whom

/ˈhuːm//huːm/

معنی: که، چه کسی، به چه کسی، چه کسی را، کسیکه، ان کسی که
معانی دیگر: کی را، که را، چه شخصی، که او را، که با او، که آنها را، که با آنها، را که، آن، آنها، (حالت مفعولی: who)، حالت مفعولی ضمیر who

بررسی کلمه

ضمیر ( pronoun )
• : تعریف: what person or persons (considered as the object of a verb or preposition).

- the women with whom I work
[ترجمه بینام] زنانی که برای من کار میکنند
|
[ترجمه فرزاد زارع] زنانی که با انها کار میکنم
|
[ترجمه گوگل] زنانی که با آنها کار می کنم
[ترجمه ترگمان] زن هایی که با آن ها کار می کنم،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Whom did you watch?
[ترجمه محمد] چه کسی رو داشتی تماشا میکردی؟
|
[ترجمه فرزاد زارع] چه کسی را داشتی میپاییدی؟ ( کلمه watch یه اصطلاح بوده و به ان ساعت مچی ، نگاه کردن به تلویزیون یا نمایش و نگهبانی دادن هم به کار میرود مانند watch tower که معنی آن برج نگهبانی و نگهبان برج هم گفته میشود و همان ساعت مچی در واقع یک نوع اصطلاح دیگر میباشد که نگهبان ساعت بوده و ان را به دست میبندند تا هر موقع زمان را فرا گرفته باشتند. )
|
[ترجمه گوگل] چه کسی را تماشا کردید؟
[ترجمه ترگمان] به چه کس نگاه می کردید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. whom did you give the book to?
کتاب را به کی دادی ؟

2. whom did you see?
کی را دیدی ؟

3. whom did you talk to?
با کی حرف زدی ؟

4. whom the gods want to destroy they first make mad
خدایان آنهایی را که می خواهند نابود کنند ابتدا دیوانه می کنند،عقل که نیست جان در عذاب است،بی عقل سبب تباهی است

5. farmers whom disease and poverty had ravaged completely
روستاییانی که بیماری و فقر آنان را کاملا به حال زار در آورده بود

6. statesmen whom greed has degraded into nepotists
دولتمردانی که به خاطر حرص و آز به کارچاق کنی می پردازند

7. those whom stalin hated became unpersons overnight
نام آنانکه منفور استالین بودند یک شبه از صفحه ی روزگار محو می شد.

8. to whom shall i speak of my woes?
غم های خود را به چه کسی بگویم ؟

9. everyone to whom much is given, of him will much be required
هرکه بامش بیش برفش بیشتر (آنانکه از نعمت های بیشتری برخوردارند باید سخاوت بیشتری داشته باشند)

10. people with whom iranians can identify
مردمی که ایرانیان می توانند با آنان احساس همدردی بکنند

11. the friend whom ali had saved twice
دوستی که علی او را دو بار نجات داده بود

12. the man whom she married
مردی که با او ازدواج کرد

13. the people whom he hired
اشخاصی که او آنها را استخدام کرد

14. the rich whom they addressed only in menial tones
پولدارانی که با آنها فقط با لحن چاپلوسانه حرف می زدند

15. wondering with whom she would mate
نمی دانست با چه کسی ازدواج خواهد کرد.

16. a writer than whom there is none finer
نویسنده ای که خوبتر از او وجود ندارد

17. an old man whom disease had enfeebled
پیرمردی که بیماری رمق او را گرفته بود

18. literary giants beside whom we appear petty
غول های ادبی که در کنار آنان ما فسقلی به نظر می رسیم

19. oh, you from whom all existence has sprung. . .
ای همه هستی زتو پیدا شده. . .

20. the universities by whom he had been honored
دانشگاه هایی که توسط آنها به او ادای احترام شده بود

21. they interviewed 20 of whom 4 were possibles
با 20 نفر مصاحبه کردند و 4 نفر از آنها واجد شرایط بودند.

22. never send to know for whom the bell tolls . . .
(جان دان) هرگز نخواه که دریابی برای که ناقوس به صدا در می آید . . .

23. she knew no one to whom she could resort for help
کسی را نمی شناخت که برای کمک دست به دامن او شود.

24. who are talking and to whom do they talk?
چه کسانی دارند حرف می زنند و با کی حرف می زنند؟

25. at the end, however, the man whom he had petted and favored betrayed him
در هر حال مردی که به او لطف و محبت کرده بود آخر به او خیانت کرد.

26. god is my protector and refuge, whom should i fear!
خداوند پشت و پناه من است ; از که بترسم !

27. my father was a happy-go-lucky man whom nothing could discourage for long
پدرم مرد خوشبین و دلشادی بود و هیچ چیز او را برای مدت طولانی دلسرد نمی کرد.

28. (j. donne) never send to know for whom the bell tolls, it tolls for thee
هرگز جویا نشو که ناقوس برای که به صدا درآمده است: برای تو صدا می کند.

29. (j. donne) therefore never send to know for whom the bell tolls . . .
بنابراین هرگز جویا نشو که برای چه کسی ناقوس به صدا در می آید . . .

30. they forced her to marry a man toward whom she felt a strong physical repulsion
وادارش کردند زن مردی بشود که نسبت به او جسما احساس بیزاری می کرد.

مترادف ها

که (ضمير)
which, who, whom

چه کسی (ضمير)
who, whom

به چه کسی (ضمير)
whom

چه کسی را (ضمير)
whom

کسیکه (ضمير)
whom

ان کسی که (ضمير)
whom

انگلیسی به انگلیسی

• who (object form - used after prepositions and as direct object); which; that
you use whom in questions, indirect questions, and other structures to refer to someone whose name or identity is unknown. whom is used in formal or written english instead of `who' when it is the object of a verb or preposition.
you also use whom at the beginning of a relative clause in which you specify the person you are talking about or give more information about them. whom is used in formal or written english instead of `who' when it is the object of a verb or preposition.

پیشنهاد کاربران

که
مثال: To whom did you give the letter?
به که نامه را دادید؟
"Whom" یک کلمه ی معنایی در زبان انگلیسی است که به عنوان یک ضمیر موصولی مورد استفاده قرار می گیرد. این کلمه به شخص یا اشخاصی اشاره دارد که به عنوان مفعول یک فعل در جمله ظاهر می شوند. "Whom" به معنای "که" یا "که را" است و در جملات رسمی و فرمال استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

برای مثال:
- To whom did you give the book? ( به. . . که کتاب را دادید؟ )
- Whom did you see at the party last night? ( کی را دیشب در مهمانی دیدید؟ )
در برخی موارد، از "whom" به جای "who" استفاده می شود زیرا "whom" نشان دهندهٔ مفعول جمله است. اگر جمله رسمی نباشد، معمولاً از "who" به جای "whom" استفاده می شود.
منبعCHATGPT4. 00

هر کسی که، هر که
کسی که، کسانی که
My father is the man whom you know well
I saw a man whom l have not seen before من یه مردی رادیدم که پیش ازین ندیدمش
کسی که
کسانی که
چه کسی
کسی که
چه کسی
چه کسی را
مثلا
whom are you going to invite?
چه کسی را/ که را میخواهی دعوت کنی؟
که_کسی که
به معنی ما در حالت اماری و حدس و گمان استفاده میشود.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس