well made

/wɛl meɪd//wɛl meɪd/

خوب ساخته شده، خوش ساخت، خوب و پردوام

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: made with care and skill; strongly built; well-proportioned.
متضاد: shoddy

- This oak cabinet is well-made.
[ترجمه گوگل] این کابینت بلوط خوش ساخت است
[ترجمه ترگمان] این کمد چوب بلوط خوب ساخته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I need some well-made shoes for this job.
[ترجمه گوگل] برای این کار به چند کفش خوش دوخت نیاز دارم
[ترجمه ترگمان] من برای این کار به چند کفش خوب نیاز دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: carefully and skillfully constructed, sometimes in a contrived way.

- a well-made play
[ترجمه گوگل] یک نمایشنامه خوش ساخت
[ترجمه ترگمان] نمایشنامه ای که به خوبی ساخته شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a well-made chair
یک صندلی خوش ساخت

2. a well-made product
کالای خوش ساخت

پیشنهاد کاربران

با کیفیت
خوش ساخت
⁦✔️⁩خوش ساخت
The film is well made and fun to watch—just don't expect a classic
با کیفیت
کالای دارای جنس عالی
خوش قواره ( برای لباس )

بپرس