villa

/ˈvɪlə//ˈvɪlə/

معنی: ویلا، خانه ییلاقی
معانی دیگر: خانه ی ییلاقی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a country house or estate, esp. a large and luxurious one.

جمله های نمونه

1. the villa had as its outlook one of the finest lakes in europe
چشم انداز آن ویلا یکی از عالی ترین دریاچه های اروپا بود.

2. they commandeered a merchant's villa and turned it into a military hospital
آنها ویلای یک تاجر را مصادره و تبدیل به بیمارستان نظامی کردند.

3. We are quartered in a beautiful villa.
[ترجمه گوگل]ما در یک ویلای زیبا اقامت داریم
[ترجمه ترگمان] ما در یک ویلای زیبا زندگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The villa has its own private beach.
[ترجمه گوگل]ویلا ساحل اختصاصی خود را دارد
[ترجمه ترگمان]ویلا در ساحل خصوصی خودش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The villa is built of wood.
[ترجمه گوگل]ویلا از چوب ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این ویلا از چوب ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We sold the business and bought a villa in Spain with the proceeds.
[ترجمه گوگل]ما کسب و کار را فروختیم و با درآمد حاصل از آن یک ویلا در اسپانیا خریدیم
[ترجمه ترگمان]ما این کار را فروختیم و با عواید یک ویلای در اسپانیا خریدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He has a villa by the lake.
[ترجمه گوگل]او یک ویلا در کنار دریاچه دارد
[ترجمه ترگمان] اون یه ویلا کنار دریاچه داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The villa is fronted by a double flight of stairs.
[ترجمه گوگل]جلوی ویلا با یک پله دوبل می باشد
[ترجمه ترگمان]ویلا با یه پرواز دو طرفه درست شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We rented a villa in Spain last summer.
[ترجمه گوگل]تابستان گذشته یک ویلا در اسپانیا اجاره کردیم
[ترجمه ترگمان]ما در تابستان گذشته یک ویلای در اسپانیا اجاره کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We rented a holiday villa in Spain.
[ترجمه گوگل]ما یک ویلا برای تعطیلات در اسپانیا اجاره کردیم
[ترجمه ترگمان]ما یک ویلای تعطیلاتی در اسپانیا اجاره کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He's offered us his villa by the sea for two weeks. The only problem is that we can only have it in February, which rather takes the gilt off the gingerbread.
[ترجمه گوگل]او به مدت دو هفته ویلای کنار دریا را به ما پیشنهاد داده است تنها مشکل این است که ما فقط می‌توانیم آن را در ماه فوریه داشته باشیم، که به جای آن شیرینی زنجبیلی را از بین می‌برد
[ترجمه ترگمان]او دو هفته است که ویلای خود را به ما پیشنهاد کرده است تنها مشکل این است که ما فقط می توانیم آن را در ماه فوریه داشته باشیم، که به جای آن از نان زنجبیلی استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They have a villa in Spain.
[ترجمه گوگل]آنها یک ویلا در اسپانیا دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها ویلایی در اسپانیا دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The villa fronts the lake.
[ترجمه گوگل]ویلا روبروی دریاچه
[ترجمه ترگمان]ویلا در کنار دریاچه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The villa was expensively furnished throughout.
[ترجمه گوگل]این ویلا در کل مبله گران قیمت بود
[ترجمه ترگمان]خانه ییلاقی بسیار گران قیمت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ویلا (اسم)
dacha, villa

خانه ییلاقی (اسم)
pen, dacha, villa

انگلیسی به انگلیسی

• country estate, large suburban residence
a villa is a fairly large house, especially one that is used for holidays in mediterranean countries.

پیشنهاد کاربران

Villa ridesمیشه سواران وحشی پس ویلا اینجا معنی وحشی میده
به معنی وحشی هم میشه چونvilla ridesمیشه وحشی سواران
Villa ویلا
ویلا / خانه ییلاقی
تعریف = A house with a garden, often where people stay on holidays
خانه حیاط دار

بپرس