word processor

/ˈwɝːdˈproʊsesə//ˈwɜːdˈprəʊsesə/

(کامپیوتر) واژه پرداز، واژآما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a computerized device, such as an electronic typewriter, or combination of devices, such as a video screen, program, memory, and printer, used to generate, edit, print, store, duplicate, or transmit text.

(2) تعریف: a person who operates such a device or devices.

جمله های نمونه

1. Most reports are produced on a word processor.
[ترجمه گوگل]اکثر گزارش ها بر روی یک واژه پرداز تولید می شوند
[ترجمه ترگمان]اغلب گزارش ها بر روی یک پردازشگر کلمه تولید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The system came bundled with a word processor, spreadsheet and graphics program.
[ترجمه گوگل]این سیستم با یک پردازشگر کلمه، صفحه گسترده و برنامه گرافیکی همراه بود
[ترجمه ترگمان]سیستم با یک پردازشگر کلمه، صفحه گسترده و برنامه گرافیکی انطباق پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I can use a word processor but I don't understand its operation.
[ترجمه گوگل]من می توانم از یک واژه پرداز استفاده کنم اما عملکرد آن را نمی دانم
[ترجمه ترگمان]می توانم از یک کلمه پرداز استفاده کنم، اما این عمل را نمی فهمم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Work produced on a word processor tends to look more professional.
[ترجمه گوگل]کار تولید شده بر روی یک واژه پرداز حرفه ای تر به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]کار تولید شده بر روی یک پردازشگر کلمه به نظر حرفه ای بیشتری می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He would often be working away on his word processor late into the night.
[ترجمه گوگل]او اغلب تا دیروقت شب روی واژه‌پردازش کار می‌کرد
[ترجمه ترگمان]او اغلب در حال کار روی کلمه پرداز شب در شب کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Having a word processor would be a help.
[ترجمه گوگل]داشتن یک واژه پرداز کمک کننده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]داشتن یک پردازشگر کلمه کمک خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I have my own word processor and printer at home, so that everything I need is on tap.
[ترجمه گوگل]من واژه پرداز و چاپگر خود را در خانه دارم، به طوری که همه چیز مورد نیازم در دسترس است
[ترجمه ترگمان]من کلمه پرداز و چاپگر رو در خونه دارم پس همه چیزایی که لازم دارم اینه که ضربه بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Which word processor do you have on your computer?
[ترجمه گوگل]کدام واژه پرداز را روی کامپیوتر خود دارید؟
[ترجمه ترگمان]کدوم کلمه پرداز تو کامپیوتر تو کار می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I left my word processor in her keeping when I went abroad.
[ترجمه گوگل]وقتی به خارج از کشور رفتم، واژه پردازم را نزد او گذاشتم
[ترجمه ترگمان]وقتی به خارج سفر کردم کلمه پرداز را در او جا گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This word processor allows you to work with two documents at one time.
[ترجمه گوگل]این واژه پرداز به شما امکان می دهد همزمان با دو سند کار کنید
[ترجمه ترگمان]این پردازشگر کلمه به شما این امکان را می دهد که با دو سند در یک زمان کار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You can even use a word processor, as long as it will let you save the files as plain text.
[ترجمه گوگل]حتی می‌توانید از یک واژه‌پرداز استفاده کنید، به شرطی که به شما اجازه دهد فایل‌ها را به صورت متن ساده ذخیره کنید
[ترجمه ترگمان]شما حتی می توانید از یک پردازشگر کلمه، تا زمانی که اجازه دهید فایل را به عنوان متن ساده ذخیره کنید، استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Microsoft releases GUI along with tip-top word processor.
[ترجمه گوگل]مایکروسافت رابط کاربری گرافیکی را به همراه یک واژه پرداز پیشرفته منتشر می کند
[ترجمه ترگمان](مایکروسافت)GUI را با پردازشگر کلمه برتر منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The word processor proved to be, and still is, a joy after my own old typewriter at home.
[ترجمه گوگل]بعد از ماشین تحریر قدیمی خودم در خانه، واژه پرداز ثابت شد و هنوز هم هست
[ترجمه ترگمان]کلمه پرداز ثابت شد، و هنوز هم لذت بخش از ماشین تحریر قدیمی خودم در خانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The word processor automatically divides your text into pages.
[ترجمه گوگل]پردازشگر کلمه به طور خودکار متن شما را به صفحات تقسیم می کند
[ترجمه ترگمان]پردازشگر کلمه به طور خودکار متن شما را به صفحات تقسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The latest update to your trusty old word processor can barely keep up with your keystrokes.
[ترجمه گوگل]آخرین به‌روزرسانی برای واژه‌پرداز قدیمی قابل اعتماد شما به سختی می‌تواند با ضربه‌های کلید شما هماهنگ باشد
[ترجمه ترگمان]آخرین به هنگام سازی یک پردازشگر کلمه قدیمی قابل اعتماد، به سختی می تواند با keystrokes شما حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] کلمه پرداز
[برق و الکترونیک] واژه پرداز، ویرایشگر

انگلیسی به انگلیسی

• special computer program that allows one to edit documents that have been entered into the computer
a word processor is an electronic machine which has a keyboard and a screen like a computer terminal, but which is used as a typewriter to produce documents, letters, and other printed material.

پیشنهاد کاربران

word processor ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: واژه‏پرداز
تعریف: نرم‏افزار مخصوص واژه‏پردازی
How did an author ever write a book without a word processor?
( Inside reading1 )
لغت نامه ( معمولا آخرکتابا میبینیم؛فهرست لغات )
How did an author ever write a book without a word processor?
( Inside reading1 )
لغت نامه ( معمولاآخرکتابا مینویسن )
واژه پرداز، ویرایشگر

بپرس