woefully


غمگینانه، بدبختانه

جمله های نمونه

1. his logic limps woefully
پای منطق او بد جوری می لنگد.

2. United looked woefully short of menace in attack.
[ترجمه گوگل]یونایتد در حمله به طرز غم انگیزی از خطر کم به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده به شدت تهدید و تهدید به حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Individuals and businesses appear woefully uninformed about this aspect of the information age.
[ترجمه گوگل]افراد و کسب و کارها به طرز تاسف باری از این جنبه از عصر اطلاعات بی اطلاع هستند
[ترجمه ترگمان]افراد و کسب و کارها به طور اسف باری در مورد این جنبه از عصر اطلاعات بی اطلاع هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We are still woefully ignorant of the causes of this disease.
[ترجمه گوگل]ما هنوز به طرز تاسف باری از علل این بیماری غافل هستیم
[ترجمه ترگمان]ما هنوز به طور کلی از علل این بیماری بی اطلاع هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Public expenditure on the arts is woefully inadequate.
[ترجمه گوگل]مخارج عمومی برای هنر به طرز تاسف باری ناکافی است
[ترجمه ترگمان]هزینه های عمومی در زمینه هنر به شدت ناکافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. 'I'll never see him again,' she sighed woefully.
[ترجمه گوگل]آه غم انگیزی کشید: "من دیگر هرگز او را نخواهم دید "
[ترجمه ترگمان]او بار دیگر آه کشید و گفت: من دیگر او را نخواهم دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Either she was woefully ignorant, or wilfully obtuse.
[ترجمه گوگل]او یا به شدت نادان بود یا عمداً گنگ
[ترجمه ترگمان]یا اینکه او به طور بدبخت نادان یا به عمد خنگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Accordingly, in 1883 a woefully neglected Ruckers of 1612 was located in Windsor Castle and proffered as a likely candidate.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، در سال 1883 یک راکرز که به طرز غم انگیزی نادیده گرفته شده بود در سال 1612 در قلعه ویندزور قرار گرفت و به عنوان یک نامزد احتمالی معرفی شد
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، در سال ۱۸۸۳، از ۱۶۱۲ که به شدت مورد غفلت قرار گرفت، در قلعه ویندزور واقع شد و به عنوان یک نامزد احتمالی معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The training that nurses get is woefully inadequate.
[ترجمه گوگل]آموزش‌هایی که پرستاران می‌گیرند بسیار ناکافی است
[ترجمه ترگمان]آموزش پرستاران به شدت ناکافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Health-care reform, his first hope, was woefully mishandled.
[ترجمه گوگل]اصلاحات مراقبت های بهداشتی، اولین امید او، به طرز غم انگیزی مورد سوء استفاده قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اولین امید وی، اصلاح بهداشت و درمان، به شدت بد اداره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Where the technique of etching fell woefully short, he discovered, the art of lithography excelled.
[ترجمه گوگل]او کشف کرد که در جایی که تکنیک اچینگ به طرز تاسف باری کوتاه آمد، هنر لیتوگرافی برتر بود
[ترجمه ترگمان]جایی که روش حکاکی به نحو اسفناکی کوتاه شد، کشف کرد که هنر چاپ سنگی بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The preparations were woefully inadequate.
[ترجمه گوگل]مقدمات بسیار ناکافی بود
[ترجمه ترگمان]این آمادگی به شدت ناکافی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their artist's impressions were woefully inadequate, though, so I binned it.
[ترجمه گوگل]با این حال، برداشت‌های هنرمندشان به طرز تاسف‌باری ناکافی بود، بنابراین من آن را باند کردم
[ترجمه ترگمان]به هر حال، تاثرات Their به نحو فجیعی ناکافی بودند، به همین خاطر من آن را از دست دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Reliable cause of death statistics are woefully lacking for developing countries and of less than desirable quality for many developed ones.
[ترجمه گوگل]آمار قابل اعتماد علل مرگ و میر به طرز تاسف باری برای کشورهای در حال توسعه وجود ندارد و برای بسیاری از کشورهای توسعه یافته از کیفیتی کمتر از مطلوب برخوردار است
[ترجمه ترگمان]دلیل قابل اعتماد بودن آمار مرگ، عدم موفقیت در کشورهای در حال توسعه و کم تر از کیفیت مطلوب برای بسیاری از کشورهای توسعه یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sorrowfully, unhappily, wretchedly, despondently; tragically; pitiably

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : woe
✅️ صفت ( adjective ) : woeful
✅️ قید ( adverb ) : woefully
به طرز فجیعی
شوربختانه
به شکل اسف باری
متاسفانه

بپرس