venue

/ˈvenjuː//ˈvenjuː/

معنی: اغاز، محل دادرسی، حوزه صلاحیت دادگاه، محل وقوع جرم یا دعوی
معانی دیگر: (حقوق) محل وقوع جنایت، محل دادگاه، حوزه ی قضایی، (نادر) بخشی از استشهادنامه که محل صدور آن را ذکر می کند، (نمایش یا مسابقه و غیره) محل اجرا، محل انجام، انجامگاه، امدن، حمله

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in law, the place where a crime or cause of action has occurred, or the jurisdiction in which a case is or should be tried.

(2) تعریف: the location of any action or event.
مشابه: locale, locality

جمله های نمونه

1. change of venue
(حقوق) تغییر محل دادگاه

2. The first thing to do is book a venue .
[ترجمه بهروز مددی] اولین کار در نظر گرفتن محلی برای برگزاری می‎باشد.
|
[ترجمه Mr hash] اولین کار ی که باید انجام شود رزرو کردن محل است. ( book ) در اینجا به معنای رزرو است
|
[ترجمه گوگل]اولین کاری که باید انجام دهید رزرو مکان است
[ترجمه ترگمان]اولین کاری که باید بکنید این است که یک محل رزرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hotel is an ideal venue for conferences and business meetings.
[ترجمه شیوا] این هتل یک محل برگزاری ایده آل برای کنفرانس و جلسات کاری است
|
[ترجمه بهروز مددی] هتل محلی موردپسند برای برگزاری همایش‎ها و جلسات کاری می‎باشد.
|
[ترجمه گوگل]این هتل مکانی ایده آل برای کنفرانس ها و جلسات کاری است
[ترجمه ترگمان]این هتل محل ایده آلی برای کنفرانس ها و جلسات تجاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We're still trying to decide on a venue.
[ترجمه گوگل]ما هنوز در حال تلاش برای تصمیم گیری در مورد مکان هستیم
[ترجمه ترگمان]ما هنوز داریم سعی می کنیم روی یه تالار تصمیم بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The match will be played at a neutral venue.
[ترجمه شیوا] مسابقه در یک مکان بیطرف بازی خواهد شد.
|
[ترجمه گوگل]این دیدار در زمینی بی طرف برگزار خواهد شد
[ترجمه ترگمان]مسابقه در یک محل خنثی انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Grand Hotel, venue of this week's talks, is packed out.
[ترجمه گلی افجه] گراند هتل محل برگزاری گفتگو های این هفته پر از جمعیت است
|
[ترجمه گوگل]گراند هتل، محل مذاکرات این هفته، مملو از جمعیت است
[ترجمه ترگمان]هتل گراند، محل برگزاری این هفته، بسته بندی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The venue for the World Cup remains undecided.
[ترجمه گوگل]مکان برگزاری جام جهانی هنوز مشخص نیست
[ترجمه ترگمان]محل برگزاری جام جهانی هنوز در هاله ای از ابهام باقی مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Birmingham's International Convention Centre is the venue for a three-day arts festival.
[ترجمه گوگل]مرکز کنوانسیون بین المللی بیرمنگام محل برگزاری جشنواره سه روزه هنری است
[ترجمه ترگمان]مرکز کنوانسیون بین المللی بیرمنگام، محل برگزاری یک جشنواره سه روزه هنری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He told them that no venue had yet been definitely decided.
[ترجمه گوگل]او به آنها گفت که هنوز هیچ مکانی به طور قطعی تعیین نشده است
[ترجمه ترگمان]او به آن ها گفت که هیچ مکانی هنوز تعیین نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The venue was packed with 3 000 clubbers.
[ترجمه گلی افجه] محل برگزاری مملو از سه هزار نفر اعضا کلوب بود
|
[ترجمه گوگل]محل برگزاری مملو از 3000 باشگاه بود
[ترجمه ترگمان]محل برگزاری این هتل ۳ هزار نفر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I was delegated to find a suitable conference venue.
[ترجمه گوگل]به من ماموریت داده شد تا مکان مناسبی برای کنفرانس پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]به من محول شد تا محل مناسبی برای کنفرانس پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Holiday Inn provided the venue for this year's conference.
[ترجمه گوگل]هتل هالیدی این مکان را برای کنفرانس امسال فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]مسافرخانه هالیدی این محل را برای کنفرانس امسال فراهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The venue for the show is Birmingham'sNational Exhibition Centre Hall.
[ترجمه گوگل]محل برگزاری نمایشگاه، سالن مرکز نمایشگاه ملی بیرمنگام است
[ترجمه ترگمان]محل برگزاری این نمایشگاه مرکز نمایشگاه Birmingham sNational است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The hall provided a venue for weddings and other functions.
[ترجمه گوگل]این تالار مکانی را برای برگزاری مراسم عروسی و دیگر مراسم فراهم می کرد
[ترجمه ترگمان]این تالار محل برگزاری مراسم عروسی و دیگر وظایف را فراهم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It was a happy choice of venue.
[ترجمه گوگل]انتخاب مکان خوشحال کننده ای بود
[ترجمه ترگمان]این یک انتخاب شاد از محل برگزاری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اغاز (اسم)
prime, inception, beginning, dawn, getaway, alpha, start, commencement, birth, aurora, authorship, outset, exordium, preface, instep, jump-off, lead-off, venue

محل دادرسی (اسم)
venue

حوزه صلاحیت دادگاه (اسم)
venue

محل وقوع جرم یا دعوی (اسم)
venue

تخصصی

[فوتبال] آغاز-حمله
[حقوق] حوزه قضایی، محل دادگاه، محل دادرسی، محل ارتکاب جرم (با ایراد ضرر)

انگلیسی به انگلیسی

• scene or setting of an event; scene of the crime; place of trial; statement declaring that a trial is being held in the proper court
the venue for an event or activity is the place where it will happen.

پیشنهاد کاربران

جایگاه
مرکز همایش، سالن اجتماع
در متن من معنی مکان نداشت. جایگاه به نظر براش مناسبتر بود.
محل جلوس
محل اجلاس
مکمن
بزنگاه
محل دادگاه، حوزه ی قضایی
بستر
دوستان گرامی وقتی مفهوم کلمه یا عبارتی را ازطریق کمک کاربران متوجه میشویم حداقل کاری که میتوانیم بکنیم، لایک کردن آن معنی به منظور دلگرم نمودن آن مترجم برای ادامه کار و کمک بیشتر آتی به خودمان است. زبان فارسی مانند سایر داشته هایمان برای بقا نیازمند کمک همه فارسی دانان است.
محل اجتماع
موقعیت
سیاستگاه
✔️ ( نمایش یا مسابقه و غیره ) محل اجرا، محل انجام، انجامگاه
Es Devlin creates indoor forest as 🔵venue🔵 for COP26 events
. . .
British designer Es Devlin has created the Conference of the Trees as the venue for The New York Times Climate Hub, which is running alongside the COP26 climate conference in Glasgow
...
[مشاهده متن کامل]

محل برگزاری کنسرت
حوزه
A place where people meet for an organized event for example :a concert or sporting event or conference and etc.
محل
نامی عمومی برای مکان هایی مثل آمفی تئاتر، سالن کنفرانس، سالن کنسرت و . . . . که از آن جا می توان به منظور برگزاری مراسم مختلف استفاده نمود.
پاتوق
محل قرار
محل برگزاری
مکان، محل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس