wisdom tooth

/ˈwɪzdəmˈtuːθ//ˈwɪzdəmtuːθ/

معنی: دندان عقل
معانی دیگر: دندان عقل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: cut one's wisdom teeth
• : تعریف: the third and rearmost molar on each side of both the upper and lower jaws of humans that is the last tooth to erupt and one that sometimes causes problems, esp. when there is insufficient room for it to grow.

جمله های نمونه

1. The dentist extracted her wisdom tooth.
[ترجمه گوگل]دندانپزشک دندان عقل او را کشید
[ترجمه ترگمان]دندان پزشک دندان خرد شده اش را بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The dentist may decide that the wisdom teeth need to be extracted.
[ترجمه گوگل]دندانپزشک ممکن است تصمیم بگیرد که دندان عقل باید کشیده شود
[ترجمه ترگمان]دندان پزشک می تواند تصمیم بگیرد که دندان های خرد باید استخراج شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I had/was given gas when I got my wisdom teeth out.
[ترجمه گوگل]وقتی دندان عقلم را بیرون آوردم گاز گرفتم/بهم خورد
[ترجمه ترگمان]وقتی دندان های عقلم را بیرون آوردم، گاز گرفته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She's having her wisdom teeth out.
[ترجمه گوگل]داره دندون عقلشو بیرون میاره
[ترجمه ترگمان]با عقل جور در میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And you don't get your wisdom teeth until you're eighteen, at least.
[ترجمه گوگل]و حداقل تا هجده سالگی دندان عقلتان در نمی آید
[ترجمه ترگمان]و تا ۱۸ سالگی دندان wisdom به دست نخواهی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The opportunity soon came in the form of James's impacted wisdom teeth.
[ترجمه گوگل]این فرصت به زودی به شکل دندان عقل نهفته جیمز به دست آمد
[ترجمه ترگمان]این فرصت به زودی به شکل دندان های خرد شده جیمز پدید آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Of course, it was more than wisdom teeth they were going to be forced to cover.
[ترجمه گوگل]البته این چیزی بیشتر از دندان عقل بود که قرار بود مجبور شوند آنها را بپوشانند
[ترجمه ترگمان]البته بیشتر از دندان های عقل جور در می امد که مجبور بودند به زور پناه بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And carrots which looked like impacted wisdom teeth crossed with a fantasy of Edgar Allan Poe's.
[ترجمه گوگل]و هویج‌هایی که شبیه دندان‌های عقل نهفته به نظر می‌رسیدند با فانتزی ادگار آلن پو تلاقی کردند
[ترجمه ترگمان]و هویج که شبیه به دندان های خرد شده بود با خیال پردازی از ادگار آلن پو مقایسه می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She's going to have her wisdom teeth pulled.
[ترجمه گوگل]او قرار است دندان عقلش را بکشد
[ترجمه ترگمان]او می خواهد دندان های خرد و خرد او را بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I'm having my wisdom teeth extracted.
[ترجمه گوگل]دارم دندون عقلم رو میکشم
[ترجمه ترگمان]دندون wisdom رو بیرون کشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The remedial method wisdom tooth the most effective pericoronitis?
[ترجمه گوگل]روش درمانی دندان عقل موثرترین پریکرونیت؟
[ترجمه ترگمان]روش درمانی موثر، موثرترین روش درمان است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The application of turbine in extraction of impacted wisdom tooth and other alveoplasty surgeries is summarized.
[ترجمه گوگل]کاربرد توربین در کشیدن دندان عقل نهفته و سایر جراحی های آلوئوپلاستی خلاصه می شود
[ترجمه ترگمان]کاربرد توربین در استخراج دندان خرد شده و سایر جراحی های alveoplasty به طور خلاصه ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Can be intelligence affected after wisdom tooth unplugs?
[ترجمه گوگل]آیا بعد از کشیدن دندان عقل می تواند بر هوش تأثیر بگذارد؟
[ترجمه ترگمان]پس از دندان عقل می تواند هوش و ذکاوت داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The remedial method with wisdom tooth the most effective pericoronitis?
[ترجمه گوگل]روش درمانی با دندان عقل موثرترین پریکرونیت؟
[ترجمه ترگمان]روش درمانی با دندان مصنوعی، موثرترین روش درمانی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دندان عقل (اسم)
wisdom tooth

انگلیسی به انگلیسی

• grinding most internal tooth which grows during adolescence and usually has to be removed for the teeth to grow straight
your wisdom teeth are the four teeth at the back of your mouth which usually grow much later than your other teeth.

پیشنهاد کاربران

خرددندان. [ خ ِ رَدْ، دَ ] ( اِ مرکب ) دندان عقل : از پس طواحن چهار دندان دیگر است دو زیر و دو زبر از هر سویی یکی آنرا خرددندان گویند که از پس رسیدگی برآید و بعض مردمان را این چهار دندان بازپسین نباشد
...
[مشاهده متن کامل]
و برنیاید و از برناآمدن از او در خرد هیچ نقصانی نیاید. ( ذخیره خوارزمشاهی ) . و خرددندانها را بعضی بوده که بیخ ها به چهار شاخ باشد و بوده که به سه شاخ باشد و باشد که به دو شاخ. ( ذخیره خوارزمشاهی ) .

wisdom tooth ( پزشکی - دندان پزشکی )
واژه مصوب: دندان عقل
تعریف: ← آسیای سوم

بپرس