whorl

/ˈwɜːrl//wɜːl/

معنی: حلقه، پیچ، حلقه یا پیچ خوردن
معانی دیگر: چرخش، پیچ و تاب، چرخ و واچرخ، (برای تنظیم حرکت چرخ) چرخ لنگر، (نساجی) لنگر ماسوره، لنگر دوک، چرخه، دوک سره، (گیاه شناسی - جوانه زنی برگ یا گلبرگ به طور حلقه وار در دور ساقه) فراهمه، (جانورشناسی - هر یک از شیارهای صدف های مارپیچی) پیچ، گرد شیار، (انگشت نگاری) شیارچه، فراهم، مارپیچی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: whorled (adj.)
(1) تعریف: a circular arrangement, as of leaves or petals around a center, or a coiled shape.
مشابه: ring, swirl

(2) تعریف: a circular or spiraling movement, as of a current of air, smoke, or water.
مشابه: swirl

(3) تعریف: a single coil of a spiral shell, as of a snail.

(4) تعریف: a single ridge, forming a complete circle, in the center of a fingerprint.

جمله های نمونه

1. He stared at the whorls and lines of her fingertips.
[ترجمه گوگل]به حلقه ها و خطوط نوک انگشتانش خیره شد
[ترجمه ترگمان]به the و خطوط نوک انگشتانش خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Reaching about a foot in height, whorls of rose-purple flowers the same shape as dead nettles are produced in May.
[ترجمه گوگل]با رسیدن به ارتفاع حدود یک فوت، حلقه هایی از گل های بنفش رز به شکل گزنه مرده در ماه می تولید می شود
[ترجمه ترگمان]هنگام رسیدن به حدود یک فوت ارتفاع، whorls از گل های رز - بنفش مانند گزنه در ماه مه تولید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We traveled in thick fog and through whorls of brown blowing mist, which made the woods ghostly.
[ترجمه گوگل]ما در مه غلیظ و در میان حلقه‌های مه دمنده قهوه‌ای، که جنگل را شبح‌آلود می‌کرد، سفر کردیم
[ترجمه ترگمان]ما در مه غلیظی حرکت کردیم و از میان مه غلیظ blowing که جنگل را شبح کرده بود عبور کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dark green bristly foliage arranged in dense whorls around slender brittle stems.
[ترجمه گوگل]شاخ و برگ های پرزدار سبز تیره که به صورت حلقه های متراکم در اطراف ساقه های باریک و شکننده قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]شاخ و برگ های زبر و سبز تیره در اطراف ساقه های نازک و شکننده و شکننده چیده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She traced with her forefinger the silky whorls of the carved garland of oak leaves that swung across both doors.
[ترجمه گوگل]او با انگشت سبابه‌اش حلقه‌های ابریشمی حلقه‌های حکاکی شده از برگ‌های بلوط را که در هر دو در می‌چرخید، ردیابی کرد
[ترجمه ترگمان]انگشتش را با انگشت شصت حلقه گل تراشیده که روی هر دو در می چرخید پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The whorls are arranged densely and alternately on the stem to form rosettes.
[ترجمه گوگل]حلقه ها به صورت متراکم و متناوب روی ساقه چیده شده اند تا گل رز را تشکیل دهند
[ترجمه ترگمان]The به طور متراکم و به طور متناوب روی ساقه ها چیده می شوند تا rosettes را شکل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Eyelashes tickling the floor, mouth kissing its varnished whorls.
[ترجمه گوگل]مژه ها زمین را قلقلک می دهند و دهان حلقه های لاک زده آن را می بوسند
[ترجمه ترگمان]eyelashes روی کف اتاق را قلقلک می دهد و لب هایش را می بندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Other species have squat whorls, the whole ammonoid being so tightly rolled up as to be almost spherical.
[ترجمه گوگل]گونه های دیگر دارای چرخش های چمباتمه ای هستند، کل آممونوئید به قدری محکم پیچیده شده است که تقریباً کروی است
[ترجمه ترگمان]گونه های دیگر squat هستند و کل بدن به قدری سفت شده که تقریبا کروی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Cucuteni graves contained vases, beads, spindle whorls, and three Goddess figurines in each one.
[ترجمه گوگل]گورهای Cucuteni حاوی گلدان ها، مهره ها، حلقه های دوکی و سه مجسمه الهه در هر یک بودند
[ترجمه ترگمان]قبرهای Cucuteni حاوی گلدان، مهره، دوک whorls، و سه الهه در هر کدام بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The whorls thus formed are smaller than the submerged form.
[ترجمه گوگل]حلقه هایی که به این ترتیب شکل می گیرند کوچکتر از شکل غوطه ور هستند
[ترجمه ترگمان]The که در نتیجه شکل گرفته اند کوچک تر از فرم زیر آب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the whorls of the inflorescence a few juvenile plantlets develop which root readily.
[ترجمه گوگل]در حلقه های گل آذین چند گیاه جوان رشد می کنند که به راحتی ریشه می دهند
[ترجمه ترگمان]در the of چند plantlets نوجوان به آسانی رشد می کنند که به آسانی ریشه می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A prolific plant with dense bushy stems bearing whorls of dark green foliage.
[ترجمه گوگل]گیاهی پربار با ساقه های بوته ای متراکم که دارای حلقه هایی از شاخ و برگ سبز تیره است
[ترجمه ترگمان]گیاه پرکار با ساقه های انبوه متراکم که whorls از شاخ و برگ های سبز تیره را در بر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No two street cracks, like the whorls of fingerprints, are exactly alike.
[ترجمه گوگل]هیچ دو ترک خیابانی، مانند حلقه های اثر انگشت، دقیقاً شبیه هم نیستند
[ترجمه ترگمان]نه شکاف خیابانی، مانند the اثر انگشت، دقیقا شبیه هم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you have many whorls, few loops, patterned palms the chances are you will develop duodenal ulcers.
[ترجمه گوگل]اگر تعداد زیادی چرخش، حلقه های کمی، کف دست های طرح دار دارید، احتمال ابتلا به زخم اثنی عشر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگر تعداد بسیار کمی از این حلقه ها داشته باشید، تنها چند حلقه وجود دارد و این احتمال وجود دارد که شما بتوانید زخم معده خود را ایجاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Ordinary triangular whorl root stress centralize and influence the fatigue life of the bolt seriously.
[ترجمه گوگل]تنش ریشه چرخشی مثلثی معمولی متمرکز شده و عمر خستگی پیچ را به طور جدی تحت تأثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]stress triangular whorl Ordinary متمرکز بر زندگی خستگی the را به طور جدی تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حلقه (اسم)
loop, ring, segment, annulus, reel, chain, hoop, vortex, wicket, gird, girdle, hank, volute, wisp, curl, cincture, convolution, earring, gyre, eyelet, facia, fascia, ferrule, grummet, handfast, whorl

پیچ (اسم)
loop, turn, curve, ramp, vortex, knee, bolt, screw, twist, twine, buckle, convolution, furl, rick, wimple, crisping, embroglio, insinuation, involution, kink, meander, vis, whorl, winder

حلقه یا پیچ خوردن (فعل)
whorl

تخصصی

[علوم دامی] چرخش یا برگشتگی و خلاف جهت خواب قرار داشتن موی بدن حیوان .
[زمین شناسی] یکی از پیچش های صدف حلزونی - الف)یکی از پیچش های صدف حلزونی بالاخص یک چرخش منفرد کامل 360 درجه صدف یک گاستروپود. صدف حلزونی یک سفالوپود یا پوسته فرامینیفرایی. نیز ببینید: پیچ بدنی. مترادف: چرخش. حلقه مارپیچ مانند. - ب) آرایش دو یا چند بخش آنوتومی یا اندام های یک نوع در یک چرخه به دور یک نقطه مشترک بر روی یک محور را گویند. مثلاً چرخش شاخه های با فاصله های برابر به دور ساقه یک گیاه که مانند پره های یک چرخ قرار گرفته اند. - مترادف: verticil.

انگلیسی به انگلیسی

• spiral or circular arrangement of leaves or flowers (botany); spiral (of a shell, fingerprint, etc.)
a whorl is a spiral shape, for example the pattern on the tips of your fingers; a literary word.

پیشنهاد کاربران

به جهت تاب خوردن مو هم میگن که مطابق عقربه های ساعت مو تاب برداشته یا مخالف
whorl ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: چرخه 2
تعریف: گروهی از اجزای گل از قبیل کاسبرگ ها، گلبرگ ها، پرچم ها و برچه ها که آرایش حلقوی دارند
در کشاورزی بعنوان برگ هائیکه در محور ساقه ( مریستم انتهایی ساقه ) ظاهر شوند

بپرس