vacuum tube

/ˈvækjuːmˈtuːb//ˈvækjʊəmtjuːb/

لامپ خلا، لامپ الکترونی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an electron tube, formerly used in radio and electronics, from which the air has been evacuated, enabling electrons to move freely within the vacuum.

جمله های نمونه

1. The ideal atmosphere for the vacuum tube is no atmosphere at all, or a perfect vacuum.
[ترجمه گوگل]اتمسفر ایده آل برای لوله خلاء اصلاً بدون جو یا خلاء کامل است
[ترجمه ترگمان]فضای ایده آل برای لوله خلا هیچ جو یا خلا کامل ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The breath samples, stored in special vacuum tubes, are sent to Meretek for lab analysis.
[ترجمه گوگل]نمونه‌های تنفسی که در لوله‌های خلاء مخصوص ذخیره می‌شوند، برای تجزیه و تحلیل آزمایشگاهی به Meretek ارسال می‌شوند
[ترجمه ترگمان]نمونه های تنفس، که در لوله های خلا ویژه ای نگهداری می شوند، برای آنالیز آزمایشگاهی به Meretek فرستاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Powered by vacuum tubes, those old radar units are now dinosaurs.
[ترجمه گوگل]آن واحدهای رادار قدیمی که از لوله های خلاء نیرو می گیرند، اکنون دایناسور هستند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از لوله های خلا، این واحدهای قدیمی رادار، اکنون دایناسور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Just another snooty $ 000 vacuum tube amplifier, I thought.
[ترجمه گوگل]من فکر کردم فقط یک تقویت کننده لوله خلاء 000 دلاری دیگر
[ترجمه ترگمان]فکر کردم فقط یک تقویت کننده خلا snooty دیگه هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Heavy metal guitar players use vacuum tube amplifiers to produce extreme distortion.
[ترجمه گوگل]نوازندگان گیتار هوی متال از تقویت کننده های لوله خلاء برای ایجاد اعوجاج شدید استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]players فلزی سنگین از تقویت کننده های لوله ای خلا برای ایجاد اعوجاج شدید استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sunlight energy is collected by glass vacuum tube and metal superconductive tube transmits heat to the pressure-bearing water tank to heat up water.
[ترجمه گوگل]انرژی نور خورشید توسط لوله خلاء شیشه ای جمع آوری می شود و لوله ابر رسانای فلزی گرما را به مخزن آب حامل فشار منتقل می کند تا آب را گرم کند
[ترجمه ترگمان]انرژی خورشید توسط لوله خلا شیشه ای و لوله superconductive فلزی جمع آوری می شود و گرما را به مخزن آب حامل فشار انتقال می دهد تا آب را گرم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lee de Forest invents the vacuum tube.
[ترجمه گوگل]لی دو فارست لوله خلاء را اختراع کرد
[ترجمه ترگمان]لی د جنگل، لامپ خلا را اختراع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now the vacuum tube technology has been around for some time.
[ترجمه گوگل]اکنون فناوری لوله خلاء مدتی است که وجود دارد
[ترجمه ترگمان]حالا تکنولوژی لوله خلا مدتی است که دور هم جمع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A specific vacuum tube which converts light into electrical energy.
[ترجمه گوگل]یک لوله خلاء خاص که نور را به انرژی الکتریکی تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]یک لوله خلا خاص که نور را به انرژی الکتریکی تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was the first triode vacuum tube, incorporating a control grid as well as a cathode and an anode.
[ترجمه گوگل]این اولین لوله خلاء تریود بود که دارای یک شبکه کنترل و همچنین یک کاتد و یک آند بود
[ترجمه ترگمان]آن اولین لوله خلا triode بود که شامل یک شبکه کنترل و همچنین کاتد و آند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Not any air gets into the vacuum tube.
[ترجمه گوگل]هیچ هوایی وارد لوله خلاء نمی شود
[ترجمه ترگمان]هیچ هوایی وارد لوله خلا نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. John Ambrose Fleming invents the vacuum tube.
[ترجمه گوگل]جان آمبروز فلمینگ لوله خلاء را اختراع کرد
[ترجمه ترگمان]جان امبروس فلمینگ از لوله خلا استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The glass vacuum tube doesn 't contact water and the whole system should bear pressure.
[ترجمه گوگل]لوله خلاء شیشه ای با آب تماس ندارد و کل سیستم باید فشار را تحمل کند
[ترجمه ترگمان]لوله خلا شیشه ای با آب تماس نمی گیرد و کل سیستم باید فشار را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The theoretical formula about vacuity in vacuum tube and pore-water pressure at the observation point was obtained in this paper by using equation of gas state and equilibrium equation.
[ترجمه گوگل]فرمول نظری خلأ در لوله خلاء و فشار آب منفذی در نقطه مشاهده در این مقاله با استفاده از معادله حالت گاز و معادله تعادل به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]فرمول نظری در مورد vacuity در لوله های خلا و فشار آب منفذی در نقطه مشاهده با استفاده از معادله حالت گاز و معادله تعادل در این مقاله بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] لامپ خلأ لامپ الکترونی که برای قرار نگرفتن مشخصه های الکتریکی آن تحت تأثیر گاز یا بخار تخلیه شده است. - لامپ خلا
[نساجی] لوله خلاء - لوله اعمال مکش

انگلیسی به انگلیسی

• cathode ray tube that emits electron rays

پیشنهاد کاربران

vacuum tube ( فیزیک )
واژه مصوب: لامپ خلاء
تعریف: لامپی الکترونی که هوا و گازهای درون آن را تا حد ممکن خالی می‏کنند تا وجود آنها هیچ‏گونه تأثیری بر ویژگی های الکتریکی لامپ نداشته باشد

بپرس