whispery


معنی: نجوایی، اهسته صحبت کننده
معانی دیگر: غیبت کننده

جمله های نمونه

1. Her whispery, increasingly frequent "voices" also told her that fellow students were always talking about her.
[ترجمه گوگل]زمزمه‌های او که به طور فزاینده‌ای «صداها» می‌شد، به او می‌گفت که دانش‌آموزان همیشه درباره او صحبت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]whispery او، به طور فزاینده ای \"صداها\" نیز به او گفتند که دانشجویان همیشه در مورد او صحبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then, Moody moves towards some very whispery, detailed spaces, before becoming crowded to conclude.
[ترجمه گوگل]سپس، مودی قبل از اینکه برای نتیجه گیری شلوغ شود، به سمت فضاهای بسیار زمزمه و دقیق حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]سپس مو دی پیش از اینکه شلوغ شود به سوی بعضی از فضاهای whispery و پر جزئیات حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There were Moorish arches everywhere and huge earthenware pots filled with whispery green ferns and bright geraniums and spiky yuccas.
[ترجمه گوگل]همه جا طاق های موری و گلدان های سفالی بزرگ پر از سرخس های سبز زمزمه ای و شمعدانی های درخشان و یوکاهای سیخ دار بود
[ترجمه ترگمان]در همه جا گلدان های بزرگ گلی وجود داشت که پر از خزه و سرخس ها و شمعدانی سبز و yuccas spiky بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Big dance names Fujiya and Myagi guest on Butterfingers, with atmospheric whispery lines like, "I play Tetris in my eyelids".
[ترجمه گوگل]نام‌های رقص بزرگ فوجیا و میاگی مهمان برنامه Butterfingers با خطوط زمزمه‌ای مانند «من در پلک‌هایم تتریس بازی می‌کنم»
[ترجمه ترگمان]نام های رقص بزرگ Fujiya و مهمان Myagi در Butterfingers، با خطوط هوایی atmospheric مثل \"من در eyelids بازی می کنم\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Researchers have found that some male roaches also make soft, whispery sounds to get the attention of females.
[ترجمه گوگل]محققان دریافته‌اند که برخی از سوسک‌های نر نیز برای جلب توجه ماده‌ها صداهای ملایم و زمزمه‌ای تولید می‌کنند
[ترجمه ترگمان]محققان دریافته اند که بعضی از سوسک مرد نیز صداهای نرمی دارند و به نظر می رسد که توجه بانوان را جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "Fugitives from the Invid tyranny, " Veidt said in his whispery, processed-sounding voice.
[ترجمه گوگل]وید با صدای زمزمه‌آمیز و فرآوری‌شده‌اش گفت: «فراریان از استبداد Invid»
[ترجمه ترگمان]Veidt با صدای whispery و processed گفت: \" Fugitives از استبداد Invid \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نجوایی (صفت)
susurrous, whispery

اهسته صحبت کننده (صفت)
whispery

پیشنهاد کاربران

بپرس