whip ass

پیشنهاد کاربران

عامیانه ) 1 - داغون کردن، شکست دادن، بدجوری دهن سرویس کردن، 2 - صفت ) فوق العاده، محشر ، I had a whip ass experience یک تجربه فوق العاده ای داشتم. مثال برای 1 - در حالت فعل Our team gonna whip ass تیم مون قراره که بزنه داغون کنه/دهنشون رو آسفالت بکنه!

بپرس