wilt

/ˈwɪlt//wɪlt/

معنی: خم شدن، پلاسیدهو پژمرده شدن
معانی دیگر: (گیاه) پژمردن، پژمرده شدن، پلاسیدن، پخسیدن، چین و چروک برداشتن، روی هم افتادن، فرو ریختن، شکم دادن، (روی هم) جمع شدن، از حال رفتن، از رمق افتادن، وارفتن، به زانو درآمدن، از پای درآمدن، سست شدن، از شدت و حدت افتادن، ضعیف شدن، (به ویژه سبزی سالاد را) پژمرده کردن، پلاساندن، مرعوب شدن، جا زدن، پژمردگی، پلاسیدگی، پخسیدگی، (قدیمی - سوم شخص مفرد زمان حال - با: thou) خواهی - (رجوع شود به: will)

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: wilts, wilting, wilted
(1) تعریف: to lose freshness and become limp, as plant matter.
مترادف: droop, flag, wither
متضاد: flourish, thrive
مشابه: decline, degenerate, deteriorate, languish, sag, shrivel, stale

- The flowers were beautiful when they arrived, but they wilted quickly.
[ترجمه گوگل] گلها وقتی رسیدند زیبا بودند اما به سرعت پژمرده شدند
[ترجمه ترگمان] وقتی آن ها رسیدند، گل ها زیبا بودند، اما به سرعت پژمرده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to lose energy, hope, ability, or the like; droop.
مترادف: droop, fade, flag, languish, shrivel
مشابه: burn out, ebb, sag, slump, waste, weaken, wither

- The runners wilted in the heat and humidity.
[ترجمه گوگل] دونده ها در گرما و رطوبت پژمرده شدند
[ترجمه ترگمان] دوندگان در گرما و رطوبت پژمرده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I thought I was ready to ask for a promotion, but I wilted when I was face-to-face with my boss.
[ترجمه گوگل] فکر می‌کردم آماده درخواست ترفیع هستم، اما وقتی با رئیسم رو در رو شدم پژمرده شدم
[ترجمه ترگمان] فکر می کردم برای ترفیع گرفتن آماده بودم، اما وقتی با رئیسم روبرو شدم، wilted
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to cause to lose freshness, strength, energy, or the like.
مترادف: shrivel
مشابه: deteriorate, droop, fade, sag, waste, weaken, wither

- The heat wilted the flowers.
[ترجمه امیری] گرما گل هارا پژمرده ساخت
|
[ترجمه گوگل] گرما گلها را پژمرده کرد
[ترجمه ترگمان] گرما گل ها را wilted
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of wilting, or the condition of being wilted.
مترادف: droop, flagging, withering
مشابه: sag

(2) تعریف: any of several disorders, such as disease or moisture shortage, that cause a plant's parts to become wilted.

جمله های نمونه

1. wilt thou leave me thus? say nay say nay . . .
همینطور مرا می گذاری و می روی ؟ بگو نه بگو نه . . .

2. thou wilt see the end of this struggle
تو عاقبت این کشمکش را خواهی دید.

3. as it approached the building, the parachute started to wilt
چتر نجات ضمن نزدیک شدن به ساختمان شروع کرد به جمع شدن.

4. Cut flowers will soon wilt without water.
[ترجمه امیری] گل های قطع شده به زودی بدون آب پژمرده خواهد شد.
|
[ترجمه گوگل]گل های شاخه بریده به زودی بدون آب پژمرده می شوند
[ترجمه ترگمان]بریدن گل ها به زودی بدون آب پژمرده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The leaves are beginning to wilt.
[ترجمه گوگل]برگها شروع به پژمرده شدن می کنند
[ترجمه ترگمان]برگ ها دارند پژمرده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some of the leaves were beginning to wilt.
[ترجمه گوگل]برخی از برگ ها شروع به پژمرده شدن کردند
[ترجمه ترگمان]بعضی از برگ ها شروع به بیرون رفتن کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The plants will wilt in direct sunlight.
[ترجمه گوگل]گیاهان در نور مستقیم خورشید پژمرده خواهند شد
[ترجمه ترگمان]این گیاهان در نور مستقیم خورشید پژمرده خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His hostess was beginning to wilt as she greeted the guests who, by now, were queuing half-way up the grand staircase.
[ترجمه گوگل]مهماندارش در حال خوشامدگویی به مهمانانی که تا نیمه راه پله های بزرگ در صف ایستاده بودند، داشت پژمرده می شد
[ترجمه ترگمان]مهماندار همان طور که به میهمانان خوش آمد گفت، کم کم داشت از پله ها بالا می رفت و از پله های بزرگ بالا می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thou wilt have twice as much love henceforward as thy mother alone could give thee!
[ترجمه گوگل]تو از این پس دو برابر عشقی خواهی داشت که مادرت به تنهایی به تو بدهد!
[ترجمه ترگمان]تو از این به بعد دو بار دیگر به اندازه مادر تو عاشق خواهی شد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Do plants wilt at the sight of you? With these tips, anyone can keep a houseplant alive – even you!
[ترجمه گوگل]آیا گیاهان با دیدن شما پژمرده می شوند؟ با این نکات، هر کسی می تواند یک گیاه آپارتمانی را زنده نگه دارد - حتی شما!
[ترجمه ترگمان]آیا گیاهان از دیدن شما ناراحت می شوند؟ با این نصیحت، هر کسی می تونه زنده بمونه - حتی تو!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Crotalaria Fusarium wilt is a destructive and soil-borne disease.
[ترجمه گوگل]پژمردگی کروتالاریا فوزاریوم یک بیماری مخرب و منتقله از خاک است
[ترجمه ترگمان]Crotalaria Fusarium یک بیماری مخرب و مخرب خاک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Isolation of pathogenetic fungi of cyclamen stem wilt have been done and predisposition tested.
[ترجمه گوگل]جداسازی قارچ‌های بیماری‌زای پژمردگی ساقه سیکلامن انجام شده و استعداد آن مورد آزمایش قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]جداسازی قارچ pathogenetic از ساقه cyclamen انجام شد و زمینه ای مورد آزمایش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Banana welt wilt was first reported in Ethiopia in the late 1960 s.
[ترجمه گوگل]پژمردگی موز اولین بار در اواخر دهه 1960 در اتیوپی گزارش شد
[ترجمه ترگمان]Banana Banana اولین بار در اواخر دهه ۱۹۶۰ در اتیوپی گزارش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After only an hour's walking they were beginning to wilt in the heat.
[ترجمه گوگل]تنها پس از یک ساعت پیاده روی، آنها در گرما شروع به پژمرده شدن کردند
[ترجمه ترگمان]بعد از یک ساعت راه رفتن، کم کم از گرما خیس می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خم شدن (فعل)
decline, bow, lean, bend, be inclined, stoop, sag, recline, leant, buckle, wilt

پلاسیده و پژمرده شدن (فعل)
wilt

انگلیسی به انگلیسی

• male first name (short form of wilton)
drooping, withering; disease in plants
wither, become limp, lose freshness; lose spirit; weaken; become weak
if a plant wilts, it gradually bends downwards and becomes weak, because it needs more water or is dying.
if someone wilts, they become weak or tired, or lose confidence.

پیشنهاد کاربران

بپرس