venial

/ˈviːnɪəl//ˈviːnɪəl/

معنی: بخشیدنی، قابل عفو
معانی دیگر: توجیه پذیر، صرفنظر کردنی، جزئی، (گناه) صغیره، (تخلف یا گناه) بخشودنی، قابل اغماض، قابل گذشت، قابل بخشش

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: venially (adv.), veniality (n.), venialness (n.)
• : تعریف: able to be excused, pardoned, or forgiven, as a minor error, offense, or sin. (Cf. mortal.)
متضاد: grievous, heinous, unforgivable

- If one were forced to lie because of danger to oneself or another, it would be a venial sin.
[ترجمه گوگل] اگر به خاطر خطری که برای خود یا دیگری وجود دارد، مجبور به دروغ گفتن شود، گناه کفر است
[ترجمه ترگمان] اگر کسی مجبور می شد به خاطر خطر به خود دروغ بگوید، گناه venial بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. mortal sins and venial sins
گناهان کبیره و گناهان صغیره

2. the faults of his book are few and venial
عیوب کتاب او معدود و جزئی است.

3. He had compounded a number of venial failings with the mortal sin of adultery.
[ترجمه گوگل]او تعدادی از ناکامی های انکار را با گناه کبیره زنا ترکیب کرده بود
[ترجمه ترگمان]چند تن از خطاهای venial را با گناه کبیره زنا قاطی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The list of sins, venial and otherwise, was long, but not so long as to come as a surprise.
[ترجمه گوگل]فهرست گناهان، اعم از کفر و غیره، طولانی بود، اما نه آنقدر طولانی که باعث تعجب شود
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت، این لیست گناهان بخشوده شده بود، اما نه تا آن زمان که به عنوان یک سورپریز به اینجا بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The venial sins are relatively minor and more easily forgiven.
[ترجمه گوگل]گناهان کذب نسبتاً جزئی هستند و به راحتی بخشیده می شوند
[ترجمه ترگمان]گناهان قابل بخشش نسبتا کوچک هستند و به راحتی بخشوده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her poverty had been a venial fault for two gallant gentlemen.
[ترجمه گوگل]فقر او برای دو جنتلمن شجاع بود
[ترجمه ترگمان]فقر او برای دو مرد شجاع گناه بزرگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Those venial sufferers may use Jianwen stones, however, the time period shall not be too long.
[ترجمه گوگل]آن دسته از مبتلایان به ونیت ممکن است از سنگ های جیانون استفاده کنند، با این حال، دوره زمانی نباید خیلی طولانی باشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، این مبتلایان ممکن است از سنگ های Jianwen استفاده کنند، با این حال، دوره زمانی نباید زیاد طول بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The venial penalty is an important symbol that the economics and civilization develops. Applying to the policy of the venial penalty is the embodiment of the venial penalty in the judicatory practice.
[ترجمه گوگل]مجازات توهین آمیز نماد مهمی است که اقتصاد و تمدن توسعه می دهد اعمال سیاست مجازات انتقام جویانه، تجسم مجازات تنبیهی در رویه قضایی است
[ترجمه ترگمان]مجازات venial نماد مهمی است که اقتصاد و تمدن توسعه می یابد اعمال مجازات of، تجسم مجازات venial در روش judicatory است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What is a venial sin?
[ترجمه گوگل]گناه کفر چیست؟
[ترجمه ترگمان]گناه گناه چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Venial sin or mortal sin?
[ترجمه گوگل]گناه کبیره یا گناه فانی؟
[ترجمه ترگمان]گناه یا گناه کبیره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So my secret can be hidden behind the sleight of a venial fib after all.
[ترجمه گوگل]بنابراین راز من را می توان در پس حیله گری یک فیب تهاجمی پنهان کرد
[ترجمه ترگمان]پس این راز است که پس از همه این ها، راز من در پس تردستی یک گناه کبیره پنهان خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I dont know whether i will laugh at myself when i am old, overlook myself just for venial things.
[ترجمه گوگل]نمی دانم وقتی پیر شدم به خودم خواهم خندید یا نه، فقط به خاطر چیزهای اهانت آمیز از خودم غافل شوم
[ترجمه ترگمان]نمی دانم که وقتی پیر هستم به خودم می خندم یا نه، فقط به خاطر کاره ای جزیی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The current system of punishment is diseconomical, we should get over the anamnesis of severe punishment, constitute the system and measures which are matching to the venial penalty.
[ترجمه گوگل]نظام فعلی مجازات غیراقتصادی است، ما باید از تاریخ مجازات سخت عبور کنیم، نظام و اقداماتی را که مطابق با مجازات تنبیهی است تشکیل دهیم
[ترجمه ترگمان]سیستم کنونی مجازات diseconomical است، ما باید از مجازات شدید مجازات جلوگیری کنیم، سیستم و تدابیری را که با مجازات venial تطبیق دارند را تشکیل دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بخشیدنی (صفت)
excusable, forgivable, venial

قابل عفو (صفت)
forgivable, venial

انگلیسی به انگلیسی

• may be forgiven, pardonable; of minor sin (roman catholic church)
venial is used to describe sin or wrongdoing that is not very serious and can therefore easily be forgiven or excused; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : veniality
✅️ صفت ( adjective ) : venial
✅️ قید ( adverb ) : venially
خطای قابل بخشش

بپرس