water under the bridge

/ˈwɔtər ˈʌndər ðə brɪʤ//ˈwɔːtər ˈʌndə ðə brɪʤ/

کاری که شده است و قابل جبران نیست، کاری که از کار گذشته است، زیان و غیره که غصه خوردن درباره ی آن بی فایده است، عمل انجام شده

جمله های نمونه

1. Yes, we did have our disagreements but that's water under the bridge now.
[ترجمه محمد] بله، ما اختلافاتمان را داشتیم اما کار از کار گذشته است
|
[ترجمه زهرا] بله، ما اختلافاتمان را داشتیم اما حالا بی اهمیت است
|
[ترجمه swiftie] بله ما واقعا با هم اختلاف داشتیم اما گذشته ها گذشته
|
[ترجمه گوگل]بله، ما اختلاف نظر داشتیم، اما اکنون آب زیر پل است
[ترجمه ترگمان]بله، ما با هم اختلاف داشتیم، اما حالا زیر پل آب داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Last year's dispute is water under the bridge now.
[ترجمه Narges] اختلاف سال گذشته اکنون قابل جبران نیست. ( کار از کار گذشته. )
|
[ترجمه مهتاب] بحث درباره مشاجره سال گذشته بی فایده است
|
[ترجمه گوگل]بحث پارسال الان آب زیر پله
[ترجمه ترگمان]اختلاف سال گذشته آب زیر پل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. However, this is water under the bridge.
[ترجمه گوگل]با این حال، این آب زیر پل است
[ترجمه ترگمان]با این حال، این آب زیر پل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All water under the bridge until next year.
[ترجمه گوگل]تمام آب زیر پل تا سال آینده
[ترجمه ترگمان]همه آب زیر پل تا سال بعد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To some extent, that is water under the bridge.
[ترجمه گوگل]تا حدودی آب زیر پل است
[ترجمه ترگمان]تا حدی آب زیر پل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There's been water under the bridge, it's not even about you.
[ترجمه Emerald] قضیه اصلاً درباره تو نیست، این مشکل از قبل وجود داشته
|
[ترجمه گوگل]زیر پل آب بوده، حتی به تو هم مربوط نیست
[ترجمه ترگمان]زیر پل آب بود، حتی در مورد تو هم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Don't worry about that mistake, it's water under the bridge.
[ترجمه مژگان] در مورد آن اشتباه نگران نباش ، گذشته ها گذشته.
|
[ترجمه گوگل]نگران این اشتباه نباشید، آب زیر پل است
[ترجمه ترگمان]نگران آن اشتباه نباش، آب زیر پل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But that's it -- water under the bridge, you move on.
[ترجمه گوگل]اما همین - آب زیر پل، شما ادامه می دهید
[ترجمه ترگمان]اما همین است - آب زیر پل، تو حرکت کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Last year's dispute is ( all ) water under the bridge now.
[ترجمه گوگل]اختلاف سال گذشته (همه) آب زیر پل است
[ترجمه ترگمان]اختلاف سال گذشته (همه)آب زیر پل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We think of the past as water under the bridge.
[ترجمه گوگل]ما گذشته را مانند آب زیر پل می دانیم
[ترجمه ترگمان]به گذشته فکر می کنیم، مثل آب زیر پل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He started to discuss all the difficulties we had been through, but I told him it was just so much water under the bridge and that it would be best to forget.
[ترجمه گوگل]او شروع کرد به بحث در مورد تمام مشکلاتی که ما از سر گذرانده بودیم، اما من به او گفتم که آب زیر پل بسیار زیاد است و بهتر است فراموش کنیم
[ترجمه ترگمان]او شروع به صحبت درباره تمام مشکلات ما کرد، اما من به او گفتم که آب زیر پل خیلی آب است و بهتر است فراموش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was relieved his time in jail was over and regarded it as water under the bridge.
[ترجمه گوگل]او خیالش راحت شد که دوران زندان به پایان رسیده بود و آن را مانند آب زیر پل می دانست
[ترجمه ترگمان]خیالش راحت شد که زندان در زندان است و آن را آب زیر پل نگاه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Please don't worry about it any more. It's all water under the bridge.
[ترجمه گوگل]لطفا بیشتر از این نگران نباشید همش آب زیر پله
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم دیگر نگران این موضوع نباش آب زیر پل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. However, crowded in upon me is your apathetic expression, as if the icy, cold, running stilly river water under the bridge .
[ترجمه گوگل]با این حال، بر من شلوغ است، بیان بی‌تفاوت تو، گویی آب رودخانه یخ‌زده، سرد و روان زیر پل
[ترجمه ترگمان]با این حال، مثل این است که آن حالت سرد و بی روح شما، مثل این است که آب سرد و سرد، آب رودخانه stilly در زیر پل جریان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• much has changed with time, that which was in the past is forgotten

پیشنهاد کاربران

( عامیانه )
گذشته ها گذشته ( چیزی که نباید الان دیگه مهم تلقی بشه، اتفاق بدی که توی گذشته افتاده و نمیشه اصلاحش کرد ) .
مثال:
We had a terrible quarrel five years ago but that’s all water under the bridge
مترادف:
a lot of water has gone under the bridge
What's done is done
A fait accompli
The second one is French idiom
آب رفته رو نمیشه به جوی برگرداند
توضیح درباره اصطلاح water under the bridge
ترجمه تحت اللفظی این اصطلاح آب زیر پل است. وقتی آب از زیر پل رد می شود دیگر قابل برگشتن نیست. برای همین این اصطلاح را گذشته ها گذشته ترجمه می کنیم.
منبع: سایت بیاموز
water under the bridge used to refer to events or situations in the past that are no longer to be regarded as important or a source of concern
کاری که در گذشته انجام شده و دیگه اهمیت نداره

it's water under the bridge
کاریه که شده
دیگه گذشته ها گذشته
The past is in the past
the past is passed
no longer important
کاریه که شده
آبی که ریخته
آبی که رفت نیاید به جوی باز
افسوس گذشته رو نخور
اتفاقیه که افتاده
فراموشش کن
تیری که رفت نیاید به شصت باز
معنیش تقریبا اینه �وقتی چیزی سابقه اش اونقدر بده که شما شک دارید تغییر کنه�
مشکلاتی که خیلی وقته بودند و فکر می کنید درست نمی شوند
عدم اطمنیان از اصلاح
problems that someone has had in the past that they do not worry about because they happened a long time ago and cannot now be changed:
نوش دارو بعد از مرگ سهراب
آب از سر گذشته
گذشته ها گذشته
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس