valour

/ˈvælər//ˈvælə/

معنی: ارزش شخصی و اجتماعی، ارزش مادی
معانی دیگر: valour دلیری، شجاعت، دلاوری، اهمیت

جمله های نمونه

1. Discretion is the better part of valour.
[ترجمه گوگل]احتیاط بخش بهتری از شجاعت است
[ترجمه ترگمان]احتیاط، شجاعت بهتر از شجاعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Wherever valour true is found, true modesty will there abound.
[ترجمه گوگل]هر جا که شجاعت واقعی یافت شود، فروتنی واقعی در آنجا فراوان خواهد بود
[ترجمه ترگمان]هر جا که شجاعت درست باشد، حجب و حیای حقیقی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He showed valour and skill on the battlefield.
[ترجمه گوگل]او در میدان جنگ شجاعت و مهارت نشان داد
[ترجمه ترگمان]او شجاعت و مهارت در میدان نبرد را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fortitude is distinct from valour.
[ترجمه گوگل]استواری از شجاعت متمایز است
[ترجمه ترگمان]fortitude از شجاعت متمایز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If you can't avoid trouble, then throw valour to the winds and run.
[ترجمه گوگل]اگر نمی توانید از دردسر جلوگیری کنید، پس شجاعت را به سمت بادها پرتاب کنید و بدوید
[ترجمه ترگمان]اگر شما نمی توانید از دردسر دوری کنید، شجاعت را به باد پرتاب کنید و فرار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An act of conspicuous valour, in the tradition of St George, might help both her and him.
[ترجمه گوگل]یک عمل شجاعانه آشکار، به سنت جورج، ممکن است هم به او و هم به او کمک کند
[ترجمه ترگمان]در سنت جورج کار شجاعت بسیار بزرگی است که ممکن است به او و او کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At the summit the stamina and valour of our fighter pilots remained unconquerable and supreme.
[ترجمه گوگل]در قله، استقامت و شجاعت خلبانان جنگنده ما تسخیر ناپذیر و عالی باقی ماند
[ترجمه ترگمان]در این نشست استقامت و شجاعت خلبانان جنگی ما همچنان شکست ناپذیر و عالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His wounds bear witness to his valour.
[ترجمه گوگل]زخم هایش گواه شجاعت اوست
[ترجمه ترگمان]زخم های او شاهد شجاعت او هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That valour which is not founded on prudence calls rashness.
[ترجمه گوگل]آن شجاعتی که بر پایه احتیاط استوار نیست، عجول نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]شجاعت که بر حزم و rashness استوار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Valour is the contempt of death and pain -- Tacitus.
[ترجمه گوگل]شجاعت تحقیر مرگ و درد است -- تاسیتوس
[ترجمه ترگمان]Valour تحقیر مرگ و درد است - - تاسیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wherever true valour is found, true modesty will there abound.
[ترجمه گوگل]هر جا شجاعت واقعی یافت شود، فروتنی واقعی در آنجا فراوان خواهد بود
[ترجمه ترگمان]هر جا که شجاعت واقعی پیدا شود، حجب و حیای حقیقی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Of the children of Simeon, mighty men of valour for the war, seven and one hundred.
[ترجمه گوگل]از فرزندان شمعون، مردان شجاع و شجاع در جنگ، هفت و صد نفر
[ترجمه ترگمان]از کودکان سیمون، مردان مقتدر شجاعت، برای جنگ، هفت و یک صد نفر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His Judgment, like other mens Valour, has commonly the generosity to favour the weaker side.
[ترجمه گوگل]قضاوت او، مانند دیگر مردان شجاع، معمولاً سخاوتمندی برای طرفداری از طرف ضعیف تر است
[ترجمه ترگمان]داوری او، مانند دیگر Valour مردان، به طور معمول سخاوت به نفع طرف ضعیف تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Be ye men of valour.
[ترجمه گوگل]شما مردان شجاع باشید
[ترجمه ترگمان]شما مردان شجاعت باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارزش شخصی و اجتماعی (اسم)
valor, valour

ارزش مادی (اسم)
valor, valour

انگلیسی به انگلیسی

• bravery, courage (alternate spelling for valor)
valour is great bravery, especially in battle; a literary word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : valorize
✅️ اسم ( noun ) : valor ( valour ) / valorization
✅️ صفت ( adjective ) : valorous
✅️ قید ( adverb ) : valorously
همت

بپرس