wood engraving

/ˈwʊdənˈɡreɪvɪŋ//wʊdɪnˈɡreɪvɪŋ/

منبت کاری، حکاکی روی چوب، گراور سازی روی چوب، باسمه کاری با چوب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: wood engraver (n.)
(1) تعریف: the art or process of engraving on wood, esp. on the end grain with a burin.

(2) تعریف: a block of wood so engraved.

(3) تعریف: a print made from such a block.

جمله های نمونه

1. Wood engraving is an old process: Many newspaper and magazine illustrations from the previous century were reproduced through the process.
[ترجمه گوگل]حکاکی روی چوب یک فرآیند قدیمی است: بسیاری از تصاویر روزنامه ها و مجلات قرن قبل از طریق این فرآیند تکثیر شدند
[ترجمه ترگمان]حکاکی چوب یک فرآیند قدیمی است: بسیاری از تصاویر روزنامه ها و مجلات از قرن گذشته از طریق این فرآیند بازسازی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The first of these was wood engraving, done on the end-grain of boxwood with a burin rather than a knife.
[ترجمه گوگل]اولین مورد حکاکی روی چوب بود که به جای چاقو بر روی دانه انتهایی شمشاد انجام می شد
[ترجمه ترگمان]اولین آن ها کنده کاری چوب بود که در انتهای - با یک burin به جای چاقو به کار برده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Wood engravings were generally small, because the box tree is small and its end-grain can not accommodate a big picture.
[ترجمه گوگل]حکاکی‌های روی چوب عموماً کوچک بودند، زیرا درخت جعبه کوچک است و دانه‌های انتهایی آن نمی‌تواند تصویر بزرگی را در خود جای دهد
[ترجمه ترگمان]کنده کاری چوب عموما کوچک است، چون درخت بسته کوچک است و end آن نمی تواند یک تصویر بزرگ را در خود جای دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The first wood engraving was made in 868 in the Chinese Tang Dynasty and it was named The Lonely Tree.
[ترجمه گوگل]اولین حکاکی روی چوب در سال 868 در سلسله تانگ چین ساخته شد و نام آن را درخت تنها گذاشتند
[ترجمه ترگمان]اولین حکاکی چوب در توف در دودمان تانگ چینی ساخته شد و نام آن درخت تنها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wood Engraving Picture and Kite Exhibition, Bei Jing, China.
[ترجمه گوگل]نمایشگاه عکس و بادبادک حکاکی روی چوب، بی جینگ، چین
[ترجمه ترگمان]فیلم اکشن و مصور وود Engraving، Bei جینگ، چین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Must see is, between each place wood engraving new year's painting color already has the general character characteristic, also retains has respective unique merit, by no means appearance identical.
[ترجمه گوگل]باید ببینید، بین هر مکان حکاکی روی چوب، رنگ نقاشی سال نو در حال حاضر دارای ویژگی کلی است، همچنین دارای شایستگی منحصر به فرد مربوطه است، به هیچ وجه ظاهر یکسانی ندارد
[ترجمه ترگمان]باید دید که بین هر نقطه از چوب و رنگ نقاشی سال جدید دارای مشخصه ویژگی کلی است، همچنین دارای شایستگی منحصر به فرد است، به هیچ وجه شبیه به ظاهر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Compared with other forms, wood engraving has less limitation in process and production and its width is often larger than other forms.
[ترجمه گوگل]حکاکی روی چوب در مقایسه با سایر اشکال، محدودیت کمتری در فرآیند و تولید دارد و عرض آن اغلب بیشتر از سایر اشکال است
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با اشکال دیگر، کنده کاری چوب محدودیت کمتری در فرآیند و تولید دارد و عرض آن اغلب بزرگ تر از اشکال دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Zhuxianzhen's wood engraving has a peculiar spirit and artistic feature, with delicate structure, bold lines, strong color.
[ترجمه گوگل]حکاکی روی چوب Zhuxianzhen دارای روحیه و ویژگی هنری خاص، با ساختار ظریف، خطوط پررنگ، رنگ قوی است
[ترجمه ترگمان]حکاکی چوب Zhuxianzhen دارای روح و ویژگی های هنری خاص، با ساختار ظریف، خطوط پررنگ، و رنگ قوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The selected and awarded wood engravings make up about three-fourths of the total works and wood engraving is the champion of this exhibition in terms of its high number, large width and top quality.
[ترجمه گوگل]حکاکی های برگزیده و برگزیده روی چوب حدود سه چهارم کل آثار را تشکیل می دهند و منبت بر روی چوب از نظر تعداد زیاد، عرض زیاد و کیفیت برتر، قهرمان این نمایشگاه است
[ترجمه ترگمان]حکاکی های چوبی انتخاب شده و برنده در حدود سه چهارم کل آثار و کنده کاری چوب قهرمان این نمایشگاه از نظر تعداد بالا، عرض بزرگ و کیفیت بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Looked from the history that, the Qing Dynasty wood engraving lunar new year's painting has had the varying degree influence to Japan peripheral country drawing art.
[ترجمه گوگل]از تاریخ به نظر می‌رسد که نقاشی سال نو قمری حکاکی روی چوب سلسله چینگ تأثیر درجات متفاوتی بر هنر طراحی کشور پیرامونی ژاپن داشته است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که نقاشی های دودمان چینگ در سال نو اثر متغیری بر هنر نقاشی کشور ژاپن داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To print from wood engraving.
[ترجمه گوگل]برای چاپ از حکاکی روی چوب
[ترجمه ترگمان] برای چاپ از حکاکی شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This set of icon creates natural beauty of manual wood engraving with simple color blocks, and carves out beautiful memory of life.
[ترجمه گوگل]این مجموعه آیکون زیبایی طبیعی حکاکی دستی روی چوب را با بلوک های رنگی ساده ایجاد می کند و خاطره زیبایی از زندگی را به تصویر می کشد
[ترجمه ترگمان]این مجموعه از شمایل، زیبایی طبیعی حکاکی چوب دستی با بلوک های رنگی ساده را ایجاد می کند و خاطره زیبایی از زندگی را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The brim beauty resulting from his special charm of wood engraving absolutely inspires people .
[ترجمه گوگل]زیبایی لبه ناشی از جذابیت خاص او در حکاکی روی چوب کاملاً الهام بخش مردم است
[ترجمه ترگمان]زیبایی لبه دوزی ناشی از افسون ویژه کنده کاری چوب به طور کامل الهام بخش مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Broad and elegant arrangement plus cherry wooden material, solid wood engraving and golden manual painting show an outstanding nature and royal demeanor.
[ترجمه گوگل]چیدمان وسیع و ظریف به اضافه مواد چوبی گیلاس، حکاکی روی چوب جامد و نقاشی دستی طلایی، طبیعت و رفتار سلطنتی برجسته را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]آرایش پهن و ظریف به اضافه مصالح چوبی گیلاس، حکاکی چوب محکم و نقاشی دستی طلایی، نشان دهنده طبیعت برجسته و رفتار سلطنتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

wood engraving ( هنرهای تجسمی )
واژه مصوب: حکاکی روی چوب
تعریف: شیوه‏ای در هنر حکاکی که در آن به جای سطح فلزی از سطح چوبی استفاده ‏می‏شود

بپرس