windowpane

/ˈwɪndoʊpeɪn//ˈwɪndəʊpeɪn/

معنی: شیشه پنجره، جام پنجره
معانی دیگر: شیشه ی پنجره، جام پنجره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a sheet of glass that fills a frame in a window.

جمله های نمونه

1. opaque windowpane
شیشه ی مات پنجره

2. rain pearled on the windowpane
باران همانند مروارید بر شیشه ی پنجره نشست.

3. the bullet shattered the windowpane
گلوله شیشه ی پنجره را خرد و خاک شیر کرد.

4. the frosting on the windowpane obstructed my view
ماتی شیشه ی پنجره،دید مرا مختل می کرد.

5. julie squashed a fly on the windowpane
جولی مگس روی شیشه ی پنجره را له کرد.

6. Snowflakes were patting against the windowpane.
[ترجمه گوگل]دانه های برف به شیشه پنجره می زدند
[ترجمه ترگمان]شیشه پنجره شیشه ای شکسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The rain drums on the windowpane.
[ترجمه گوگل]طبل های باران روی شیشه پنجره
[ترجمه ترگمان]صدای طبل ها در شیشه پنجره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The rain are drumming against the windowpane.
[ترجمه گوگل]باران به شیشه پنجره می کوبد
[ترجمه ترگمان]شیشه پنجره ها به شیشه پنجره ها کوبیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There was not one unbroken windowpane.
[ترجمه گوگل]حتی یک شیشه نشکن وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]یکی از پنجره ها شکسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The windowpane lightens the profile and adds a dash of sporting athleticism to the cut.
[ترجمه گوگل]شیشه پنجره نمایه را سبک می کند و کمی از ورزش ورزشی به برش می افزاید
[ترجمه ترگمان]شیشه ها سبک را سبک می کنند و a ورزشی را به بریدگی اضافه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The impact of the stone against the windowpane shattered the glass.
[ترجمه گوگل]برخورد سنگ به شیشه پنجره باعث شکسته شدن شیشه شد
[ترجمه ترگمان]صدای برخورد سنگ به شیشه ها شیشه را خرد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The frost made bizarre patterns on the windowpane.
[ترجمه گوگل]یخبندان نقش های عجیبی روی شیشه پنجره ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]یخ به طرز عجیبی روی شیشه پنجره ها نقش بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Carefully taped pieces of glass served as a windowpane.
[ترجمه گوگل]تکه‌های شیشه‌ای که به دقت چسبانده شده‌اند، به عنوان شیشه پنجره عمل می‌کنند
[ترجمه ترگمان]شیشه های پنجره به دقت شیشه پنجره شیشه ای را به دقت ضبط کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It rattles the windowpane and sends the dog scratching to get under the bed.
[ترجمه گوگل]شیشه پنجره را به صدا در می آورد و سگ را می خراشد تا زیر تخت برود
[ترجمه ترگمان]شیشه پنجره را سوراخ می کند و سگ را به سمت زیر تخت می فرستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The rain ran down the window pane.
[ترجمه گوگل]باران از شیشه پنجره پایین آمد
[ترجمه ترگمان]باران از شیشه پنجره سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Rain whipped across the window pane.
[ترجمه گوگل]باران بر روی شیشه پنجره می تازید
[ترجمه ترگمان]باران بر شیشه پنجره تازیانه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Larsen then passed the window pane down to Grant, and lowered himself through in turn.
[ترجمه گوگل]لارسن سپس شیشه پنجره را به سمت گرانت رد کرد و به نوبه خود از آن پایین آمد
[ترجمه ترگمان]سپس شیشه پنجره را به طرف گرانت کشید و پشت سرش پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. He glanced at the slanting window pane.
[ترجمه گوگل]نگاهی به شیشه کج پنجره انداخت
[ترجمه ترگمان]به شیشه پنجره کج و کج نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. I draw, wet profiles on the window pane.
[ترجمه گوگل]من پروفایل های خیس را روی شیشه پنجره می کشم
[ترجمه ترگمان]از پنجره به بیرون نگاه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. With his pocket handkerchief the Major wiped the window pane.
[ترجمه گوگل]سرگرد با دستمال جیبش شیشه پنجره را پاک کرد
[ترجمه ترگمان]می جر با دستمال جیبش شیشه پنجره را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Big drops of rain slid down the window pane.
[ترجمه گوگل]قطرات بزرگ باران از شیشه پنجره پایین می‌لغزید
[ترجمه ترگمان]قطرات درشت باران از شیشه پنجره پایین سرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The frost made a beautiful filigree on the window pane.
[ترجمه گوگل]یخبندان رنگی زیبا روی شیشه پنجره ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]یخ بندان به شیشه پنجره نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Who is the girl at the window pane, watching the rain falling down?
[ترجمه گوگل]دختری که پشت شیشه است و باران را تماشا می کند کیست؟
[ترجمه ترگمان]آن دختر که پشت پنجره نشسته بود و باران باریدن گرفت، کیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. The window pane was broken by the child.
[ترجمه گوگل]شیشه پنجره توسط کودک شکسته شد
[ترجمه ترگمان]شیشه پنجره شکسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. I saw it through the window pane.
[ترجمه گوگل]از پشت پنجره دیدمش
[ترجمه ترگمان]از پنجره شیشه پنجره آن را دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Knock at the window pane. They may be in.
[ترجمه گوگل]به شیشه پنجره بکوب آنها ممکن است در
[ترجمه ترگمان]شیشه پنجره رو بزن ممکن است داخل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. He blew on the window pane.
[ترجمه گوگل]روی شیشه پنجره دمید
[ترجمه ترگمان]شیشه پنجره را خراب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Good prose is like a window pane.
[ترجمه گوگل]نثر خوب مانند شیشه پنجره است
[ترجمه ترگمان]نثر خوب همچون شیشه پنجره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. His breath steamed up the window pane.
[ترجمه گوگل]نفسش شیشه پنجره را بخار کرد
[ترجمه ترگمان]نفس نفس می زد و شیشه پنجره را باز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیشه پنجره (اسم)
windowpane

جام پنجره (اسم)
windowpane

انگلیسی به انگلیسی

• glass for a window
a window-pane is a piece of glass in the window of a building.

پیشنهاد کاربران

windowpane ( n ) ( wɪndoʊˌpeɪn ) =a piece of glass in a window, e. g. Rain was beating against the windowpanes.
windowpane
شیشه ی پنجره
قاب پنجره میشه
Window frame
این کلمه میشه شیشه ی پنجره
a single piece of glass in the window of a building
قاب پنجره

بپرس