wheel and deal


(خودمانی) زد و بند کردن، رتق و فتق کردن

جمله های نمونه

1. He still wheels and deals around the globe.
[ترجمه گوگل]او هنوز در سرتاسر جهان چرخ می‌زند و معامله می‌کند
[ترجمه ترگمان]او هنوز چرخ می زند و به دور دنیا سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He spends his time wheeling and dealing on the stock exchange.
[ترجمه گوگل]او وقت خود را صرف چرخ زدن و معامله در بورس می کند
[ترجمه ترگمان]او زمان خود را صرف گردش و معامله با بورس سهام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's an article about all the wheeling and dealing that goes on in financial markets.
[ترجمه گوگل]این مقاله ای در مورد تمام چرخش ها و معاملاتی است که در بازارهای مالی انجام می شود
[ترجمه ترگمان]این یک مقاله در مورد تمام معاملات و معاملات مربوط به بازارهای مالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He hates the wheeling and dealing associated with conventional political life.
[ترجمه گوگل]او از چرخیدن و برخورد با زندگی سیاسی متعارف متنفر است
[ترجمه ترگمان]او از گردش و برخورد با زندگی سیاسی متعارف نفرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. From what I've heard he started wheeling and dealing fresh out of college.
[ترجمه گوگل]از آنچه من شنیده ام او تازه از دانشگاه شروع به چرخیدن و معامله کرد
[ترجمه ترگمان]از چیزهایی که شنیدم اون شروع به چرخیدن کرد و تازه از دانشگاه بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There will be a lot of wheeling and dealing before an agreement is reached.
[ترجمه گوگل]قبل از دستیابی به توافق، مذاکرات و معاملات زیادی وجود خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]قبل از رسیدن به توافق، حرکت و کنترل زیادی وجود خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She had to concede that Adrienne could wheel and deal in more ways than one.
[ترجمه گوگل]او باید قبول می‌کرد که آدرین می‌توانست به روش‌های متعددی برخورد کند
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود قبول کند که Adrienne می تواند به طرق دیگری رانندگی کند و معامله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The wheeling and dealing of regimes is presumably not very mysterious.
[ترجمه گوگل]احتمالاً چرخیدن و معامله رژیم ها چندان مرموز نیست
[ترجمه ترگمان]می چرخد و معامله رژیم ها احتمالا خیلی مرموز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What makes this cautionary tale so instructive is not just the details of back-room wheeling and dealing that relate specifically to Chicago.
[ترجمه گوگل]چیزی که این داستان هشداردهنده را بسیار آموزنده می کند، فقط جزئیات چرخش و معامله در اتاق پشتی نیست که به طور خاص به شیکاگو مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]چیزی که باعث می شود این داستان اخطار آمیز باشد، تنها جزییات مربوط به گردش و معامله است که به طور خاص مربوط به شیکاگو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. So, most probably and with a bit more wheeling and dealing, can Mr Kohl.
[ترجمه گوگل]بنابراین، به احتمال زیاد و با کمی چرخش و معامله بیشتر، آقای کهل می تواند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، احتمالا و با کمی more و سر و کار، می تواند آقای Kohl را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But your dream world of wheeling and dealing become confusing.
[ترجمه گوگل]اما دنیای رویایی شما از چرخیدن و معامله کردن گیج کننده می شود
[ترجمه ترگمان]اما دنیای رویایی شما می چرخد و سر و کار دارد گیج کننده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There was more wheeling and dealing behind the cameras than in front of them.
[ترجمه گوگل]چرخ زدن و معامله پشت دوربین ها بیشتر از جلوی آنها بود
[ترجمه ترگمان]بیشتر از اینکه جلوی آن ها را گرفته بودند، می چرخید و ور و ور و آن ور و آن ور می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But now it was time for some wheeling and dealing.
[ترجمه گوگل]اما حالا وقت آن بود که کمی چرخش و معامله داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]اما حالا زمان گردش و معامله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mr. Trump likes to wheel and deal everywhere he goes.
[ترجمه گوگل]آقای ترامپ دوست دارد هر جا می رود چرخ بزند و معامله کند
[ترجمه ترگمان] آقای \"Trump\" دوست داره هر جا که میره سر و کله بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

زد و بند پنهانی
ساخت و پاخت
بند و بست
تبانی
گاو بندی
Lobby
Wire - pull
To achieve your goals ( making profit or getting an advantage ) through dishonest, crafty contacts, deals, methods or manipulation
ساخت و پاخت

بپرس