ارارات

/~ArArAt/

    araratdecorated
    arranged
    polisheddecorated
    polished

پیشنهاد کاربران

ابن کوه مابین آذربایجان و ترکیه هست و ربطی به ارامنه ندارد نام آن آغری داغ آیری داغ یا آگری داغ هست بهتر است آغری داغ بگوییم از عهد باستان اسم تورکی داشت و محل سکونت تورکان بوده . . . آرارات صحیح نیست و نامی جدید از طرف ارامنه هست . . .
این کوه در آذربایجان و ترکیه هست اسمهای جدید آرارات معنی ندارد اسم کوه آغ داغ آغری داغ هست از عهد باستان و محل سکونت ترکان بوده / آغری آیری آگری داغ ( شیبدار )
به کاربر اَر آروات:
در همان طویله دونی سدا و سیمای دوزاری و هیچی ندار، بگو یک مستند از ریشه یابی پانترکان بگذارند، تا بیش از پیش درونمایه آن ستورگاه نمایانده شود. نشیمنگاه آدمی هم دو تا غپه دارد ولی کسی بهش غپه زن و مرد نمی گوید.
...
[مشاهده متن کامل]

آن زمان که به زبان زیبای پهلوی سخن میگفتید، آنجا آرارات نام داشت.
# سندروم استکهولم

آرا رات به احتمال قوی به معنای محل جمع شدن برای شور و مشورت و رای دادن بوده است . rat با تلفظ رات به زبان فارسی قدیم یعنی قبیل از پیدایش نوح به معنای مجلس بوده است و آرا جمع رای . به بیانی دیگر هزاران
...
[مشاهده متن کامل]
سال قبل از اینکه یونانیان کلمه دموکراسی را در میدان سیاست و سیاستمداری و مردم داری بیافرینند، مردم سرزمین ایران به شور و مشورت در امور مردمداری میل و گرایش داشته و واژه آرا رات را آفریده اند. یعنی محل یا مجلس رای دادن. تلفظ اصلی و ریشه ای نام نوح به شکل Noah یا نوآه بوده است به معنای آه یا دَم نو در مقایسه با آه یا دَم قدیمی و کهنه آدم. معنای نهفته در پشت الوان هفتگانه رنگین کمان به عنوان نشانه عهد یا پیمان احتمالی خداوند با نوآه پس از آرامش یافتن طوفان چهل شبانه روزی عبارت بوده است از اهمیت عدد ۷ و راز ژرف نهفته در پشت این عدد یعنی پیام هفت سین. یعنی سامان ها یا نظم های کلی و هفتگانه کیهانی و زندگانی ها و عشق های هفتگانه انسانی از دیدگاه خردمندان گم نام ایرانی در دوران غار نشینی و امرار معاش از طریق شکار.

صدا و سیما یه مستند از آن منطقه تهیه کرده بود و در تلویزیون پخش شد، که در آن محلی ها میگفتند چون کوه آرارات دارای دو تا قله بزرگ و کوچک شبیه" زن و مرد" هست به ترکی میگیم " اَر آروات داغی" یعنی کوه زن وشوهر، که بعدها تبدیل به" ار آرات" شده.

کوه اریاییهای جوانمرد - ایرا راد - ایرهای راد - آرارات مردم و گروهکهای کُردی را در خود جای داده و دارای دو کوپسَر ( قلهٔ ) آتشفشانی به درازای: آرارات بزرگ ( ۵۱۵۶ متر ) و آرارات کوچک ( ۳۹۵۲ متر ) میباشد. این کوه در گذشته ازان ایران بود و در زمان رضاشاه به دستور انگلیس بنادرست به ترکیه داده شد. ارمنی ها یکی از تیره های اریایی هستند که در داستان بیژن و منیژه ( شاهنامه ) از انها بنام آرمانیان یاد شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

گویش گونه ها:
ارمنیان:
بلندترین کوپسَر این کوه را آرات و دشتِ ابراه رود ارس را، «آیرارات» می‎نامیدند ( پیوتروفسکی، فرمانروایی وان ، 33 ) .
عربها:
«الحارث» دستکاری شده و عربیکه آرارات است. آرارات بدست عربهایی که پایشان به ارمنستان رسیده «ال + ارات» شنیده شده و در گذر رمان به «الحارت» و سپس به «الحارث» دگرگون شده است. سپس کوه کوچک‎تر کناری آن را به گونه کوچک شده «حویرث» خوانده‎اند ( قزوینی، 4/924 ) .
بزبان ترکی:
آرارات بزرگ «بویوک آغری» و آرارات کوچک «کیچیک آغری» است. ( پیوتروفسکی، اورارتو، 115؛ لسترنج، 196 ) .
برخی از پژوهندگان نام فرمانروایی ایرانی بانام «اورارتو» را که در نوشته‎های عبری باستان از سرزمین آنها به گونه «آرارات» یاد شده است، با همین نام پیوسته دانسته‎اند ( همانجا ) . اورارتوییان در 3 تا 4 هزار سال پیش در بخشهایی از ارمنستان کنونی , ایران , ترکیه , آذربایجان و کوپکوست ( قفقاز ) فرمانروایی داشتند و گستره ی ایشان در تسوک ( حوضه ) رود کر و ارس، تا 2 بخش از فرات و همچنین سرزمینهای میان دریاچۀ گوگچه ( سِوان ) و ارومیه را در بر می‎گرفت ( مشکور، 80 ) . در سنگ نوشته های آشوری از فرمانروایی «اورارتو» به گونه های اوروآتری و اوراتری یاد شده است که پایتخت آن زمانی نزدیک دریاچۀ «وان» بود ( پیوتروفسکی، اورارتو، 23 ) . . نامهای الحارث و الحویرث، که گیتی‎شناسان اسلامی بر این کوهها نهاده‎اند، شاید از از بن واژه حَرث به معنی کشت و کار بوده است.
در قرآن و نوشته های اسلامی از کوهی به نام «جودی» یاد می‎شود که بنابر داستاهایی، همان کوه آرارات است که کشتی نوح ( ع ) بر آن نشست. ( هود/11/44 ) .
پیشینه و دیرینگی: با اینکه شکوه و ویژگیهای گیتایی ( طبیعی ) آرارات از دیدگاه بلندا، زمین شناختی و رخسارهای آن، دربرابر کوهها و کوپسَرهای بزرگ جهان و خورای میانه، اشتهار ویژگه ایی به آن بخشیده است، ولی آرارات بیشتر برای بیشتر برای پیشینه های کُهَنیک و داستانهای کیشی و دینی نامدار گشته است.
قرآن مجید ( هود/11/44 ) در درباره ی طوفان نوح ( ع ) از کوه جودی نام می‎برد:
وَ قُضِیَ‎ألأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَی‎الْجُودِیَ
هود/11/44
( حکم انجام یافت و کشتی بر جودی قرار گرفت ) .
بنابر آیات این سوره، به نوح ( ع ) وحی شد که جز همین عده‎ای که ایمان آورده‎اند دیگر کسی از قومت ایمان نخواهد آورد و تو بر کفر و عصیان این مردم محزون مباش و به ساختن کشتی مشغول شو. نوح به ساختن کشتی پرداخت . . . گرویدگان به نوح در عالم شمار اندکی بودند. وی دستور داد که مؤمنان به کشتی درایند و سرانجام کشتی بر کوه جودی قرار گرفت ( هود/11/30 - 44 ) .
بنابر روایات، شمار کسانی که با ئوح ( ع ) از این طوفان رهایی یافتند، 80 تن بود. پس از نشستن کشتی بر کوه جودی، در آنجا دهی را بنا نهادند که به نام«ثمانین» یا «هشتادان» معروف بوده است. در ترجمۀ تفسیر طبری که متعلق به نیمۀ سدۀ 4ق/10م است، از وجود آن روستا در عصر سامانیان یاد کرده، چنین آورده است:

«پس، آن خلق از کشتی بیرون آمدند و زان کوه فرو امدند، و بر آن کوه جودی، دهی بنا کردند. هشتاد تن بودند، هشتاد خانه بنا کردند، و آن ده هشتاد خانه نام کردند، و آن دهی بزرگ گشت همچون شهری، و هنوز آن ده به جای است و آن دِه نوح خوانند» ( 3/735 ) .

این دشت در روزگار باستان از مراکز اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به شمار می‎رفت ( خداوردیان، 1/3 ) . در ناحیۀ داش بورون واقع در دامنۀ کوههای آرارات بخشی از آثار تاریخی از جمله بقایای دژهای اورارتویی طی حفاریهایی از سوی ایوانوفسکی کشف شد که نشانه‎ای از قدمت تاریخی آرارات است ( پیوتروفسکی، دولت وان، 13 ) . پس از کشته شدن سناخریب پادشاه آشور در 681ق م به دست یکی از پسرانش، دیگر فرزندان او به سرزمین آرارات گریختند ( همانجا ) . پس از انقراض دولت هخامنشی، یرواند آخرین حکمران هخامنشی ارمنستان و یکی از شرکـ‎کنندگان پیکار گوگْمِل، بر مسند فرمانروایی ارمنستان قرار گرفت ( خداوردیان، 1/52 ) . دودمان یرواند که به یرواندیان شهرت داشتند دشت آرارات را مرکز حکومت خود قرار دادند و شهر آرمایر را به عنوان پایتخت برگزیدند، ولی چندی بعد شهر دیگری با نام یروانداشاد به صورت پایتخت ارمنستان درآمد. در روزگار پادشاهان این دودمان شهرهای دیگری نیز با نامهای یرواندوان و یروانداگرد پدید آمد ( همو، 1/53 ) . کنار رود ارس نزدیک آرارات در روزگار اشکانیان شهر دوین بنا گردید. این شهر، که زمانی تختگاه امرای عرب بر ارمنستان نیز بود، در مآخذ اسلامی به صورت «دبیل» آمده است ( بارتولد، VII/212 ) . پس از نفوذ ایین مسیح در ارمنستان، منطقۀ آرارات یا آیرارات یکی از اسقف‎نشینهای مسیحی بود. بنا به نوشتۀ بِقیشه ، تاریخ‎نگار ارمنی عهد ساسانی که در سدۀ 5م می‎زیسته و ماجرای شورش ارمنیان علیه یزدگرد دوم را به شرح آورده است، در آن روزگار اسقفِ آیرارات، یوسپ نام داشت. یقیشه به هنگام ذکر نامهای اساقفۀ ارمنی نام اسقفِ آیرارات را مقدم بر دیگران ذکر کرده است ( ص 42 ) . در 23ق/644م عمربن خطاب، حبیب‎بن مسلمۀ فهری را مأمور فتح ارمنستان کرد و او بخشی از ارمنستان را گشود ( یعقوبی، 2/46، 61 ) در کتاب تاریخ ارمنستان، که سالهای میلادی در چند مورد با تواریخ اسلامی سازگار نیست زمان حملۀ سپاهیان خلیفه، سال 640م ذکر شده است. در حملۀ اعراب، نواحی شرقی دشت آرارات دستخوش ویرانی شد ( خداوردیان، 1/167 ) . 10 سال بعد بار دیگر اعراب به دشت آرارات حمله بردند و این مرکز . . .

بپرس