vocal cord

جمله های نمونه

1. There was a soft nodule on my vocal cord.
[ترجمه گوگل]یک ندول نرم روی تار صوتی من وجود داشت
[ترجمه ترگمان] یه برآمدگی نرم روی نخاع من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As air passes over our vocal cords, it makes them vibrate.
[ترجمه گوگل]همانطور که هوا از روی تارهای صوتی ما عبور می کند، آنها را به ارتعاش در می آورد
[ترجمه ترگمان]همچنان که هوا از روی تاره ای صوتی ما می گذرد، آن ها را به لرزه درمی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. No vibration is caused by the vocal cords because they are not being put into action.
[ترجمه گوگل]هیچ لرزشی توسط تارهای صوتی ایجاد نمی شود زیرا تارهای صوتی وارد عمل نمی شوند
[ترجمه ترگمان]هیچ ارتعاش توسط تاره ای صوتی ایجاد نمی شود چون آن ها وارد عمل نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When sounds are unvoiced, the vocal cords are relaxed to allow the air a completely free passage.
[ترجمه گوگل]هنگامی که صداها بدون صدا هستند، تارهای صوتی شل می شوند تا به هوا اجازه عبور کاملاً آزاد داده شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که صداها unvoiced، تاره ای صوتی در حال استراحت هستند تا به هوا اجازه عبور کامل را بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In addition to the ordinary vocal cords, the cat possesses a second pair of structures called vestibular folds, or false vocal cords.
[ترجمه گوگل]علاوه بر تارهای صوتی معمولی، گربه دارای یک جفت ساختار دوم به نام چین های دهلیزی یا تارهای صوتی کاذب است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر تاره ای صوتی معمولی، گربه دارای دو ساختار دوم به نام دهلیزی، یا تاره ای صوتی کاذب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Not surprising in that it no longer possessed vocal cords.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که دیگر تارهای صوتی نداشت
[ترجمه ترگمان]تعجبی نداشت که تاره ای صوتی در آن وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Here are the rival theories: The false vocal cord theory sees purring originating in the cat's voice-box, or larynx.
[ترجمه گوگل]در اینجا تئوری های رقیب وجود دارد: نظریه تارهای صوتی کاذب می بیند که خرخر از جعبه صدای گربه یا حنجره سرچشمه می گیرد
[ترجمه ترگمان]این ها نظریه های رقیب هستند: نظریه ریسمان صوتی کاذب که از صدای گربه و یا حنجره شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Those corn-rows are murder on the vocal cords.
[ترجمه گوگل]آن ردیف های میخچه قتلی بر روی تارهای صوتی است
[ترجمه ترگمان]اون ردیف ذرت با تاره ای صوتی قتل می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The false vocal cord theory is the most obvious and the simplest.
[ترجمه گوگل]نظریه تارهای صوتی کاذب واضح ترین و ساده ترین است
[ترجمه ترگمان]نظریه ریسمان صوتی نادرست، ساده ترین و ساده ترین نظریه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To explore the therapeutic effect of vocal cord polyp or nodule operation by intralaryngeal microinvasive television fibrolaryngoscopy.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر درمانی پولیپ تارهای صوتی یا عمل ندول توسط فیبرولارنگوسکوپی میکرو تهاجمی تلویزیونی داخل حنجره
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تاثیر درمانی رشته های صوتی و یا فعالیت گره توسط intralaryngeal microinvasive television
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusions:Holmium laser in the treatment of vocal cord cancer is simple, minimal trauma, less bleeding, its operative field is very clear.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: لیزر هولمیوم در درمان سرطان تارهای صوتی ساده، کمترین ضربه، خونریزی کمتر، میدان عمل آن بسیار واضح است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: لیزر Holmium در درمان سرطان تاره ای صوتی ساده، حداقل ضربه، خونریزی کم تر، و زمینه عملیاتی آن بسیار واضح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Those dogs were debarked by removal of the true vocal cords.
[ترجمه گوگل]آن سگ ها با برداشتن تارهای صوتی واقعی پارس شدند
[ترجمه ترگمان]آن سگ ها با حذف تاره ای صوتی حقیقی از هم جدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yelling for help for a week must be enough to knacker anybody's vocal cords.
[ترجمه گوگل]فریاد زدن برای کمک به مدت یک هفته باید برای از بین بردن تارهای صوتی هر کسی کافی باشد
[ترجمه ترگمان]برای کمک یک هفته باید برای این کار یک هفته کافی بود که تاره ای صوتی هر کسی را تضعیف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He can move his head and hands and talk through a voice box fitted over his vocal cords.
[ترجمه گوگل]او می تواند سر و دست های خود را حرکت دهد و از طریق جعبه صوتی که روی تارهای صوتی او نصب شده است صحبت کند
[ترجمه ترگمان]او می تواند سر و دست هایش را تکان دهد و با یک جعبه صدا که از تاره ای صوتی ام به هم پیچیده شده حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• chord in the throat used for speaking

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] طناب صوتی، تار صوتی
vocal cord ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: تارآوا
تعریف: دو پردۀ ماهیچه‏ای واقع در دهانۀ نای که مهم ترین وظیفۀ آن واک‏سازی است
تار صوتی

تار صوتی

بپرس