validated

جمله های نمونه

1. their testimony validated my claim
گواهی آنها ادعای مرا تایید کرد.

2. every treaty must be validated by the vote of the congress
هر قرارداد باید با رای کنگره دارای اعتبار قانونی بشود.

پیشنهاد کاربران

مور د تایید
اعتبار سنجی
معتبر، تایید شده
اعتبار سنجی شده، تایید شده
تایید شده

بپرس