wrongdoing

/ˈrɒŋduːɪŋ//ˈrɒŋduːɪŋ/

معنی: خلاف، خطا کاری، عمل پست و شیطنت امیز
معانی دیگر: خلافکاری، تبهکاری، تخلف، تخطی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: conduct that is bad, immoral, or illegal.
مشابه: abuse, harm, iniquity, misbehavior, misconduct, scandal, trespass, wrong

- He'd been imprisoned several times for wrongdoing of various sorts, and it didn't appear that he had any intention of mending his ways.
[ترجمه گوگل] او چندین بار به دلیل انواع مختلف کارهای نادرست زندانی شده بود، و به نظر نمی رسید که او قصد اصلاح راه خود را داشته باشد
[ترجمه ترگمان] او چندین بار به خاطر wrongdoing مختلف زندانی شده بود و به نظر نمی رسید که قصد تعمیر راه های او را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The bank hotly denies any wrongdoing.
[ترجمه گوگل]این بانک به شدت هر گونه تخلف را رد می کند
[ترجمه ترگمان]بانک هرگونه خطاکاری را تکذیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He pleaded ignorance of any wrongdoing.
[ترجمه گوگل]او اظهار بی اطلاعی از هر گونه تخلف کرد
[ترجمه ترگمان]او از هرگونه خطاکاری خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You'll answer for your wrongdoing one day.
[ترجمه گوگل]یه روز جواب اشتباهت رو میدی
[ترجمه ترگمان]یک روز به خاطر wrongdoing جواب خواهی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She has strenuously denied any criminal wrongdoing.
[ترجمه گوگل]او به شدت هرگونه تخلف مجرمانه را رد کرده است
[ترجمه ترگمان]او قاطعانه هرگونه خطاکاری را رد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is no evidence yet of any serious wrongdoing on her part.
[ترجمه گوگل]هنوز هیچ مدرکی دال بر تخلف جدی از سوی او وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ مدرکی وجود نداره که هیچ اشتباهی در اون نقش داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Both have denied wrongdoing, are fighting the administrative charges and are still working on non-Foxglove investigations.
[ترجمه گوگل]هر دو تخلف را انکار کرده اند، با اتهامات اداری مبارزه می کنند و همچنان در حال کار بر روی تحقیقات غیر فاکس گلو هستند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها خطاکاری را تکذیب کرده، با اتهامات اداری مبارزه می کنند و هنوز هم بر روی تحقیقات non کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The authority said the suspension did not imply wrongdoing.
[ترجمه گوگل]این مقام گفت که تعلیق به معنای اشتباه نیست
[ترجمه ترگمان]این مقام گفت که این تعلیق دلالت بر خطاکاری ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. May, who had denied any wrongdoing, hanged himself a week ago with the laces from his combat boots.
[ترجمه گوگل]می که هر گونه تخلفی را انکار کرده بود، یک هفته پیش خود را با بند کفش های رزمی خود حلق آویز کرد
[ترجمه ترگمان]ماه مه که هر گونه خطایی را انکار کرده بود، یک هفته پیش با بند کفش خود به دار آویخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Starr is probing possible wrongdoing by a number of people in Arkansas and Washington, including the Clintons.
[ترجمه گوگل]استار در حال بررسی تخلفات احتمالی تعدادی از افراد در آرکانزاس و واشنگتن، از جمله کلینتون ها است
[ترجمه ترگمان]استار در حال تحقیق در مورد خطاکاری احتمالی تعدادی از مردم در آرکانزاس و واشنگتن از جمله the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jibli also denied wrongdoing but was ordered held for four days for investigation.
[ترجمه گوگل]جبلی نیز تخلفات خود را انکار کرد، اما برای تحقیقات به مدت چهار روز بازداشت شد
[ترجمه ترگمان]Jibli همچنین خطاکاری را تکذیب کرد اما دستور داده شد که چهار روز برای تحقیقات برگزار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Neither firm admitted wrongdoing in settling the case.
[ترجمه گوگل]هیچ یک از این دو شرکت به اشتباه خود در حل و فصل پرونده اعتراف نکردند
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از شرکت ها خطاکاری در حل این پرونده را تایید نکردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The bank said it discovered the wrongdoing last May and later filed suit against him.
[ترجمه گوگل]این بانک گفت که در ماه مه گذشته این تخلف را کشف کرد و بعداً علیه او شکایت کرد
[ترجمه ترگمان]این بانک اعلام کرده است که این خطاکاری را در ماه مه گذشته کشف کرده است و سپس پرونده ای علیه وی تنظیم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Samson said Becker denied any wrongdoing.
[ترجمه گوگل]سامسون گفت بکر هر گونه تخلفی را انکار کرد
[ترجمه ترگمان]سام سون گفت که بکر هرگونه خطاکاری را تکذیب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A fortuitous fire destroyed all evidence of his wrongdoing.
[ترجمه گوگل]یک آتش سوزی تصادفی تمام شواهد مربوط به اشتباه او را از بین برد
[ترجمه ترگمان]یک آتش سوزی اتفاقی تمام شواهد خطاکاری را خراب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. President Clinton apologized, denied knowledge of any wrongdoing and conceded a mistake had been made.
[ترجمه گوگل]پرزیدنت کلینتون عذرخواهی کرد، اطلاع از هرگونه تخلف را انکار کرد و اذعان داشت که اشتباهی مرتکب شده است
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور کلینتون معذرت خواهی کرد، هرگونه خطاکاری را تکذیب کرد و تصدیق کرد که اشتباهی صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خلاف (اسم)
foul, lie, misdeed, wrongdoing

خطا کاری (اسم)
wrongdoing

عمل پست و شیطنت امیز (اسم)
wrongdoing

انگلیسی به انگلیسی

• evil act; transgression; sin; bad actions
wrongdoing is behaviour that is illegal or immoral; a formal word.
evil act; transgression; sin; bad actions

پیشنهاد کاربران

( Wrongdoing ( N : خطا - جرم
( Wrongdoings ( N : خطاها - اشتباهات - جرایم
( Wrongdoer ( N : خطاکار
( Wrongdoers ( N : خطاکاران
⬛ WRONGDOING ⬛
🔴 illegal or dishonest behaviour
🔴 behavior that is morally or legally wrong
...
[مشاهده متن کامل]

◀️ police have denied any wrongdoing
◀️ There is no evidence of wrongdoing on her part. [=no evidence that she did anything wrong]
◀️ He denied any wrongdoing
◀️ The corporation's wrongdoings must be exposed
🪟 SIMILAR 🪟
crime / lawbreaking / lawlessness / criminality / misconduct
malpractice / corruption / unethical behaviour / immorality
sin / sinfulness / wickedness / badness / evil / vice / iniquity
villainy / delinquency / misbehaviour / mischief / naughtiness
offence / felony / criminal act / wrong / misdeed / misdemeanour / fault / error / lapse / peccadillo / transgression / immoral act / evil act / malfeasance
tort / trespass / maleficence / malefaction / malversation
⬛ WRONGDOER ⬛
🔴 a person who does something that is morally or legally wrong
🔴 a person who behaves illegally or dishonestly; an offender
◀️ they need to punish wrongdoers
🪟 SIMILAR 🪟
offender
lawbreaker
criminal
felon
convict
jailbird
delinquent
villain
black hat
culprit
guilty party
evil - doer
sinner
transgressor
malefactor
reprobate
rogue
scoundrel
rascal
outlaw
crook
con
wrong 'un
baddie
bad guy
bad egg
crim
malfeasant
misfeasor
infractor
miscreant
trespasser
🪟 OPPOSITE 🪟
law - abiding Citizen

خطا
خلافکار
خطاکار
تخلف، اشتباه
, wickedness , Vice
گناه، بدی، کار بد، بدجنسی
بزهکاری
حرکت اشتباه
عمل اشتباه

بپرس