written in water


ناپایدار، فانی

جمله های نمونه

1. His promises are written in water; he never keeps his word.
[ترجمه گوگل]وعده های او در آب نوشته شده است; او هرگز به قول خود وفا نمی کند
[ترجمه ترگمان]وعده های او در آب نوشته شده است؛ او هرگز کلمه ای بر زبان نمی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Passing that you but my life hit, written in water.
[ترجمه گوگل]گذشت که تو اما جان من زد، نوشته در آب
[ترجمه ترگمان]، بعد از اینکه تو رو دیدم ولی توی آب نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But this kind of adverse situation written in water.
[ترجمه گوگل]اما این نوع از وضعیت نامطلوب نوشته شده در آب
[ترجمه ترگمان]اما این نوع شرایط نامساعد موجود در آب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Here lies one whose name was written in water.
[ترجمه گوگل]اینجا کسی است که نامش در آب نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]اینجا کسی است که نامش در آب نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I read his poems and soon forgot them, as if they lad been written in water.
[ترجمه گوگل]شعرهایش را خواندم و خیلی زود فراموششان کردم، انگار که بچه ها در آب سروده شده باشند
[ترجمه ترگمان]اشعار او را خواندم و خیلی زود آن ها را فراموش کردم، انگار که در آب نوشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Should come to have to come, but time is always written in water.
[ترجمه گوگل]باید بیاید تا باید بیاید، اما زمان همیشه در آب نوشته می شود
[ترجمه ترگمان]باید بیاید، اما زمان همیشه در آب نوشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس