winds

جمله های نمونه

1. winds that ruffle the water
بادهایی که آب را موج دار می کنند

2. devious winds
بادهای منحرف (هریک از طرفی می وزد)

3. gale-force winds
بادهای دارای سرعت زیاد

4. he winds his prejudices through all his writings
او پیشداوری های خود را در همه ی نوشته هایش وارد می کند.

5. head winds
بادهای مخالف

6. high winds drifted the snow behind the wall
باد شدید برف را در پشت دیوار انباشته کرد.

7. impetuous winds
بادهای شدید و متغیر

8. rough winds do shake the darling buds of may
(شکسپیر) بادهای سخت شکوفه های نازنین بهاری را به لرزه در می آورند.

9. wanton winds
بادهای دایما متغیر

10. wintery winds that were vexing the forest trees
بادهای زمستانی که درختان جنگلی را آزار می دادند

11. the cave winds deep into the mountain
غار بطور مارپیچ به درون کوه می رود.

12. the prevailing winds here are from the north
در اینجا بادهای غالب از سمت شمال می وزند.

13. winter's rude winds
بادهای شدید زمستان

14. a storm packing winds of 90 miles an hour
طوفانی که دارای بادهای 90 میل در ساعت بود

15. a watch that winds easily
ساعتی که به سهولت کوک می شود

16. here the road winds to the left
در اینجا جاده به سمت چپ می پیچد.

17. a flag ribboned by winds
پرچمی که باد آن را پاره پاره کرده است

18. the forecast calls for strong winds and snow
پیش بینی هواشناسی از باد شدید و برف خبر می دهد.

19. to fling caution to the winds
احتیاط را کنار گذاشتن (دل به دریا زدن)

20. this coast is exposed to severe northerly winds
این ساحل در معرض بادهای شدید شمالی قرار دارد.

21. anvary said that as a result of rough winds . . .
گفت انوری که در اثر بادهای سخت . . . .

انگلیسی به انگلیسی

• turn, coil; twist around, convolute; meander; bind, bandage; be bound; be twisted around; change direction

پیشنهاد کاربران

بادهای شدید ( این اصطلاح ها از strong قوی تر هستند و در مواقع گردبار و طوفان از این اصطلاح ها استفاده میشه )
fierce winds=gale - force winds
تندباد
[Bad Weather]
[Collocation]
1 ) strong/​gale - force winds blow/​gust ( up to 80 mph )
2 ) be battered/​buffeted by strong winds

بپرس