جاشو

/jASu/

مترادف جاشو: ملاح، ملوان

معنی انگلیسی:
bargee, deckhand, seaman

لغت نامه دهخدا

جاشو. ( اِ ) ناویار. ملاح. این کلمه در نسب امیر هرموز در بدایع الازمان فی وقایع کرمان آمده است و چنین مینماید که جاشو چون لقبی به معنی امروزین یعنی ملاح ، از قدیم متداول بوده است : آنگاه که ملک قاوورد قصد تسخیر عمان میکند وبایستی سپاه او از دریا بگذرد به او گویند : خطر امواج دریای محیط در پیش است و از رکوب مراکب ناچار... گفت سم اسب من آنجا رسد؟ گفتند اگر والی و امیر هرموز بدر عیسی جاشو، زیر پایها و کشتیها سازد رسد، و بدین عزم عازم آن حدود شد و امیر هرموز را حاضر کرد و بفرمود تا جواری و منشآت و مراکب و سفائن را ترتیب سازد... ( بدایع الازمان فی وقایع کرمان ).

فرهنگ فارسی

کارگرکشتی، ملاح، جاشوان جمع
( اسم ) کسی که در کشتی کار میکند کارگر کشتی .

فرهنگ معین

(اِ. ) کسی که در کشتی کار می کند.

فرهنگ عمید

کسی که در کشتی کار می کند، کارگر کشتی، ملاح.

جدول کلمات

کارگر کشتی

مترادف ها

seaman (اسم)
ملوان، جاشو

raftsman (اسم)
جاشو، مردی که الوار را بهم میچسباند

فارسی به عربی

( جاشو (کلمه مخالف لاندمان ) ) بحار

پیشنهاد کاربران

کارگر کشتی
جاشو: [ به زبان عامیانه ] کارگرکشتی، ملاح، جاشوان جمع، کسی که در کشتی کار می کند کارگر کشتی .
( ( تمام جاشوا و ماهیگیرا و شوفرا و مزوریهای "جبری" و "ظلم آباد" جمع شدن این بچه رو تو دل زیور انداختن. با تمام عربای جزیره. هر بند انگشتش یکی ساخته. هر دونه ی موی سرش یکی ساخته. منم توش شریکم. ) ) ( صادق چوبک، چرا دریا توفانی شده بود. )
...
[مشاهده متن کامل]

قایق ران حرفه ای

بپرس