میری

/miri/

پیشنهاد کاربران

میری؛ رامعانی بسیاری است که در درقالب سه امر کلی قابل تبیین است:
۱ - میری به معنی سروری، رئیسی و امیری است ، پسوند میری در لغت سوره ( سوره میری ) یعنی امیر و رئیسی که سرخگون و سرخ چهره است. مثل سید مِل سوره که سیدی بود در دهه ی چهل شمسی در بین روستاها ی سیمره ( دره شهر ) که بچه ها تازه با سواد جدید آشنا شده بودند ، کتابهای کوچک جیبی می فروت سید بود که گردنش براثر شفافیت قرمز بود ، افراد عامی می گفتند سید مِل ( گردن ) سرخه ( سوره ) آمد.
...
[مشاهده متن کامل]

۲ - میری به معنای مرگ و میر می باشد ، و برای انسانها و اقسام حیوانات به کار می رود. مانند چاروا میری؛ یعنی اسبها و قاطرها که بر اثر نوعی بیماری می مردند.
گا میر ( گاومیر ) یعنی گاو مردن ، سال گامیر یعنی سالی که گاوها مردند .
ضرب المثل می گوید ؛ هرسالی گامیر نیست
۳ - میری در اصطلاح فارسی یعنی می روم و رفتن است در لری هم میرِی یعنی می روی

بپرس