96 1102 100 1 اغما/'eqmA/مترادف اغما: بیهوشی، غش، کمابرابر پارسی: بیهوشی، از خود بیخود شدن معنی اغما به فارسی اغما۱ - ( مصدر ) بیهوش شدن . ۲ - ( مصدر ) بیهوش کردن . ۳ - ( اسم ) بیهوشی : ( مریض بحال اغمائ افتاده است . ) اغماء را بخوانید. معنی اغما در فرهنگ معین اغما ( اِ ) [ ع . اغماء ] ۱ - (مص ل .) بیهوش شدن ، بیهوشی . ۲ - (مص م .) بیهوش کردن . معنی اغما در فرهنگ فارسی عمید اغما۱. (پزشکی) بیهوشی، حالت بیهوشی ناشی از مسمومیت، اورمی، مرض قند، الکلیسم، و مانند آن.۲. [قدیمی] بیهوش شدن.۳. [قدیمی] بیهوش کردن. اغما در دانشنامه ویکی پدیا اغمااغما در دو مورد به کار میرود :کما یا کما به معنی کاهش هوشیاری.اغما (مجموعه تلویزیونی) نام یک مجموعه تلویزیونی.اغما (ابهام زدایی)اغما به نوعی از کاهش هوشیاری گفته می شود که شخص به محرک های بیرونی و تحریک دردناک واکنش نشان نمی دهد.اغما (مجموعه تلویزیونی) نام یک مجموعه تلویزیونیاغما همچنین اشاره به موارد زیر دارد:اغما (مجموعه تلویزیونی)ثریا در اغماثُریّا در اِغما یکی از آثار اسماعیل فصیح است. این رمان در سال ۱۳۶۲ در تهران منتشر شد و در عرض یک سال به چاپ چهارم رسید. هم زمان با چاپ چهارم این اثر، ترجمهٔ انگلیسی آن در سال ۱۹۸۵ منتشر شد. ثریا در اغما را در کنار زمستان ۶۲ بهترین آثار اسماعیل فصیح شمرده اند.این کتاب که تا سال ۱۳۸۵، یازده بار تجدید چاپ شده، جزو پرخواننده ترین آثار ایرانی شمرده شده است.اغمات را بخوانید. چنانچه، معنی واژه بالا (برگرفته از دانشنامه ویکی پدیا)، نادرست یا مخالف قوانین جمهوری اسلامی ایران است، خواهشمند است گزارش دهید تا بررسی و حذف گردد => [گزارش] اغما در دانشنامه آزاد پارسی اِغْما (coma)در پزشکی، حالت بیهوشی عمیقی که بیمار از آن خارج نمی شود. علل احتمالی آن عبارت اند از ضربه به سر، بیماری های مغزی، نارسایی کبد، خون ریزی مغزی، و مصرف بیش از حدّ دارو و موادّ مخدر. ارتباط محتوایی با اغما زبان فرانسوی، مننژیت، سکته مغزی، فشار خون، دیابت، اورمی، مقیاس کمای گلاسکو، حالت نباتی پایدار، مرگ مغزی، نشانگان قفل شدگی، یونانی، زبان یونانی، فشار گاز در خون سرخرگی، کاتتر، کاتتر شریانی، کاتتر سیاهرگ مرکزی، اداره کردن راه هوایی، دیالیز، تغذیه وریدی، لوله گذاری تراشه، مسکن (دارو)، آنتی بیوتیک، تزریق داخل وریدی، آرام بخش، فشار خون پایین، پزشکی قلب، پزشکی داخلی، عصب شناسی، پزشکی کودکان، پزشکی ریه، جراحی، تروماتولوژی، زبان فرانسوی، مننژیت، سکته مغزی، فشار خون، دیابت، اورمی، مقیاس کمای گلاسکو، حالت نباتی پایدار، مرگ مغزی، نشانگان قفل شدگی، یونانی، زبان یونانی، فشار گاز در خون سرخرگی، کاتتر، کاتتر شریانی، کاتتر سیاهرگ مرکزی، اداره کردن راه هوایی، دیالیز، تغذیه وریدی، لوله گذاری تراشه، مسکن (دارو)، آنتی بیوتیک، تزریق داخل وریدی، آرام بخش، فشار خون پایین، پزشکی قلب، پزشکی داخلی، عصب شناسی، پزشکی کودکان، پزشکی ریه، جراحی، تروماتولوژی و هوش بری ارتباط با محتوای اغما دارند. این مطالب را هم بخوانید. اغما در جدول کلمات اغماکما دنباله معنی اغما در جدول اغما را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران Erfan.Zarandi ٠٠:٢٣ - ١٣٩٨/٠٨/٢٣ کما 0 | 0 معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها محدثه فرومدی > alleviatedمحدثه فرومدی > fulfilledمحدثه فرومدی > fulfillingعلی > get a gripمیلاد علی پور > corroboratingمیلاد علی پور > keeplockمرتضی > buffمیلاد علی پور > figure نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محدثه فرومدیعباس نعمتی فرtinabailariعلی صداقت آرزو jahanaks.blog.ir بهمن عنایتی کاریجانیمیثم علیزادهآزاده جولایی فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته وارشوارش چیستطوایف بمپورمینلماهورحمولهتحمیلیآوین