visional

/ˈvɪʒənl//ˈvɪʒənl/

تصوری، خیالی، رویایی، واهی

جمله های نمونه

1. Visional feature extraction, high dimensional indexing mechanism and relevance feedback are three important issues in content-based image retrieval.
[ترجمه گوگل]استخراج ویژگی بصری، مکانیسم نمایه سازی با ابعاد بالا و بازخورد مربوط سه موضوع مهم در بازیابی تصویر مبتنی بر محتوا هستند
[ترجمه ترگمان]استخراج ویژگی Visional، مکانیزم شاخص گذاری ابعاد بالا و بازخورد ارتباط، سه موضوع مهم در بازیابی تصویر مبتنی بر محتوا می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As the basic combinational elements of the visional communication, the technique and the creative style of figures and letters in visional communication design should be rich.
[ترجمه گوگل]به عنوان عناصر ترکیبی اساسی ارتباطات بصری، تکنیک و سبک خلاقانه فیگورها و حروف در طراحی ارتباطات بصری باید غنی باشد
[ترجمه ترگمان]به عنوان عناصر ترکیبی اصلی ارتباط visional، تکنیک و سبک خلاق شکل ها و حروف در طراحی ارتباطات visional باید غنی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. False, it is visional, it is empty.
[ترجمه گوگل]باطل، رویایی است، خالی است
[ترجمه ترگمان]این تصور اشتباه است، خالی است، خالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Although the network is visional, also be a society actually, the truth also is with real life.
[ترجمه گوگل]اگرچه شبکه رویایی است، اما در واقع یک جامعه باشد، حقیقت نیز در زندگی واقعی است
[ترجمه ترگمان]اگرچه این شبکه visional است، در حقیقت یک جامعه نیز خواهد بود، حقیقت نیز با زندگی واقعی همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The visional character of a community is related to contented degree to individual behalf and human being's enactment for it.
[ترجمه گوگل]خصلت بصری یک جامعه به میزان رضایتمندی به نفع فردی و اعمال انسان برای آن مرتبط است
[ترجمه ترگمان]شخصیت visional یک جامعه مربوط به درجه راضی از طرف فردی و تصویب یک انسان برای آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Because that is visional dream, anguish can let me grow, make me firm.
[ترجمه گوگل]از آنجا که این یک رویای رویایی است، رنج می تواند به من اجازه رشد دهد، من را محکم کند
[ترجمه ترگمان]چون این رویای visional است، غم و اندوه مرا به رشد و استحکام وامی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What this game uses is a visional engine of the name.
[ترجمه گوگل]چیزی که این بازی از آن استفاده می کند یک موتور رویایی از نام است
[ترجمه ترگمان]چیزی که این بازی از آن استفاده می کند یک موتور visional نام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Look from this kind of meaning, visional network is supervised can't also should not take on an anti-corruption " advocate battlefield " big.
[ترجمه گوگل]از این نوع معنا نگاه کنید، شبکه بینایی تحت نظارت نمی تواند همچنین نباید در یک "میدان جنگ مدافع" ضد فساد بزرگ را بگیرد
[ترجمه ترگمان]از این نوع معنا نگاه کنید، شبکه visional نظارت شده را نمی توان بر یک میدان مبارزه با فساد \"بزرگ\" در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Whether the community is visional is based on whether the peoples' interests are realized.
[ترجمه گوگل]این که جامعه رویایی است یا خیر، بر این اساس است که آیا منافع مردم محقق می شود یا خیر
[ترجمه ترگمان]اینکه آیا جامعه مبتنی بر این است که آیا منافع مردم تحقق می یابد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The mysterious, visional, and overlapped space images of Surrealism can be connected with the visual effect which hologram produces.
[ترجمه گوگل]تصاویر فضایی مرموز، رویایی و همپوشانی سورئالیسم را می توان با جلوه بصری که هولوگرام تولید می کند مرتبط کرد
[ترجمه ترگمان]تصاویر فضایی مرموز، visional و همپوشانی کننده of می توانند با اثر بصری که hologram تولید می کند، ارتباط داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The source seems visional, far, senseless and smell-less, but it is inexhaustible power to supply all things.
[ترجمه گوگل]منبع بصری، دور، بی‌معنا و بی‌بو به نظر می‌رسد، اما قدرتی پایان‌ناپذیر برای تامین همه چیز است
[ترجمه ترگمان]سرچشمه می گیرد، دور، دور، دور و بی جهت و بویایی است - کم تر، اما این قدرت غیرقابل inexhaustible است که همه چیز را تامین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the quiet and visional wind there was only my lonely footfalls, and the light sound of the grass-blades reaching against each other.
[ترجمه گوگل]در باد آرام و رویایی فقط پای من بود و صدای خفیف تیغه های چمن که به یکدیگر می رسیدند
[ترجمه ترگمان]در هوای آرام و آرام فقط صدای پای تنها من بود و صدای تیز بین تیغه های علف که به یکدیگر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It also is creating a long term observation under visional system to study the effects of climate change.
[ترجمه گوگل]همچنین در حال ایجاد یک مشاهده طولانی مدت تحت سیستم بینایی برای مطالعه اثرات تغییرات آب و هوا است
[ترجمه ترگمان]همچنین در حال ایجاد یک مشاهده بلند مدت تحت سیستم visional برای مطالعه تاثیرات تغییر آب و هوا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The changing sunlight casts upon the sculpture, leaving the natural and visional shadow of a butterfly, which also has added the aesthetic spark to this piece of art.
[ترجمه گوگل]نور در حال تغییر خورشید بر مجسمه می‌تابد و سایه طبیعی و بصری یک پروانه را بر جای می‌گذارد که جرقه زیبایی‌شناسی را نیز به این اثر هنری اضافه کرده است
[ترجمه ترگمان]نور خورشید در حال تغییر به مجسمه سازی نگاه می کند و سایه طبیعی و غیر طبیعی پروانه ای را که به این قطعه هنری اضافه شده است، بر جای می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or belonging to hallucinations; of vision, of the sense of sight

پیشنهاد کاربران

بپرس