window seat

/ˈwɪndoʊˈsiːt//ˈwɪndəʊsiːt/

(هواپیماو اتوبوس و غیره) صندلی کنار پنجره، صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a seat built beneath the sill of a window.

(2) تعریف: a seat next to a window, in a plane, car, or the like.

جمله های نمونه

1. She sat on the window seat until they climbed down from the roof.
[ترجمه گوگل]روی صندلی پنجره نشست تا اینکه از پشت بام پایین آمدند
[ترجمه ترگمان]روی صندلی کنار پنجره نشست تا اینکه از بام پایین رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I always ask for a window seat when I fly.
[ترجمه گوگل]من همیشه هنگام پرواز یک صندلی در پنجره می خواهم
[ترجمه ترگمان]من همیشه وقتی پرواز می کنم یه صندلی کنار پنجره می خوام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He requested a window seat for the flight.
[ترجمه گوگل]او برای پرواز یک صندلی در پنجره درخواست کرد
[ترجمه ترگمان]از یک صندلی برای پرواز تقاضا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Paul offers Bill the window seat.
[ترجمه گوگل]پل به بیل صندلی پنجره را پیشنهاد می کند
[ترجمه ترگمان]پل صندلی کنار پنجره را به من پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lily idled on the window seat.
[ترجمه گوگل]لیلی روی صندلی پنجره بیکار ماند
[ترجمه ترگمان]لی لی روی صندلی کنار پنجره ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He paused by the window seat, a replica of one he had noticed at the other end of the gallery.
[ترجمه گوگل]کنار صندلی پنجره مکث کرد، ماکتی از یکی که در انتهای دیگر گالری متوجه شده بود
[ترجمه ترگمان]او کنار پنجره ایستاد، a که در انتهای دیگر گالری دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cara sat on a deep window seat, Laura beside her.
[ترجمه گوگل]کارا روی صندلی عمیق پنجره نشست، لورا کنارش
[ترجمه ترگمان]کارا روی یک صندلی کنار پنجره نشسته بود و لو را کنارش نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Opposite the princess, in the other window seat on this side, was the movie star Lulu Bell.
[ترجمه گوگل]روبروی شاهزاده خانم، در صندلی دیگر پنجره این طرف، ستاره سینما لولو بل قرار داشت
[ترجمه ترگمان]در کنار شاهزاده خانم، در صندلی دیگر پنجره آن طرف، ستاره فیلم لولو Lulu بل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Marge sat down on the window seat, and tucked her hair into the bandanna.
[ترجمه گوگل]مارج روی صندلی پنجره نشست و موهایش را داخل بند انداخت
[ترجمه ترگمان]مارج روی صندلی کنار پنجره نشست و موهایش را به دستمال گلدار انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The royal favourite sat in a quilted window seat whilst young Edward lounged in a chair near him.
[ترجمه گوگل]مرد مورد علاقه سلطنتی روی صندلی پنجره لحافی نشسته بود در حالی که ادوارد جوان روی صندلی نزدیک او نشسته بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ادوارد جوان روی یک صندلی کنار او لم داده بود، مورد علاقه سلطنتی روی صندلی window نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Clarisa passed him over to me at the window seat so she could pull out a change of clothes.
[ترجمه گوگل]کلاریسا او را روی صندلی پنجره به من سپرد تا بتواند لباس هایش را عوض کند
[ترجمه ترگمان]Clarisa از کنار پنجره کنار من رد شد تا بتونه لباس عوض کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All Sovereign clients are guaranteed a window seat on our safari bus.
[ترجمه گوگل]همه مشتریان Sovereign دارای یک صندلی در پنجره اتوبوس سافاری ما هستند
[ترجمه ترگمان]همه مشتریان مستقل از یک پنجره با اتوبوس سفری ما پشتیبانی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She claims that Meryl was sitting on that window seat last night, wearing just her nightclothes.
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که مریل دیشب روی آن صندلی پنجره نشسته بود و فقط لباس شبش را پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]ادعا می کنه که مریل دیشب روی صندلی کنار پنجره نشسته بود و فقط her پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Breathlessly she flung herself down on the window seat.
[ترجمه گوگل]بی نفس خود را روی صندلی پنجره پرت کرد
[ترجمه ترگمان]و خود را روی صندلی کنار پنجره انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Which seat do you prefer, a window seat or aisle seat?
[ترجمه گوگل]کدام صندلی را ترجیح می دهید، صندلی پنجره یا صندلی راهرو؟
[ترجمه ترگمان]کدوم صندلی رو ترجیح می دی؟ صندلی یا صندلی راحتی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• seat built into a window frame
a window seat is a seat which is fixed to the wall underneath a window in a room.
a window seat is also a seat next to a window in a train, bus, or aeroplane.

پیشنهاد کاربران

window seat 2 ( n ) =a seat next to a window in an aircraft, train, or other vehicle
window seat
window seat 1 ( n ) =a seat below a window
window seat
دیدین بعضی خونه ها زیر پنجره یه نیمکت یا صندلی بزرگ دارن. به اونا هم میگن.
صندلی کنار پنجره هواپیما
صندلی کنار پنجره
مثلا. . . تو هواپیما صندلیی که کنار پنجره باشه رو میتونی بگی window seat

بپرس