well off

/ˈwelˈɒf//welɒf/

پولدار، دارا، متمکن، کامیاب، ثروتمند، خوب، مفید، جذاب، جالب، دارای زندگی اسوده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: financially comfortable or prosperous.
مشابه: affluent, fat, moneyed, prosperous, rich

(2) تعریف: in a good position or situation; fortunate.

- The opponents' poor play left our team well-off.
[ترجمه علی] بازی ضعیف رقبا تیم ما را کامیاب کرد
|
[ترجمه وایبی] بازی ضعیف حریف کار مارو راحت کرد.
|
[ترجمه سید عباس حسینی] بازی ضعیف رقبا ( حریفان ) ، تیم ما را در وضعیت خوبی قرار داد. ( کار رو برای تیم ما راحت کرد. )
|
[ترجمه گوگل] بازی ضعیف حریفان باعث شد تیم ما وضعیت خوبی داشته باشد
[ترجمه ترگمان] بازی ضعیف مخالفان تیم ما را به خوبی ترک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Fools never know when they are well off.
[ترجمه n_n] احمق ها هیچوقت نمیدونن کِی مرفه هستن
|
[ترجمه سید عباس حسینی] ترجمه ی صحیح و توضیح مربوط به این جمله رو در قسمت پیشنهاد ها گذاشتم، اونجا بخونیدش.
|
[ترجمه گوگل]احمق ها هرگز نمی دانند چه زمانی وضعشان خوب است
[ترجمه ترگمان]احمق ها هیچ وقت نمی دونن که کی کار می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. How well off you are in old age is largely determined by race, sex, and marital status.
[ترجمه گوگل]میزان رفاه شما در دوران پیری تا حد زیادی با نژاد، جنس و وضعیت تأهل تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]این که شما در سنین پیری چقدر خوب هستید، تا حد زیادی براساس نژاد، جنس، و وضعیت زناشویی مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The school's fairly well off for books these days.
[ترجمه گوگل]مدرسه این روزها از نظر کتاب وضعیت نسبتاً خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]این روزها مدرسه تقریبا برای کتاب ها خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We're well off for storage space in the new flat.
[ترجمه گوگل]ما برای فضای ذخیره سازی در آپارتمان جدید وضعیت خوبی داریم
[ترجمه ترگمان]ما به خاطر فضای ذخیره سازی در آپارتمان جدید به خوبی مجهز هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So was your father's side more well off?
[ترجمه گوگل]پس وضعیت طرف پدرت بهتر بود؟
[ترجمه ترگمان]پس طرف پدرت خیلی خوب بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You seem to be well off for clothes.
[ترجمه vishnu] بنظر میرسه از نظر لباس اوضاعت خوب باشه
|
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد از نظر لباس وضعیت خوبی دارید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که برای لباس خوب شده ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some people don't know when they're well off .
[ترجمه Mst] بعضی از مردم نمی دانند که چه زمانی ثروتمند هستند
|
[ترجمه گوگل]برخی افراد نمی دانند چه زمانی وضع مالی خوبی دارند
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم وقتی کارشون رو تعطیل کردن نمیدونن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You don't know when you're well off.
[ترجمه گوگل]شما نمی دانید چه زمانی خوب هستید
[ترجمه ترگمان]تو که مطمئن نیستی کی هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's quite well off.
[ترجمه گوگل]وضعش کاملا خوبه
[ترجمه ترگمان]حالش خیلی خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His family is not very well off.
[ترجمه گوگل]خانواده او وضع چندان خوبی ندارند
[ترجمه ترگمان]خانواده او حالش چندان خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We're well off for storage space in the new offices.
[ترجمه گوگل]ما برای فضای ذخیره سازی در دفاتر جدید وضعیت خوبی داریم
[ترجمه ترگمان]ما در دفاتر جدید به خوبی از انبار خارج شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The city is well off for parks and gardens.
[ترجمه گوگل]شهر برای پارک ها و باغ ها خوب است
[ترجمه ترگمان]این شهر برای پارک ها و باغ های بسیار خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My grandparents were quite well off.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ و مادربزرگم وضع مالی خوبی داشتند
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگ و مادر بزرگ من کاملا کنار گذاشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Stabler family, comfortably well off with their big house and servants, could have helped her if she had asked.
[ترجمه گوگل]خانواده استابلر که به راحتی با خانه بزرگ و خدمتکاران خود از رفاه خوبی برخوردار بودند، اگر او می خواست می توانستند به او کمک کنند
[ترجمه ترگمان]خانواده Stabler با خیال راحت با خانه بزرگ و خدمتکاران خود به راحتی می توانستند به او کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Many peasants, particularly the less well off, still preferred the priest as a source of education.
[ترجمه گوگل]بسیاری از دهقانان، به ویژه آنهایی که از رفاه کمتری برخوردار بودند، هنوز کشیش را به عنوان منبع آموزش ترجیح می دادند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دهقانان، به ویژه کم تر، کشیش را به عنوان منبع آموزش ترجیح می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] رفاه

انگلیسی به انگلیسی

• comfortable; lucky
someone who is well-off is fairly rich; an informal word.
if you say that someone doesn't know when they are well off, you are criticizing them for not appreciating how fortunate they are; an informal word.

پیشنهاد کاربران

Sonia's grand father used to be very well off; but he lost most of his fortune when the US stock market crashed in 1929.
توضیحات و ترجمه ی جمله ی نمونه ی شماره ۱:
در قسمت توضیح انگلیسی به انگلیسی همین کلمه در همین پیج اومده:
if you say that someone doesn't know when they are well off, you are criticizing them for not appreciating how fortunate they are
...
[مشاهده متن کامل]

اگر می گویید کسی نمی داند چه زمانی شرایطش چقدر خوب است، از او انتقاد می کنید که قدر دان خوشبختی و رفاهش نیست.
با این توضیح ترجمه ی جمله ی نمونه ی شماره ۱ می شه:
Fools never know when they are well - off.
احمق ها هرگز قدردان رفاه و خوشبختیشان نیستند.
( این جمله داره با کنایه و انتقاد می گه کسانی که قدر رفاه و خوشبختیشان را نمی دانند احمق هستند. )

Fat cat
امنیت مالی
Rich and wealthy
وضع مالی توپ , �متنعم، ��متمکن، پولدار
Syn:Rich
پولدار
مایه دار
مایه دار
مرفه
پولدار ( در حد زندگی خوب )
بی نیاز
متمکن
وضعمون توپ شده
بسیار متمکن_ثروتمند
رفاه
متمکن
درآمدی که بتونی خوب زندگی کنی و نگزانی مالی نداشته باشی
اما نه خیلی عالی
وضعش خوبه !
ثروتمند
دارای زندگی آسوده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس