volumes

جمله های نمونه

1. plethoric volumes that collect dust in his house
کتاب های زیادی که در خانه ی او گرد و غبار جمع می کنند

2. speak volumes (for)
(خودمانی) کاملا یا به وضوح نشان دادن

3. speaking volumes
داد سخن دادن،به تفصیل گفتن،خوب بیان کردن

4. a few odd volumes of dickens
چند جلد ناقص از سری کتاب های دیکنز

5. her eyes spoke volumes
چشمانش بیانگر مطالب فراوانی بود.

6. a library numbering twenty thousand volumes
کتابخانه ای که بالغ بر 20 هزار کتاب است.

7. his correspondence was printed in three volumes
مکاتبات او در سه جلد به چاپ رسید.

8. he wrote his presidency memoirs in two volumes
او شرح وقایع دوران تصدی ریاست جمهوری خود را در دو جلد نوشت.

9. his son published his papers in three volumes
پسرش یادداشت های او را در سه جلد چاپ کرد.

پیشنهاد کاربران

حجم
volume, mass, bulk, content, voluminosity
جلد
cover, volume, skin, case, copy, binding
درجه صدا
volume, tone

بپرس