vasoconstrictor


(زیست شناسی) رگ تنگ کننده، رگ تنگ کن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a nerve or drug that causes constriction of the blood vessels.
صفت ( adjective )
• : تعریف: causing constriction of the blood vessels.

جمله های نمونه

1. Endothelin- the most potent vasoconstrictor and vasopressor never seen before, is a peptide of 2amino acids produced by cardiac myocytes and vascular endothelial cells.
[ترجمه گوگل]اندوتلین - قوی ترین منقبض کننده عروق و فشار دهنده عروقی که قبلاً دیده نشده است، یک پپتید از 2 اسید آمینه است که توسط میوسیت های قلبی و سلول های اندوتلیال عروقی تولید می شود
[ترجمه ترگمان]endothelin - the potent و vasopressor هرگز قبلا ندیده بودند، یک پپتید آمینو اسید تولید شده توسط سلول های اندوتلیال قلبی و عروقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An adrenergic drug, C9H13NO that is a powerful vasoconstrictor and is used to relieve nasal congestion, dilate the pupils, and maintain blood pressure during anesthesia.
[ترجمه گوگل]یک داروی آدرنرژیک به نام C9H13NO که یک تنگ کننده قوی عروق است و برای رفع گرفتگی بینی، گشاد کردن مردمک ها و حفظ فشار خون در حین بیهوشی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک داروی برجسته با نام C۹H۱۳NO که a قوی است و برای رفع گرفتگی بینی استفاده می شود، مردمک چشم را گشاد کرد و در طی بی هوشی فشار خون را حفظ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Various mechanisms have been reported, including vasoconstrictor substances, pharmacologic stimuli, and neurohumoral effects.
[ترجمه گوگل]مکانیسم های مختلفی از جمله مواد منقبض کننده عروق، محرک های دارویی و اثرات عصبی-هومورال گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]مکانیسم های مختلفی از جمله مواد vasoconstrictor، محرک pharmacologic و اثرات neurohumoral گزارش شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is most commonly used as a nasal vasoconstrictor and an appetite depressant.
[ترجمه گوگل]بیشتر به عنوان یک تنگ کننده عروق بینی و کاهش اشتها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این بیماری عموما به عنوان بینی بینی و میل به بازداشت کردن به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion 5-HT could potentiate the intrapulmonary vasoconstrictor response to NA.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری 5-HT می تواند پاسخ منقبض کننده عروق داخل ریوی به NA را تقویت کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ۵ - حزب التحریر می تواند واکنش intrapulmonary vasoconstrictor به مجلس ملی را تضعیف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stress is a vasoconstrictor.
[ترجمه گوگل]استرس یک منقبض کننده عروق است
[ترجمه ترگمان]استرس ناشی از استرس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Discussion Endothelin-1 has become a major research topic since its discovery and characterisation as a potent vasoconstrictor.
[ترجمه گوگل]بحث Endothelin-1 از زمان کشف و شناسایی آن به عنوان یک منقبض کننده عروق قوی به یک موضوع تحقیقاتی اصلی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]بحث endothelin - ۱ به یک موضوع تحقیقاتی مهم از زمان کشف و معرفی آن به عنوان یک vasoconstrictor قوی تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. ACE inhibitors work by inhibiting the conversion of angiotensin I to the potent vasoconstrictor, angiotensin II, thereby improving blood flow and blood pressure.
[ترجمه گوگل]مهارکننده های ACE با مهار تبدیل آنژیوتانسین I به منقبض کننده عروق قوی، آنژیوتانسین II، عمل می کنند و در نتیجه جریان خون و فشار خون را بهبود می بخشند
[ترجمه ترگمان]مهار کننده های ACE با مهار تبدیل آنژیوتانسین I به the قوی، آنژیوتانسین II، و در نتیجه بهبود جریان خون و فشار خون کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Angiotensin converting enzyme (ACE) catalyzes the conversion of angiotensin I to potent vasoconstrictor angiotensin II and plays an important physiological role in the regulation of blood pressure.
[ترجمه گوگل]آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE) تبدیل آنژیوتانسین I به تنگ کننده عروق قوی آنژیوتانسین II را کاتالیز می کند و نقش فیزیولوژیکی مهمی در تنظیم فشار خون ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]آنزیم تبدیل آنزیم (ACE)تبدیل آنژیوتانسین که تبدیل آنژیوتانسین می شود را کاتالیز می کند که تبدیل آنژیوتانسین II به vasoconstrictor potent دوم می شود و نقش فیزیولوژیکی مهمی در تنظیم فشار خون بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion: Optimized strategy of fluid management reduces the requirement of vasoconstrictor during off - pump coronary bypass.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: استراتژی بهینه مدیریت مایعات، نیاز به تنگ کننده عروق را در حین بای پس کرونری خاموش پمپ کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: استراتژی بهینه شده مدیریت سیال نیاز به vasoconstrictor در حین عبور off را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Several drugs currently used in the treatment of essential hypertension act by inhibiting sympathetic vasoconstrictor tone.
[ترجمه گوگل]داروهای متعددی که در حال حاضر در درمان فشار خون ضروری مورد استفاده قرار می گیرند، با مهار تون تنگ کننده عروق سمپاتیک عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]داروهای چندی در حال حاضر در درمان فشار خون اساسی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Endothelin ( ET ) is a recently discovered potent vasoconstrictor peptide exerting effects through combination with its receptor.
[ترجمه گوگل]اندوتلین (ET) یک پپتید منقبض کننده عروقی قوی است که اخیراً کشف شده است که از طریق ترکیب با گیرنده خود اثراتی را اعمال می کند
[ترجمه ترگمان]endothelin (ET)اخیرا به تازگی کشف شده است که اثر exerting پپتید به واسطه ترکیب با گیرنده آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• that which causes the constriction of blood vessels

پیشنهاد کاربران

vasoconstrictor ( علوم پایة پزشکی ) ==واژه بیگانه: vasoconstrictorواژه مصوب: تنگ کنندة رگتعریف: عاملی که باعث رگ تنگی می شود==vasoconstrictor ( علوم پایة پزشکی ) ==واژه بیگانه: vasoconstrictorواژه مصوب: تنگ کنندة رگتعریف: عاملی که باعث رگ تنگی می شود==vasoconstrictor ( علوم پایة پزشکی )
...
[مشاهده متن کامل]

واژه مصوب: تنگ کنندة رگ
تعریف: عاملی که باعث رگ تنگی می شود

رگ تنگ کن، تنگ کننده ی رگ

بپرس