wasabi


(گیاه شناسی) واسابی (eutrema wasabi از خانواده ی crucifer - بومی خاور دور)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an herb with pungent greenish roots that are grated and used like horseradish in Japanese cooking.

جمله های نمونه

1. Ah, but have you tasted fresh wasabi?
[ترجمه گوگل]آه، اما آیا طعم واسبی تازه را چشیده اید؟
[ترجمه ترگمان]آه، اما تا حالا از این wasabi خبری خوردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Wasabi is very strong, stronger than hot mustard, so be careful with the amounts.
[ترجمه گوگل]واسابی بسیار قوی تر از خردل داغ است، پس مراقب مقدار آن باشید
[ترجمه ترگمان]Wasabi خیلی قوی است، قوی تر از خردل داغ، بنابراین مراقب the باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I like to sashimi and sushi with wasabi. That makes the taste delicious.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم ساشیمی و سوشی با واسابی بخورم که طعم آن را خوشمزه می کند
[ترجمه ترگمان]من از sashimi و سوشی با wasabi \"خوشم میاد\" مزه اش رو خوش مزه میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wasabi had even refraina popular Budweiser commercial.
[ترجمه گوگل]واسابی حتی از تبلیغات محبوب Budweiser نیز خودداری کرد
[ترجمه ترگمان] wasabi even refraina popular popular had had had had had had had had commercial commercial commercial commercial commercial commercial commercial commercial had had had had had
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A friend asked me about the wasabi fish fillet.
[ترجمه گوگل]دوستی از من در مورد فیله ماهی واسابی پرسید
[ترجمه ترگمان]یکی از دوستان از من درباره the ماهی wasabi پرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Wasabi paste is essential flavoring fish flake in japan.
[ترجمه گوگل]خمیر Wasabi طعم دهنده ضروری پوسته ماهی در ژاپن است
[ترجمه ترگمان] خمیر Wasabi (نوعی چاشنی مخصوص چاشنی (نوعی چاشنی زدن در خون)(یک نوع چاشنی (نوعی چاشنی)برای رشد ماهی ها در ژاپن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chicken wing, eel, or wasabi ice cream, anyone?
[ترجمه گوگل]بستنی بال مرغ، مارماهی یا واسابی، کسی هست؟
[ترجمه ترگمان]مرغ مرغ، مارماهی، یا \"wasabi\" از \"wasabi\"، کسی هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fresh wasabi and soy sauce provide a nice contrast to the smoothness of the fish.
[ترجمه گوگل]واسابی تازه و سس سویا تضاد خوبی با نرمی ماهی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]سس سویا و سس سویا، کنتراست خوبی با یکنواختی ماهی ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sprinkle with Maggie sauce and add in wasabi if desired.
[ترجمه گوگل]با سس مگی بپاشید و در صورت تمایل واسابی را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]آب پاش رو با سس \"مگی\" بریز و در صورت تمایل به \"wasabi\" اضافه کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ingredients: water, Glycerol, Wasabi extract, Carbomer, Yeast extract, Tremella fuciformis extract, Bis(hydroxymethyl) Imidazolidinyl urea, Iodopropynyl butylcarbamate, Methyl paraben, Fragrance.
[ترجمه گوگل]ترکیبات: آب، گلیسرول، عصاره واسابی، کربومر، عصاره مخمر، عصاره ترملا فوسیفورمیس، بیس(هیدروکسی متیل) ایمیدازولیدینیل اوره، یدوپروپینیل بوتیل کاربامات، متیل پارابن، عطر
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: آب، glycerol، عصاره wasabi، عصاره Yeast، عصاره Yeast، عصاره Tremella، Bis (، hydroxymethyl butylcarbamate، Methyl paraben، Fragrance
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Also, remember that too much wasabi will mask the delicate flavors of the fish.
[ترجمه گوگل]همچنین، به یاد داشته باشید که واسابی زیاد طعم لطیف ماهی را پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]همچنین به خاطر داشته باشید که بیش از حد wasabi طعم لطیف ماهی را ماسک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wasabi is really hot!
[ترجمه گوگل]واسابی واقعا داغه!
[ترجمه ترگمان]! Wasabi واقعا سکسیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The kitchen, however, could be more generous with the wasabi mayonnaise.
[ترجمه گوگل]با این حال، آشپزخانه می تواند با سس مایونز واسابی سخاوتمندانه تر باشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، آشپزخانه می تواند بیشتر از این که در برابر این سه تن وجود دارد سخاوت نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Make a paste of the softened butter, fresh coriander and wasabi paste.
[ترجمه گوگل]از کره نرم شده، گشنیز تازه و خمیر واسابی خمیر درست کنید
[ترجمه ترگمان]یک خمیر نان نرم و گوشت تر و خوراک wasabi را درست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The morphology manifestation of cancer cells' fadeout made by wasabi extract.
[ترجمه گوگل]تظاهرات مورفولوژیک محو شدن سلول های سرطانی توسط عصاره واسابی
[ترجمه ترگمان]مورفولوژی مورفولوژی سلول های سرطانی با عصاره wasabi ساخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• japanese herb (of the mustard family); root of said herb; japanese condiment made from the spicy greenish root of said wasabi plant that tastes like horseradish (also called japanese horseradish)

پیشنهاد کاربران

یکی از آهنگ های بند Little mix
نوعی ترب کوهی - ترب ژاپنی
🗣️[وُ ساٰبٖی]
Definition:
a Japanese plant with a thick green root which tastes like strong horseradish and is used in cooking, especially in powder or paste form as an accompaniment to raw fish.
...
[مشاهده متن کامل]

💠 Wasabi boosts cognitive ability in older people, study shows

wasabiwasabiwasabi
نوعی نوشیدنی

بپرس