vaporizer

/ˈveɪpəˌraɪzər//ˈveɪpəraɪzə/

معنی: بخارساز
معانی دیگر: افشانه، اسپری، بصورت پودر یا ذرات ریز دراورنده

جمله های نمونه

1. Customer installations generally include a tank, vaporizer, and pressure control manifold ( see Fig . 3 ).
[ترجمه گوگل]تأسیسات مشتری عموماً شامل مخزن، بخارساز و منیفولد کنترل فشار است (شکل 3 را ببینید)
[ترجمه ترگمان]تاسیسات مشتری به طور کلی شامل یک تانک، vaporizer، و منیفولد کنترل فشار است (شکل ۲ را ببینید) ۳)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mist sprayed out by the vaporizer at moisture to the dry air in the room.
[ترجمه گوگل]مه پاشیده شده توسط بخارساز در رطوبت به هوای خشک اتاق
[ترجمه ترگمان]آقای vaporizer در اثر رطوبت به هوای خشک اتاق سم پاشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Vaporizer: Works best with a cold mist unit.
[ترجمه گوگل]بخارساز: بهترین عملکرد را با واحد مه سرد دارد
[ترجمه ترگمان]بهترین کار کردن با یه واحد مه سرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Customer installations generally include a tank, vaporizer, and pressure control manifold.
[ترجمه گوگل]تاسیسات مشتری عموماً شامل مخزن، بخارساز و منیفولد کنترل فشار است
[ترجمه ترگمان]تاسیسات مشتری به طور کلی شامل یک تانک، vaporizer و منیفولد کنترل فشار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It can be used to make vaporizer, distributor, ignition and braking systems, slide block, electrical magnetic valve, wheel, and impeller.
[ترجمه گوگل]می توان از آن برای ساخت بخارساز، توزیع کننده، سیستم های احتراق و ترمز، بلوک کشویی، شیر مغناطیسی الکتریکی، چرخ و پروانه استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]می تواند برای ایجاد vaporizer، توزیع کننده، احتراق و سیستم های ترمز، بلوک لغزش، سوپاپ مغناطیسی الکتریکی، چرخ و پروانه مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A handle is provided at the upper end of the shell and a electric heating plate installed with a vaporizer and a vapor injecting hole is installed at the bottom.
[ترجمه گوگل]یک دسته در انتهای بالایی پوسته و یک صفحه گرمایش الکتریکی با بخارساز و یک سوراخ تزریق بخار در پایین تعبیه شده است
[ترجمه ترگمان]یک دسته در انتهای فوقانی پوسته و یک صفحه گرمایش الکتریکی نصب شده است که با یک vaporizer نصب شده است و یک سوراخ تزریق بخار در پایین نصب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Note: Check with the manufacturer before adding vinegar to a cool - mist vaporizer.
[ترجمه گوگل]توجه: قبل از افزودن سرکه به بخارساز سرد با سازنده مشورت کنید
[ترجمه ترگمان]توجه: پیش از اضافه کردن سرکه به یک vaporizer مه آلود، با تولید کننده چک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بخارساز (اسم)
vaporizer

انگلیسی به انگلیسی

• device which vaporizes (especially one that vaporizes medicine for inhalation); that which vaporizes (also vaporiser)

پیشنهاد کاربران

بپرس