work against the clock


به کوب کار کردن

جمله های نمونه

1. We are working against the clock to finish the report by Friday.
[ترجمه گوگل]ما مخالف زمان هستیم تا گزارش را تا جمعه تمام کنیم
[ترجمه ترگمان]ما بر علیه ساعت کار می کنیم تا گزارش را تا جمعه به پایان برسانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The emergency services were working against the clock as the tide began to rise.
[ترجمه گوگل]در حالی که جزر و مد شروع به بالا رفتن کرد، خدمات اورژانس برخلاف ساعت کار می کردند
[ترجمه ترگمان]خدمات اورژانس بر ضد زنگ ساعت کار می کردند چون جزر آغاز می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Right now, the number one task is to work against the clock to save lives. Every single minute and every single second counts.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، وظیفه شماره یک این است که برای نجات جان انسان‌ها خلاف ساعت کار کنید هر دقیقه و هر ثانیه مهم است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، شماره یک تکلیف، کار بر ضد زنگ ساعت برای نجات جان ها است هر دقیقه و هر ثانیه به حساب می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We'll have to work against the clock if we want to launch the website on time.
[ترجمه گوگل]اگر بخواهیم وب سایت را به موقع راه اندازی کنیم، باید خلاف ساعت کار کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهیم به موقع وب سایت را راه اندازی کنیم باید علیه ساعت کار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We shall have to work against the clock to finish the job by next week.
[ترجمه parisa] ما به کوب کارخواهیم کردتا ماررو تاهفته اینده تمام کنیم
|
[ترجمه گوگل]ما باید شبانه روز کار کنیم تا کار را تا هفته آینده تمام کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید در مقابل ساعت کار کنیم تا کار را تا هفته آینده به پایان برسانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They work against the clock to get the meat on the table while the animal it came from (usually fish, shrimp, squid, etc) is still alive and twitching.
[ترجمه گوگل]آنها برخلاف ساعت کار می کنند تا گوشت را روی میز بگذارند در حالی که حیوانی که از آن آمده است (معمولاً ماهی، میگو، ماهی مرکب و غیره) هنوز زنده است و تکان می خورد
[ترجمه ترگمان]آن ها در مقابل ساعت کار می کنند تا گوشت را روی میز بگیرند در حالی که حیوان از (معمولا ماهی، میگو، ماهی مرکب و غیره)هنوز زنده و منقبض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They had to work against the clock to meet the deadline.
[ترجمه گوگل]آنها مجبور بودند شبانه روز کار کنند تا ضرب الاجل را رعایت کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور بودند برای رسیدن به ضرب العجل کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As the start of the season edges closer, the teams continue to work against the clock to get their cars ready for the Australian Grand Prix.
[ترجمه گوگل]با نزدیک‌تر شدن شروع فصل، تیم‌ها به کار شبانه‌روزی ادامه می‌دهند تا ماشین‌های خود را برای مسابقات جایزه بزرگ استرالیا آماده کنند
[ترجمه ترگمان]با نزدیک شدن آغاز فصل، تیم ها در مقابل ساعت کار می کنند تا خودروهای خود را برای جایزه بزرگ استرالیا آماده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Right now, the number 1 task is to work against the clock to save lives. Every single minute and every single second counts.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، وظیفه شماره 1 این است که برای نجات جان انسان‌ها خلاف ساعت کار کنید هر دقیقه و هر ثانیه مهم است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، کار شماره ۱ در حال کار بر ضد زنگ ساعت برای نجات جان ها است هر دقیقه و هر ثانیه به حساب می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

سریع کار کنی چون وقت محدودی داری
بدون وقفه یا استراحت کار کردن
بکوب کار کردن

بپرس