmeter should give true r. m. s. measurement.
[ترجمه گوگل]به طور دقیق، ولت متر باید r واقعی را نشان دهد متر س اندازه گیری
[ترجمه ترگمان]صرفا صحبت کردن باید حقیقت داشته باشد متر s اندازه گیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Low - cost DVM ( digital - voltmeter ) modules are economical and can significantly reduce design time for instrumentation.
[ترجمه گوگل]ماژول های DVM ارزان قیمت (ولت متر دیجیتال) مقرون به صرفه هستند و می توانند زمان طراحی ابزار دقیق را به میزان قابل توجهی کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]ماژول های کم هزینه (digital)مقرون به صرفه هستند و می توانند به طور قابل توجهی زمان طراحی را برای ابزار دقیق کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Select the lowest range of the voltmeter.
[ترجمه گوگل]پایین ترین محدوده ولت متر را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]پایین ترین محدوده of را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A nanovoltmeter is a sensitive voltmeter optimized to measure very low voltages.
[ترجمه گوگل]نانوولت متر یک ولت متر حساس است که برای اندازه گیری ولتاژهای بسیار پایین بهینه شده است
[ترجمه ترگمان]A یک voltmeter حساس برای اندازه گیری ولتاژهای بسیار پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A terminal voltage control generating voltmeter ( GVM ) for the single ion accelerator was designed.
[ترجمه گوگل]یک ولت متر تولید کننده کنترل ولتاژ ترمینال (GVM) برای شتاب دهنده تک یونی طراحی شد
[ترجمه ترگمان]یک کنترل ولتاژ ترمینال برای یک شتاب ده یونی طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If the voltmeter contacts are non-ohmic, they may rectify any AC pickup present and cause a DC offset error.
[ترجمه گوگل]اگر کنتاکت های ولت متر غیر اهمی باشند، ممکن است هر پیکاپ AC موجود را تصحیح کنند و باعث خطای افست DC شوند
[ترجمه ترگمان]اگر تماس voltmeter اهمی است، آن ها ممکن است هر pickup AC حاضر را اصلاح کرده و خطای آفست مستقیم را ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Connect a warmed - up sensitive voltmeter or nanovoltmeter to a low volt - age calibrator and output zero volts.
[ترجمه گوگل]یک ولت متر یا نانوولت متر حساس گرم شده را به یک کالیبراتور سن پایین وصل کنید و خروجی آن صفر ولت باشد
[ترجمه ترگمان]یک voltmeter حساس و یا nanovoltmeter را به یک ولتاژ پایین ولت به پایین و خروجی صفر ولت متصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Based on the problem of using AC voltmeter to measure ripple voltage of stable voltage power, it puts forward using oscilloscope to replace AC voltmeter in electronic technology experiments.
[ترجمه گوگل]بر اساس مشکل استفاده از ولت متر AC برای اندازه گیری ولتاژ موج دار توان ولتاژ پایدار، با استفاده از اسیلوسکوپ جایگزین ولت متر AC در آزمایش های فناوری الکترونیکی می شود
[ترجمه ترگمان]براساس مساله استفاده از voltmeter AC برای اندازه گیری ولتاژ ریپل توان ولتاژ ثابت، از oscilloscope استفاده می کند تا جایگزین voltmeter AC در آزمایش ها فن آوری الکترونیکی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To monitor the output voltage, a voltmeter is connected in parallel with the load resistance.
[ترجمه گوگل]برای نظارت بر ولتاژ خروجی، یک ولت متر موازی با مقاومت بار متصل می شود
[ترجمه ترگمان]برای نظارت بر ولتاژ خروجی، voltmeter به موازات مقاومت بار متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. AC voltmeter PV1: indicating primary terminal voltage of rectifier transformer regulated by .
[ترجمه گوگل]ولت متر AC PV1: نشان دهنده ولتاژ ترمینال اولیه ترانسفورماتور یکسو کننده تنظیم شده توسط
[ترجمه ترگمان]AC \/ PV۱: نشان دهنده ولتاژ ترمینال اولیه ترانسفورماتور یکسو کننده است که توسط سیستم کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Voltmeter readings around IC2 should produce the following results, assuming that the negative lead of the voltmeter is connected to 0V.
[ترجمه گوگل]خوانش ولت متر در اطراف IC2 باید نتایج زیر را ایجاد کند، با این فرض که سرب منفی ولت متر به 0 ولت وصل شده است
[ترجمه ترگمان]voltmeter در اطراف IC۲ باید نتایج زیر را تولید کنند، با فرض اینکه هدایت منفی of به ۰ V متصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Calibration Select one amplifier for calibration and connect a voltmeter to the test point at the first stage output.
[ترجمه گوگل]کالیبراسیون یک تقویت کننده را برای کالیبراسیون انتخاب کنید و یک ولت متر را به نقطه آزمایش در خروجی مرحله اول وصل کنید
[ترجمه ترگمان]کالیبراسیون یک تقویت کننده برای کالیبراسیون و اتصال یک voltmeter به نقطه آزمایش در مرحله اول خروجی را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This will change the voltage at any porthole whose current line is affected, and the appropriate voltmeter will register the fact.
[ترجمه گوگل]این ولتاژ را در هر دریچه ای که خط جریان آن تحت تأثیر قرار می گیرد تغییر می دهد و ولت متر مناسب این واقعیت را ثبت می کند
[ترجمه ترگمان]این کار ولتاژ را در هر یک از منافذ که خط جریان تحت تاثیر قرار می گیرد تغییر خواهد داد و the مناسب این واقعیت را ثبت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Built-in breaker, AC contactor, time relay, thermal relay, current transformer, voltmeter, ammeter, indicating meter in start-delta type starting box .
[ترجمه گوگل]بریکر توکار، کنتاکتور AC، رله زمان، رله حرارتی، ترانسفورماتور جریان، ولت متر، آمپرمتر، نشانگر متر در جعبه راه اندازی نوع استارت مثلث
[ترجمه ترگمان]Built توکار، AC AC، رله زمانی، رله حرارتی، ترانسفورماتور جریان، voltmeter، ammeter، و meter در نوع آغاز - دلتا شروع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ولتمتر (اسم)
voltammeter, voltmeter

ولت سنج (اسم)
voltmeter

تخصصی

[برق و الکترونیک] ولت سنج ابزاری که ولتاژ را اندازه می گیرد. مقیاس آن را می توان بر حسب لت یا واحدهای کوچکتر یا بزرگتر مربوط به آن درجه بندی کرد. ولت سنجی که مقادیر میلی ولت را نشان می دهد، اغلب میلی ولت سنج نامیده می شود به طریق مشابه، میکروولت سنج مقادیر میکروولت و کیلوولت سنج مقادیر کیلوولت را نشان می دهد. - ولت متر، ولت سنج
[مهندسی گاز] ولتسنج
[سینما] ولت سنج

انگلیسی به انگلیسی

• instrument for measuring voltage, instrument for measuring electric potential

پیشنهاد کاربران

voltmeter ( فیزیک )
واژه مصوب: ولت‏سنج
تعریف: اسبابی برای اندازه‏گیری اختلاف پتانسیل میان دو نقطه از مدار الکتریکی با جریان مستقیم یا متناوب، که معمولاً برحسب ولت یا میلی‏ولت یا کیلوولت درجه‏بندی می‏شود |||* مصوب فرهنگستان اول

بپرس