with a heavy hand


با خشونت، با شدت عمل، بدون ظرافت و ملاحظه کاری

جمله های نمونه

1. He runs his department with a heavy hand.
[ترجمه گوگل]او بخش خود را با دست سنگین اداره می کند
[ترجمه ترگمان]او اداره خود را با یک دست سنگین اداره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Henry and Richard both ruled with a heavy hand.
[ترجمه گوگل]هنری و ریچارد هر دو با دست سنگین حکومت کردند
[ترجمه ترگمان]هنری و ریچارد هر دو با یک دست سنگین حکومت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Idleness and pride tax with a heavier hand than kings and parliaments. Benjamin Franklin
[ترجمه گوگل]مالیات بطالت و غرور با دستی سنگینتر از پادشاهان و مجلسین بنجامین فرانکلین
[ترجمه ترگمان]مالیات بر درآمد و غرور با دست سنگین تر از پادشاهان و مجالس قانونگذاری بنجامین فرنکلین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Until now, he had managed that, with a heavy hand and crude peasant humour.
[ترجمه گوگل]تا به حال، او با دستی سنگین و شوخ طبعی دهقانی زمخت، آن را مدیریت کرده بود
[ترجمه ترگمان]تا آن زمان، با دست سنگین و شوخ طبعی ناشیانه این کار را انجام داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They governed the city with a heavy hand.
[ترجمه گوگل]آنها شهر را با دست سنگین اداره می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با یک دست سنگین اداره شهر را اداره می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He rules this country with a heavy hand.
[ترجمه گوگل]او با دستی سنگین بر این کشور حکومت می کند
[ترجمه ترگمان]او با یک دست سنگین این کشور را اداره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The king ruled with a heavy hand.
[ترجمه گوگل]شاه با دست سنگین حکومت کرد
[ترجمه ترگمان]شاه با دست سنگین حکومت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On the one hand, the government regulates websites and Internet services with a heavy hand.
[ترجمه گوگل]از یک سو، دولت وب سایت ها و خدمات اینترنتی را با دست سنگینی تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان]از یک طرف، دولت وب سایت ها و خدمات اینترنتی را با دستی سنگین تنظیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس