veins

جمله های نمونه

1. veins obstructed by blood clots
رگ هایی که لخته های خون آنها را مسدود کرده بود.

2. caudal veins
رگ های دم

3. fossiliferous veins
رگه های سنگواره دار

4. varicose veins
واریس،رگ فراخ،رگ های گشاد

5. the obstruction of veins
گرفتگی رگ ها

6. blood coursed through his veins
خونش به جوش آمد.

7. the mine contains rich veins of coal
کان حاوی رگه های غنی زغالسنگ است.

8. white marble with red veins
مرمر سفید با رگه های قرمز

9. i could feel it in my veins
در عروق بدنم آنرا احساس می کردم.

10. the news sent the blood pulsing through her veins
آن خبر خون را در رگهای او به جوش آورد.

پیشنهاد کاربران

سیاهرگ ، ورید
سیاهرگ یا رگ هردوش میشه استفاده کرد
لوله های ( کشتی )
سیاهرگ
رگ ها
رگ ها ( رگ خونی )

بپرس